۱۳۹۷/۱۰/۱۰

eBiz's Post

در مورد به شرط چاقو ویدئو فوق

بر خلاف روال پیشین، این ویدئو به شرط چاقو عرضه شده است. شاید ویدئوهای دیگرم را هم به همین روش منتشر کنم.

به شرط چاقو در ارائه یک نرم افزار، یک اصطلاح قدیمی رایج شده است که من برای ارائه محتوا آنرا به کار میبرم.

یعنی اینکه این ویدئو رایگان نیست بلکه اگر از محتوای آن خوشتان آمد مبلغش را میپردازید
و البته نه به من. بلکه به موسسه نیکوکاری "کودکان سرزمین من" @coml_ir به نشانی اینترنتی www.coml.ir

درست است که محوایی که تقدیم شما شده است اصلا قابل شما را ندارد و در حد لیاقت شما نیست، ولی هر چه هست محصول سالها تجربه و مطالعه و تحقیق و مشاهده است که گرچه تحفه ای نیست ولی برای برخی شرکتهای خارجی بسیار ارزشمند و گران بهاست و برای من نیز هزینه مستقیم و غیر مستقیم زیادی داشته است و حتی گردآوری آنها و تولید این ویدئویی که خودش به تنهایی یک ساعت زمان مرا در طول ضبطش گرفته است و بماند که چقدر هم زمانم را برای انتشار و آپلودش گرفته است (و باز بماند که دو سه بار هم به دلیل قطع شدن ابزارهای رفع تحریمهای داخلی ضبط را به روز دیگری موکول کردم و در نهایت نیز آنچه ارائه شد دو سه باز قطع شد و بیشتر وقتم را گرفت) لذا انتشار کاملا رایگان آنرا درست نمیدانستم.
صحبت سر این نیست که هزینه کرده ام، سر این است که این محتوا از یک حداقل ارزشی برخوردار است که مخاطبش باید برای بدست آوردنش بهایش را بپردازد.

اما چون هدفم ارائه راهکار و انتقال دانش نداشته و تجربه اندک حاصل شده است، و از طرفی فاصله ایکامرسهای داخلی با نمونه خارجی که میبینیم را میدانم چقدر زیاد و عمیق است و میخواهم به هموطنان کمک کنم آنرا کم کنیم، لذا نمیتوانم خودم را راضی کنم برای انتشار آن وجهی از شمایی که واقعا به آن نیاز دارید بگیرم و یا برای آن ارزشی تعیین کنم.

لذا برای آنکه خیلی هم مفت عرضه نشود، راه را در عرضه به شرط چاقو دیدم. یعنی اگر کسی آنرا تماشا کرد و خوشش آمد بیاید وجهش را بپردازد.
از طرفی باز چون خودم را قابل محبتهایتان نمیدانستم، فکر کردم کمک مالی به یک موسسه نیکوکاری و خیریه به مراتب میتواند ارزشمندتر باشد و هندوانه مان را به شیرینی عسل کند.

لطفا اگر از تماشای آن بهره بردید، حتما در انتشار و باز نشر آن کمک کنید و با پرداخت وجهش به موسسه ای که معرفی کردم در کار خیر هم شریک شوید.

و اما یک نکته ای، و آن اینکه من از این پس ویدئوهایم را نه در کانال آپارات و نه در سایر سایتهایی که از ویدئوها درآمد کسب میکنند (از طریق پخش آگهی یا جذب کاربر یا هر طریق دیگری) بدون آنکه منافع مرا لحاظ کنند خودداری خواهم کرد و از شما نیز میخواهم که برای باز نشر آن هرگز آنها را در این سایتها منتشر نکنید. در ادامه آماری از وضعیت بازدید ویدئوهایم در آپارات درج خواهم کرد.

تمامی ویدئوهای من از طریق کانال یوتیوبم منتشر خواهد شد. آن هم کاملا رایگان و یا حداکثر به شرط چاقو.
به زودی هم ویدئوهایم را از آپارات جمع میکنم.

قبلا و مجددا از مشکلات کیفیتی ویدئوی ضبط شده عذر خواهی میکنم و امیدوارم نهایت استفاده را از آن ببرید.

#ویدئو
Mojahedi.ir
@AlirezaMojahedi
@DrAlirezaMojahedi
By: via eBiz

eBiz's Post

ویدئو آموزشی نکات قابل توجه در درج اطلاعات محصول - از سری آموزشی راه اندازی فروش اینترنتی -17
01:01:38

https://youtu.be/ziqhb2Dqs18

در این ویدئو به شما توضیح داده میشود که یک صفحه توضیحات محصول فروشگاه اینترنتی باید شامل چه بخشهایی باشد و چه نکاتی را باید در آن مورد توجه قرار دهیم.

سایر ویدئوهایم را میتوانید در کانال یوتیوب به نشانی زیر مشاهده کنید:
youtube.com/AlirezaMojahedi

#ویدئو
Mojahedi.ir
@AlirezaMojahedi
@DrAlirezaMojahedi
By: via eBiz

eBiz's Post

حالا که حرف از سال 2019 شد بد نیست این گزارش فوربس را هم بخوانید:
ترندها و چشم انداز تجارت الکترونیکی برای طراحی استراتژی بازاریابی دیجیتال در سال 2019 که چالشهایی را از منظر خودش به عنوان چالشهای اساسی نام برده است:
E-Commerce Trends And Insights For Planning Your 2019 Digital Marketing Strategy

http://bit.ly/2SoNwCc

#کسب_و_کار

Mojahedi.ir
@AlirezaMojahedi
@DrAlirezaMojahedi
By: via eBiz

eBiz's Post

در مورد به شرط چاقو ویدئو فوق

بر خلاف روال پیشین، این ویدئو به شرط چاقو عرضه شده است. شاید ویدئوهای دیگرم را هم به همین روش منتشر کنم.

به شرط چاقو در ارائه یک نرم افزار، یک اصطلاح قدیمی رایج شده است که من برای ارائه محتوا آنرا به کار میبرم.

یعنی اینکه این ویدئو رایگان نیست بلکه اگر از محتوای آن خوشتان آمد مبلغش را میپردازید
و البته نه به من. بلکه به موسسه نیکوکاری "کودکان سرزمین من" @coml_ir به نشانی اینترنتی www.coml.ir

درست است که محوایی که تقدیم شما شده است اصلا قابل شما را ندارد و در حد لیاقت شما نیست، ولی هر چه هست محصول سالها تجربه و مطالعه و تحقیق و مشاهده است که گرچه تحفه ای نیست ولی برای برخی شرکتهای خارجی بسیار ارزشمند و گران بهاست و برای من نیز هزینه مستقیم و غیر مستقیم زیادی داشته است و حتی گردآوری آنها و تولید این ویدئویی که خودش به تنهایی یک ساعت زمان مرا در طول ضبطش گرفته است و بماند که چقدر هم زمانم را برای انتشار و آپلودش گرفته است (و باز بماند که دو سه بار هم به دلیل قطع شدن ابزارهای رفع تحریمهای داخلی ضبط را به روز دیگری موکول کردم و در نهایت نیز آنچه ارائه شد دو سه باز قطع شد و بیشتر وقتم را گرفت) لذا انتشار کاملا رایگان آنرا درست نمیدانستم.
صحبت سر این نیست که هزینه کرده ام، سر این است که این محتوا از یک حداقل ارزشی برخوردار است که مخاطبش باید برای بدست آوردنش بهایش را بپردازد.

اما چون هدفم ارائه راهکار و انتقال دانش نداشته و تجربه اندک حاصل شده است، و از طرفی فاصله ایکامرسهای داخلی با نمونه خارجی که میبینیم را میدانم چقدر زیاد و عمیق است و میخواهم به هموطنان کمک کنم آنرا کم کنیم، لذا نمیتوانم خودم را راضی کنم برای انتشار آن وجهی از شمایی که واقعا به آن نیاز دارید بگیرم و یا برای آن ارزشی تعیین کنم.

لذا برای آنکه خیلی هم مفت عرضه نشود، راه را در عرضه به شرط چاقو دیدم. یعنی اگر کسی آنرا تماشا کرد و خوشش آمد بیاید وجهش را بپردازد.
از طرفی باز چون خودم را قابل محبتهایتان نمیدانستم، فکر کردم کمک مالی به یک موسسه نیکوکاری و خیریه به مراتب میتواند ارزشمندتر باشد و هندوانه مان را به شیرینی عسل کند.

لطفا اگر از تماشای آن بهره بردید، حتما در انتشار و باز نشر آن کمک کنید و با پرداخت وجهش به موسسه ای که معرفی کردم در کار خیر هم شریک شوید.

و اما یک نکته ای، و آن اینکه من از این پس ویدئوهایم را نه در کانال آپارات و نه در سایر سایتهایی که از ویدئوها درآمد کسب میکنند (از طریق پخش آگهی یا جذب کاربر یا هر طریق دیگری) بدون آنکه منافع مرا لحاظ کنند خودداری خواهم کرد و از شما نیز میخواهم که برای باز نشر آن هرگز آنها را در این سایتها منتشر نکنید. در ادامه آماری از وضعیت بازدید ویدئوهایم در آپارات درج خواهم کرد.

تمامی ویدئوهای من از طریق کانال یوتیوبم منتشر خواهد شد. آن هم کاملا رایگان و یا حداکثر به شرط چاقو.
به زودی هم ویدئوهایم را از آپارات جمع میکنم.

قبلا و مجددا از مشکلات کیفیتی ویدئوی ضبط شده عذر خواهی میکنم و امیدوارم نهایت استفاده را از آن ببرید.

#ویدئو
Mojahedi.ir
@AlirezaMojahedi
@DrAlirezaMojahedi
By: via eBiz

eBiz's Post

ویدئو آموزشی نکات قابل توجه در درج اطلاعات محصول - از سری آموزشی راه اندازی فروش اینترنتی -17
01:01:38

https://youtu.be/ziqhb2Dqs18

در این ویدئو به شما توضیح داده میشود که یک صفحه توضیحات محصول باید شامل چه بخشهایی باشد و چه نکاتی را باید در آن مورد توجه قرار دهیم

سایر ویدئوهایم را میتوانید در کانال یوتیوب به نشانی زیر مشاهده کنید:
youtube.com/AlirezaMojahedi

#ویدئو
Mojahedi.ir
@AlirezaMojahedi
@DrAlirezaMojahedi
By: via eBiz

۱۳۹۷/۱۰/۰۳

eBiz's Post

این ویدئو آموزشی را فراموش نکرده ام.
اتفاقا محتوایش را هم آماده کرده ام
فقط فرصت نکرده ام با حوصله بنشینم جلوی دوربین در موردش با شما صحبت کنم.
حتما در اولین فرصت تقدیم میکنم
به احتمال خیلی زیاد از این پس ویدئوها را در کانال یوتیوب منتشر خواهم کرد. و با یک فاصله زمانی در آپارات (فقط برای دسترسی عزیزانی که به ابزارهای تونل زدن دسترسی ندارند) و فقط لینکش را در کانال تلگرام قرار میدهم چون وقتی از داخل کانال هم میتوانید ویدئو یوتیوب را ببینید دلیلی منطقی نمیبینم دو بار برای آپلودش وقت صرف کنم.
ضمن اینکه کمک میکند به این بهانه بیشتر با یوتیوب آشنا شوید
سعی میکنم در همین هفته منتشرش کنم. منتظر خبرش باشید

#ویدئو

Mojahedi.ir
@AlirezaMojahedi
@DrAlirezaMojahedi
By: via eBiz

eBiz's Post

اینجا در این پست تاریخهای گفتگو هم جالب است. هر کسی روزی یکبار به دیگری پاسخ داده.
به عبارتی علاوه بر آنچه جناب طالبی تاکید کرده اند، خود مخاطب سوالش خیلی برایش جدی نیست و اهمیت زیادی ندارد که جمعه سلام کرده و تازه شنبه خواسته حال و احوال پرسی را شروع کند.
یاد کارتونی افتادم که کارمند باجه ای به مراجعه کننده ای که خرگوش تند و تیزی هم بود، بسیار کند و باتاخیر عکس العمل نشان میداد
By: via eBiz

eBiz's Post

یک جندتا پیام فورواردی پشت سر هم درج شد.
عادت ندارم کاری انجام بدم که بعدش مجبور به عذر خواهی کردن بشوم ولی اینبار عذر خواهی میکنم.
با اینکه خیلی سعی میکنم اصلا پیام فورواردی اینجا درج نکنم، ولی در بین تمامی پیامهای مختلفی که دریافت میکنم سعی میکنم برخی را اینجا درج کنم.

به دو دلیل مهم:

اول اینکه اون پیام به مخاطب این کانال و موضوع این کانال بسیار مرتبط باشد. چه مستقیم چه غیر مستقیم.

دوم اینکه بهانه ای باشد برای اینکه شما با برخی کانالها بیشتر اشنا شوید و چه بسا با دنبال کردن آنها از مطالب ارزشمندشان بهره ببرید.

و معمولا هم وقتی از کانالی اینجا فوروارد کردم خیلی سخت دوباره از همان کانال فوروارد کنم چون تصور بر این است که خواننده این کانال قبلا با آن کانال آشنا شده و چه بسا در لیست مورد علاقه اش دارد آنرا دنبال میکند.
پس نیازی نیست هر چیز خیلی جالبی که آنجا منتشر شد (انصافا هم اکثر مطالب بیشتر این عزیزان از جمله استاد طالبی عزیز بسیار جالب توجه هستند و آموختنی) را دوباره اینجا تکرار کنم
بخصوص که برخی از این عزیزان معرف حضور بیشتر شما هستند و نیازی به تکرار معرفی نیست.
پس در مورد این افراد حتما دلیل اول به مقدار بسیار زیادی قوی بوده است.

پس اگر مطالبی اینجا فوروارد میکنم با این هدف است.
خاطر جمع باشید که خیلی سخت است بسیاری از این مطالب منتشر شده و اتفاقا مرتبط را اینجا فوروارد یا بازنشر نکنم

#کسب_و_کار

Mojahedi.ir
t.me/AlirezaMojahedi
@DrAlirezaMojahedi از این عزیزان معرف همه شما بزرگواران هم هستند.
By: via eBiz

eBiz's Post

طرف سوم در کسب و کارهای ایران

محمد هادی موقعی

در نوشته های گذشته به راز ارزش آفرینی 5 شرکت از 10 شرکت ارزشمند جهان اشاره کردیم. این راز در تبدیل محصول و خدمت به پلت فرم نهفته است.

طرف های سوم اشخاص و شرکت هایی
هستند که در معامله اصلی نقشی ندارند؛ ولی در افزایش فروش طرف اول و تسهیل در خدمت رسانی به طرف دوم ایفای نقش و منافع خود را برداشت می کنند.

تکنیک دستیابی به فن آوری پلت فرم چند وجهی(Multisided Platform) یا همان MSP ها در 4 مرحله و یا روش های متوالی نهفته است. اولین آن ها گشایش درب ها به روی طرف های سوم در معاملات و رخدادهای تجاری است. (Third Parties)

قبل از این که به تشریح مدل ها ونمونه های طرف سوم در کسب و کارهای پیشرفته ونوآورانه بپردازیم، باید گفت که این رویکرد به انواع مختلف در میان سایر کسب و کارها و شرکت ها رواج دارد. از جمله در ایران طرف های سوم در معاملات دارای نقش هایی مهم هستند ولی نکته این است که تکنیک استفاده از بستر های فراهم شده برای طرف های تجاری معاملات و طرف سوم به دلیل نبود تخصص ومهارت های تبدیل به پلت فرم همواره شرکت ها و بنگاه های تجاری ایران از پلت فرم های چند وجهی محروم بوده اند.
به نمونه هایی از نقش طرف های سوم در معاملات و کسب و کارهای ایران توجه کنید:

نمونه اول
طرف اول: شرکت ایران خودرو
طرف دوم: خریداران خودرو
طرف سوم: بانک دریافت کننده مبالغ ثبت نام
نوع طرف سوم: فراهم کنندگان ( Third party providers)

نمونه دوم:
طرف اول: بانک ملی ایران
طرف دوم: وام گیرندگان
طرف سوم: شرکت وصول مطالبات
نوع طرف سوم: محصول وخدمت مکمل (Third party products and services)

نمونه سوم:
طرف اول: شرکت همکاران سیستم
طرف دوم: شرکت های خریدار نرم افزارهای جامع همکاران سیستم
طرف سوم: شرکت خدماتی نرم افزاری و فن آوری در فضای مجازی
نوع طرف سوم: توسعه دهندگان Third party developers) )

نمونه چهارم:
طرف اول: شرکت داروپخش
طرف دوم: داروخانه ها
طرف سوم: پزشکان طرف همکاری داروخانه ها
نوع طرف سوم: فراهم کنندگان( Third party providers)

نمونه پنجم:
طرف اول : باشگاه بدن سازی
طرف دوم: اعضای باشگاه
طرف سوم : باشگاه سلامت
نوع طرف سوم: محصول وخدمت مکمل (Third party products and services)

دانش، بينش و سازگاري با فراتر از دانايي

نقل و كپي مطالب فقط با ذكر منبع و كانال مجاز است

https://t.me/faradanaei
By: via eBiz

eBiz's Post

یکی از جامع ترین مطالب در مورد نحوه استفاده از هشتگ در اینستاگرام را از لینک زیر مطالعه کنید.

در این مطلب می خوانید:

تعداد بهینه هشتگ براساس آخرین الگوریتم اینستاگرام

ترفندهای ساده برای پنهان کردن هشتگ ها

آیا هشتگ ها را می توانیم در کامنت ها هم بکار ببریم؟ چگونه

آیا استفاده از ایموجی ها در هشتگ درست است؟

و چندین ریزه کاری مهم دیگر


تهیه و تنظیم: علیجاه شهربانویی مشاور بازاریابی و تبلیغات

مدت زمان مورد نیاز برای مطالعه: 10 دقیقه

http://sh.alijah.work/hashtag
By: via eBiz

۱۳۹۷/۱۰/۰۲

eBiz's Post

نمونه ای دیگر از فروشگاه اینترنتی ایجاد شده توسط یک دانش آموز دبیرستانی که قبلا هم مشابهش را دیده بودید
برای فروشگاه پدرش این کار را کرده است

#معرفی_سایت

Mojahedi.ir
@AlirezaMojahedi
@DrAlirezaMojahedi
By: via eBiz

eBiz's Post

ادامه از پست قبلی ...


ایجاد اطمینان بسیار هزینه بر خواهد بود و زمان بر.
برآورد اولیه من این بود باید سه سال تبلیغ میشد و حمایت دولتی لازم داشت. یعنی باید وزیر و وکیل در لابلای مصاحبه هایی به آن اشاره میکردند، گزارشهایی در برنامه های تلوزیونی و رادیویی سلامت پخش میشد، رسانه ها باید به کار گرفته میشدند تا کم کم اطمینان کافی به این سیستم ایجاد شود.

یک بازار B2B هم این کار داشت. و آن اینکه به دلیل تغییر در روش عرضه قبلی، همه عرضه کننده های قبلی پتانسیل این را داشتند که مشتری خود دستگاه شوند.
خود اینها هم البته در ترویج آن میتوانند نقش مثبت داشته باشند ولی در بررسی اولیه و مصاحبه با یکی دو نفرشان، به این نتیجه رسیدم که آنها هم مشکلشان در تامین سرمایه برای تهیه چنین دستگاهی است. بازگشت سرمایه برای آنان را 18 ماه پیش بینی کرده ام. که البته متناسب با نوع مشتریانشان متفاوت خواهد بود.
برای همین بازار B2B تا زمان ارزان سازی دستگاه، کوچک میشود به چند عرضه کننده بزرگ دولتی

فعلا گذاشتمش در آب نمک :)
شاید وقت مناسبتر دیگری.
شاید اگر مهاجرتی پیش آمد در کشور دیگری. شاید هم ساخت چین کردمش و اینجا یا هر جای دیگر فروختمش.
برای این قسمت آخر لازم است با خودم دو دو تا چهار تا کنم و چرتکه بیندازم.

#کسب_و_کار

Mojahedi.ir
t.me/AlirezaMojahedi
@DrAlirezaMojahedi
By: via eBiz

eBiz's Post

بعد از یک کار فشرده، واقعا فشرده، با برگزاری نزدیک به 18 جلسه کاری مختلف این پروژه را فعلا متوقف کردم.
در موردش مینویسم، چون شاید برای بقیه بخصوص استارتاپهایی که با بنیانگزاران جوان آغاز به کار میکنند مورد توجه باشد.

دلیل اصلی از نتایج بازارسنجی بدست آمد:
"برای ورود این این محصول به بازار هنوز زود است"

یک نیمچه اشاره ای بکنم که محصول نهایی قرار بود در قالب یک بسته بندی برای یک اقلام پر مصرف عرضه شود. ولی به شکلی متفاوت.

مثلا فرض کنید شما برای صرف صبحانه مقدار مشخصی نان، کره یا پنیر، یا شاید با مربا یا با عسل، یا شاید با شیر یا آب میوه و یا شاید فقط چای خالی میل میکنید.
قرار بود به جای آنکه نان بخریدو پنیر و کره، لقمه آماده بسته بندی شده بگیرید.
این را گفتم که تا حدودی نسبت به آنچه قرار بود ساخته شود ذهنیت پیدا کنید.

بررسی های دقیقی روی این موضوع صورت دادم. کل مراحل مطالعه در طول سه هفته با بیش از 18 جلسه کاری متعدد انجام شد. خودم به تنهایی در طول این سه هفته بیش از 357 ساعت کار کردم.
برای تحقیق میدانی بازار از همکاری دو نفر دیگر کمک گرفتم. جمعا 60 نفر ساعت.

مجبور بودم روی الگوریتم آن نیز کار کنم که فرامین بعد از محاسبات و کسب نتایج به ترتیب و به درستی به ربات ارسال شوند. سخت ترین بخش کار مربوط به طراحی همین الگوریتم بود که خودم روی اکسل پیاده کردم تا بعد از تست و اطمینان از اینکه همه متغیرها و پارامترها را پوشش میدهد روی نرم افزار پیاده شود. شاید چون با اکسل بهتر میتوانستم شرطها را کنترل کنم رفته بودم سراغش. چون باید خروجی بصری را هم چک میکردم.
همان خروجی باید میرفت به سمت کلیدهای روشن و خاموشی که زمان بندی و ترتیب را هم باید رعایت میکردند.

برای ساخت نمونه اولیه، یک سری تجهیزات و ماشین آلاتی با برآورد هزینه 850 میلیون تومان باید ساخته میشد که توسط 4 تولید کننده مختلف (بهتره بگم 3 سازنده و یک نماینده فروش) با تغییراتی روی محصول اصلی شان و به عبارتی سفارشی سازی نمودن خصوصیات و تغییر در برخی قابلیتها و همچنین تغییر در سایز که نیازمند طراحی مجدد بود (که باز خودم کمکشان کردم، چون با اینکه مهندس بودند و ماشین ساز، قالب ذهنی شان به همان چیزی که ساخته بودند بسته شده بود و جور دیگری نمیدیدند!).
این کار خوشبینانه 5 و بدبینانه 7 ماه زمان میبرد تا تکمیل شود.
استفاده از بارکد، QR کد و تعداد بسیار زیادی سویچ و چشم الکترونیک و سنسور ابزارهای اساسی بودند.

برای تامین هزینه ساخت نمونه اولیه پول نداشتم ولی این مشکل اصلی من نبود. این رقم با توجه به گردش بالای مالی این دستگاهی که انحصار فروش را هم برای تامین کننده موادشبه ارمغان می آورد هیچ نیست.
لذا کافی بود با دو نفر از تامین کنندگان موادش صحبت کنم و مزایده ایجاد کنم. برای اطمینان از اینکه فرضیه ام درست است با یکی از کوچکترین آنها که مشکل مالی داشت صحبت کردم. گفت چرا ازهمین الان نسازیم؟
فهمیدم که درست فکر کرده ام.
متوجه شدم که برای ساخت و پیاده کردن نمونه اولیه دستگاه مشکلی ندارم.
یک سری (بهتره بگم چند سری) مجوز و رفت و آمدهایی با سازمان دولتی دارد. آنجا ممکن است مشکلاتی ایجاد شود. چون با برخی منافع سازگار نیست!
ولی بزرگترین عامل منفی را از نتایج تحقیقات بازار بدست آوردم.
بازار آماده چنین محصولی نیست.
نه تنها از نظر مصرف کننده امتیاز محسوب نشد، بلکه خطرناک هم توصیف شد. علت اصلی عدم اطمینان به سیستمش بود. چون افراد عادی نمیتوانند محتوای بسته بندی شده را تشخیص دهند.
بخصوص که ایرانی هم بود!

مثلا میگفتند:
- از کجا بدانیم اشتباه ندارد؟ (مثلا در مثال بالا که اشاره کردم نکند کره را فراموش کرده است)
- از کجا بدانیم درست همان است که باید؟ (یعنی نکند به جای کره پنیر باشد)
- ای بابا ایرانی جماعت میاد توش تقلبی پر میکنه (مثلا به جای پنیر کشک میده)
- و ...

ادامه در پست بعدی ...


#کسب_و_کار

Mojahedi.ir
t.me/AlirezaMojahedi
@DrAlirezaMojahedi
By: via eBiz

eBiz's Post

بعد از یک کار فشرده، واقعا فشرده، با برگزاری نزدیک به 18 جلسه کاری مختلف این پروژه را فعلا متوقف کردم.
در موردش مینویسم، چون شاید برای بقیه بخصوص استارتاپهایی که با بنیانگزاران جوان آغاز به کار میکنند مورد توجه باشد.

دلیل اصلی از نتایج بازارسنجی بدست آمد:
"برای ورود این این محصول به بازار هنوز زود است"

یک نیمچه اشاره ای بکنم که محصول نهایی قرار بود در قالب یک بسته بندی برای یک اقلام پر مصرف عرضه شود. ولی به شکلی متفاوت.

مثلا فرض کنید شما برای صرف صبحانه مقدار مشخصی نان، کره یا پنیر، یا شاید با مربا یا با عسل، یا شاید با شیر یا آب میوه و یا شاید فقط چای خالی میل میکنید.
قرار بود به جای آنکه نان بخریدو پنیر و کره، لقمه آماده بسته بندی شده بگیرید.
این را گفتم که تا حدودی نسبت به آنچه قرار بود ساخته شود ذهنیت پیدا کنید.

بررسی های دقیقی روی این موضوع صورت دادم. کل مراحل مطالعه در طول سه هفته با بیش از 18 جلسه کاری متعدد انجام شد. خودم به تنهایی در طول این سه هفته بیش از 357 ساعت کار کردم.
برای تحقیق میدانی بازار از همکاری دو نفر دیگر کمک گرفتم. جمعا 60 نفر ساعت.

مجبور بودم روی الگوریتم آن نیز کار کنم که فرامین بعد از محاسبات و کسب نتایج به ترتیب و به درستی به ربات ارسال شوند. سخت ترین بخش کار مربوط به طراحی همین الگوریتم بود که خودم روی اکسل پیاده کردم تا بعد از تست و اطمینان از اینکه همه متغیرها و پارامترها را پوشش میدهد روی نرم افزار پیاده شود. شاید چون با اکسل بهتر میتوانستم شرطها را کنترل کنم رفته بودم سراغش. چون باید خروجی بصری را هم چک میکردم.
همان خروجی باید میرفت به سمت کلیدهای روشن و خاموشی که زمان بندی و ترتیب را هم باید رعایت میکردند.

برای ساخت نمونه اولیه، یک سری تجهیزات و ماشین آلاتی با برآورد هزینه 850 میلیون تومان باید ساخته میشد که توسط 4 تولید کننده مختلف (بهتره بگم 3 سازنده و یک نماینده فروش) با تغییراتی روی محصول اصلی شان و به عبارتی سفارشی سازی نمودن خصوصیات و تغییر در برخی قابلیتها و همچنین تغییر در سایز که نیازمند طراحی مجدد بود (که باز خودم کمکشان کردم، چون با اینکه مهندس بودند و ماشین ساز، قالب ذهنی شان به همان چیزی که ساخته بودند بسته شده بود و جور دیگری نمیدیدند!).
این کار خوشبینانه 5 و بدبینانه 7 ماه زمان میبرد تا تکمیل شود.
استفاده از بارکد، QR کد و تعداد بسیار زیادی سویچ و چشم الکترونیک و سنسور ابزارهای اساسی بودند.

برای تامین هزینه ساخت نمونه اولیه پول نداشتم ولی این مشکل اصلی من نبود. این رقم با توجه به گردش بالای مالی این دستگاهی که انحصار فروش را هم برای تامین کننده موادشبه ارمغان می آورد هیچ نیست.
لذا کافی بود با دو نفر از تامین کنندگان موادش صحبت کنم و مزایده ایجاد کنم. برای اطمینان از اینکه فرضیه ام درست است با یکی از کوچکترین آنها که مشکل مالی داشت صحبت کردم. گفت چرا ازهمین الان نسازیم؟
فهمیدم که درست فکر کرده ام.
متوجه شدم که برای ساخت و پیاده کردن نمونه اولیه دستگاه مشکلی ندارم.
یک سری (بهتره بگم چند سری) مجوز و رفت و آمدهایی با سازمان دولتی دارد. آنجا ممکن است مشکلاتی ایجاد شود. چون با برخی منافع سازگار نیست!
ولی بزرگترین عامل منفی را از نتایج تحقیقات بازار بدست آوردم.
بازار آماده چنین محصولی نیست.
نه تنها از نظر مصرف کننده امتیاز محسوب نشد، بلکه خطرناک هم توصیف شد. علت اصلی عدم اطمینان به سیستمش بود. چون افراد عادی نمیتوانند محتوای بسته بندی شده را تشخیص دهند.
بخصوص که ایرانی هم بود!

مثلا میگفتند:
- از کجا بدانیم اشتباه ندارد؟ (مثلا در مثال بالا که اشاره کردم نکند کره را فراموش کرده است)
- از کجا بدانیم درست همان است که باید؟ (یعنی نکند به جای کره پنیر باشد)
- ای بابا ایرانی جماعت میاد توش تقلبی پر میکنه (مثلا به جای پنیر کشک میده)
- و ...

ادامه در پست بعدی ...


#کسب_و_کار

Mojahedi.ir
t.me/AlirezaMojahedi
@DrAlirezaMojahedi
By: via eBiz

eBiz's Post

یک بازار B2B هم این کار داشت. و آن اینکه به دلیل تغییر در روش عرضه قبلی، همه عرضه کننده های قبلی پتانسیل این را داشتند که مشتری خود دستگاه شوند.
خود اینها هم البته در ترویج آن میتوانند نقش مثبت داشته باشند ولی در بررسی اولیه و مصاحبه با یکی دو نفرشان، به این نتیجه رسیدم که آنها هم مشکلشان در تامین سرمایه برای تهیه چنین دستگاهی است. بازگشت سرمایه برای آنان را 18 ماه پیش بینی کرده ام. که البته متناسب با نوع مشتریانشان متفاوت خواهد بود.
برای همین بازار B2B تا زمان ارزان سازی دستگاه، کوچک میشود به چند عرضه کننده بزرگ دولتی

فعلا گذاشتمش در آب نمک :)
شاید وقت مناسبتر دیگری.
شاید اگر مهاجرتی پیش آمد در کشور دیگری. شاید هم ساخت چین کردمش و اینجا یا هر جای دیگر فروختمش.
برای این قسمت آخر لازم است با خودم دو دو تا چهار تا کنم و چرتکه بیندازم.

#کسب_و_کار

Mojahedi.ir
t.me/AlirezaMojahedi
@DrAlirezaMojahedi
By: via eBiz

eBiz's Post

بعد از یک کار فشرده، واقعا فشرده، با برگزاری نزدیک به 18 جلسه کاری مختلف این پروژه را فعلا متوقف کردم.
در موردش مینویسم، چون شاید برای بقیه بخصوص استارتاپهایی که با بنیانگزاران جوان آغاز به کار میکنند مورد توجه باشد.

دلیل اصلی از نتایج بازارسنجی بدست آمد:
"برای ورود این این محصول به بازار هنوز زود است"

یک نیمچه اشاره ای بکنم که محصول نهایی قرار بود در قالب یک بسته بندی برای یک اقلام پر مصرف عرضه شود. ولی به شکلی متفاوت.

مثلا فرض کنید شما برای صرف صبحانه مقدار مشخصی نان، کره یا پنیر، یا شاید با مربا یا با عسل، یا شاید با شیر یا آب میوه و یا شاید فقط چای خالی میل میکنید.
قرار بود به جای آنکه نان بخریدو پنیر و کره، لقمه آماده بسته بندی شده بگیرید.
این را گفتم که تا حدودی نسبت به آنچه قرار بود ساخته شود ذهنیت پیدا کنید.

بررسی های دقیقی روی این موضوع صورت دادم. کل مراحل مطالعه در طول سه هفته با بیش از 18 جلسه کاری متعدد انجام شد. خودم به تنهایی در طول این سه هفته بیش از 357 ساعت کار کردم.
برای تحقیق میدانی بازار از همکاری دو نفر دیگر کمک گرفتم. جمعا 60 نفر ساعت.

مجبور بودم روی الگوریتم آن نیز کار کنم که فرامین بعد از محاسبات و کسب نتایج به ترتیب و به درستی به ربات ارسال شوند. سخت ترین بخش کار مربوط به طراحی همین الگوریتم بود که خودم روی اکسل پیاده کردم تا بعد از تست و اطمینان از اینکه همه متغیرها و پارامترها را پوشش میدهد روی نرم افزار پیاده شود. شاید چون با اکسل بهتر میتوانستم شرطها را کنترل کنم رفته بودم سراغش. چون باید خروجی بصری را هم چک میکردم.
همان خروجی باید میرفت به سمت کلیدهای روشن و خاموشی که زمان بندی و ترتیب را هم باید رعایت میکردند.

برای ساخت نمونه اولیه، یک سری تجهیزات و ماشین آلاتی با برآورد هزینه 850 میلیون تومان باید ساخته میشد که توسط 4 تولید کننده مختلف (بهتره بگم 3 سازنده و یک نماینده فروش) با تغییراتی روی محصول اصلی شان و به عبارتی سفارشی سازی نمودن خصوصیات و تغییر در برخی قابلیتها و همچنین تغییر در سایز که نیازمند طراحی مجدد بود (که باز خودم کمکشان کردم، چون با اینکه مهندس بودند و ماشین ساز، قالب ذهنی شان به همان چیزی که ساخته بودند بسته شده بود و جور دیگری نمیدیدند!).
این کار خوشبینانه 5 و بدبینانه 7 ماه زمان میبرد تا تکمیل شود.
استفاده از بارکد، QR کد و تعداد بسیار زیادی سویچ و چشم الکترونیک و سنسور ابزارهای اساسی بودند.

برای تامین هزینه ساخت نمونه اولیه پول نداشتم ولی این مشکل اصلی من نبود. این رقم با توجه به گردش بالای مالی این دستگاهی که انحصار فروش را هم برای تامین کننده موادشبه ارمغان می آورد هیچ نیست.
لذا کافی بود با دو نفر از تامین کنندگان موادش صحبت کنم و مزایده ایجاد کنم. برای اطمینان از اینکه فرضیه ام درست است با یکی از کوچکترین آنها که مشکل مالی داشت صحبت کردم. گفت چرا ازهمین الان نسازیم؟
فهمیدم که درست فکر کرده ام.
متوجه شدم که برای ساخت و پیاده کردن نمونه اولیه دستگاه مشکلی ندارم.
یک سری (بهتره بگم چند سری) مجوز و رفت و آمدهایی با سازمان دولتی دارد. آنجا ممکن است مشکلاتی ایجاد شود. چون با برخی منافع سازگار نیست!
ولی بزرگترین عامل منفی را از نتایج تحقیقات بازار بدست آوردم.
بازار آماده چنین محصولی نیست.
نه تنها از نظر مصرف کننده امتیاز محسوب نشد، بلکه خطرناک هم توصیف شد. علت اصلی عدم اطمینان به سیستمش بود. چون افراد عادی نمیتوانند محتوای بسته بندی شده را تشخیص دهند.
بخصوص که ایرانی هم بود!

مثلا میگفتند:
- از کجا بدانیم اشتباه ندارد؟ (مثلا در مثال بالا که اشاره کردم نکند کره را فراموش کرده است)
- از کجا بدانیم درست همان است که باید؟ (یعنی نکند به جای کره پنیر باشد)
- ای بابا ایرانی جماعت میاد توش تقلبی پر میکنه (مثلا به جای پنیر کشک میده)
- و ...

ایجاد اطمینان بسیار هزینه بر خواهد بود و زمان بر.
برآورد اولیه من این بود باید سه سال تبلیغ میشد و حمایت دولتی لازم داشت. یعنی باید وزیر و وکیل در لابلای مصاحبه هایی به آن اشاره میکردند، گزارشهایی در برنامه های تلوزیونی و رادیویی سلامت پخش میشد، رسانه ها باید به کار گرفته میشدند تا کم کم اطمینان کافی به این سیستم ایجاد شود.
By: via eBiz

eBiz's Post

بعد از یک کار فشرده، واقعا فشرده، با برگزاری نزدیک به 18 جلسه کاری مختلف این پروژه را فعلا متوقف کردم.
در موردش مینویسم، چون شاید برای بقیه بخصوص استارتاپهایی که با بنیانگزاران جوان آغاز به کار میکنند مورد توجه باشد.

دلیل اصلی از نتایج بازارسنجی بدست آمد:
"برای ورود این این محصول به بازار هنوز زود است"

یک نیمچه اشاره ای بکنم که محصول نهایی قرار بود در قالب یک بسته بندی برای یک اقلام پر مصرف عرضه شود. ولی به شکلی متفاوت.

مثلا فرض کنید شما برای صرف صبحانه مقدار مشخصی نان، کره یا پنیر، یا شاید با مربا یا با عسل، یا شاید با شیر یا آب میوه و یا شاید فقط چای خالی میل میکنید.
قرار بود به جای آنکه نان بخریدو پنیر و کره، لقمه آماده بسته بندی شده بگیرید.
این را گفتم که تا حدودی نسبت به آنچه قرار بود ساخته شود ذهنیت پیدا کنید.

بررسی های دقیقی روی این موضوع صورت دادم. کل مراحل مطالعه در طول سه هفته با بیش از 18 جلسه کاری متعدد انجام شد. خودم به تنهایی در طول این سه هفته بیش از 357 ساعت کار کردم.
برای تحقیق میدانی بازار از همکاری دو نفر دیگر کمک گرفتم. جمعا 60 نفر ساعت.

مجبور بودم روی الگوریتم آن نیز کار کنم که فرامین بعد از محاسبات و کسب نتایج به ترتیب و به درستی به ربات ارسال شوند. سخت ترین بخش کار مربوط به طراحی همین الگوریتم بود که خودم روی اکسل پیاده کردم تا بعد از تست و اطمینان از اینکه همه متغیرها و پارامترها را پوشش میدهد روی نرم افزار پیاده شود. شاید چون با اکسل بهتر میتوانستم شرطها را کنترل کنم رفته بودم سراغش. چون باید خروجی بصری را هم چک میکردم.
همان خروجی باید میرفت به سمت کلیدهای روشن و خاموشی که زمان بندی و ترتیب را هم باید رعایت میکردند.

برای ساخت نمونه اولیه تجهیزات و ماشین آلاتی با برآورد هزینه 250 میلیون تومان باید خریداری میشد که توسط 4 تولید کننده مختلف (بهتره بگم 3 سازنده و یک نماینده فروش) با تغییراتی روی محصول اصلی شان و به عبارتی سفارشی سازی خصوصیات و تغییر در برخی قابلیتها و همچنین تغییر در سایز که نیازمند طراحی مجدد بود (که باز خودم کمکشان کردم، چون با اینکه مهندس بودند و ماشین ساز، قالب ذهنی شان به همان چیزی که ساخته بودند بسته شده بود و جور دیگری نمیدیدند!). این کار خوشبینانه 5 و بدبینانه 7 ماه زمان میبرد تا تکمیل شود.
استفاده از بارکد، QR کد و تعداد بسیار زیادی سویچ و چشم الکترونیک ابزارهای اساسی بودند.

برای تامین هزینه ساخت نمونه اولیه پول نداشتم ولی این مشکل اصلی من نبود. این رقم با توجه به گردش بالای مالی این دستگاهی که انحصار فروش را هم برای تامین کننده موادشبه ارمغان می آورد هیچ نیست.
لذا کافی بود با دو نفر از تامین کنندگان موادش صحبت کنم و مزایده ایجاد کنم. برای اطمینان از اینکه فرضیه ام درست است با یکی از کوچکترین آنها که مشکل مالی داشت صحبت کردم. گفت چرا ازهمین الان نسازیم؟
فهمیدم که درست فکر کرده ام.
متوجه شدم که پیاده کردن نمونه اولیه مشکلی ندارم.
یک سری (بهتره بگم چند سری) مجوز و رفت و آمدهایی با سازمان دولتی دارد. آنجا ممکن است مشکلاتی ایجاد شود. چون با برخی منافع سازگار نیست!
ولی بزرگترین عامل منفی را از نتایج تحقیقات بازار بدست آوردم.
بازار آماده چنین محصولی نیست.
نه تنها از نظر مصرف کننده امتیاز محسوب نشد، بلکه خطرناک هم توصیف شد. علت اصلی عدم اطمینان به سیستمش بود. چون افراد عادی نمیتوانند محتوای بسته بندی شده را تشخیص دهند.
بخصوص که ایرانی هم بود!
مثلا میگفتند:
- از کجا بدانیم اشتباه ندارد؟ (مثلا در مثال بالا که اشاره کردم کره اش واقعا کره است)
- از کجا بدانیم درست همان است که باید؟ (یعنی نکند به جای کره پنیر باشد)
- ای بابا ایرانی جماعت میاد توش تقلبی پر میکنه
- و ...

ایجاد اطمینان بسیار هزینه بر خواهد بود و زمان بر.
برآورد اولیه من این بود باید سه سال تبلیغ میشد و حمایت دولتی لازم داشت. یعنی باید وزیر و وکیل در لابلای مصاحبه هایی به آن اشاره میکردند، گزارشهایی در برنامه های تلوزیونی و رادیویی سلامت پخش میشد، رسانه ها باید به کار گرفته میشدند تا کم کم اطمینان کافی به این سیستم ایجاد شود.

یک بازار B2B هم این کار داشت. و آن اینکه به دلیل تغییر در روش عرضه قبلی، همه عرضه کننده های قبلی پتانسیل این را داشتند که مشتری خود دستگاه شوند.
خود اینها هم البته در ترویج آن میتوانند نقش مثبت داشته باشند.
By: via eBiz

۱۳۹۷/۱۰/۰۱

eBiz's Post

امروز شنبه اول دی ماه 1397 ساعت 8 صبح گفتگوی زنده ام در استودیو برنامه رویش رادیو اقتصاد برگزار شد.
اگر احیانا علاقمند بودید که آنرا بشنوید ولی نرسیدید میتوانید بازنشر آنرا از طریق لینک زیر به طور مستقیم گوش دهید و یا در صورت تمایل آنرا دانلود کنید:

بخش اول:
http://player.iranseda.ir/timeArchive-player/?VALID=TRUE&ch=19&ti=08:00&d=12/22/2018

بخش دوم:
http://player.iranseda.ir/timeArchive-player/?VALID=TRUE&ch=19&ti=08:30&d=12/22/2018

#فایل_صوتی

Mojahedi.ir
t.me/AlirezaMojahedi
@DrAlirezaMojahedi
By: via eBiz

۱۳۹۷/۰۹/۲۸

eBiz's Post

این گزارش نشریه آینده نگر چاپ شده در صفحه 100 را بخوانید. موضوع جدیدی نیست. کم هم از آن سخن نرفته است.
عنوانش هست:
گزارش «آینده نگر» از مرگ آهسته ولی پیوسته کارخانه ها و تولید در ایران.

بعد تیتر زده است:
"این کارخانه به فروش می رسد"
بخش "شهرکهای صنعتی سوت و کور"ش را بخوانید.

بخشی را نقل میکنم:
"...
مخاطب این جملات می تواند کارخانه دار و تولیدکننده ای باشد که نقدینگی ندارد، قسطهای بانکی اش چندین ماه است عقب افتاده، مواد اولیه اش در گمرک خاک میخورد و هر روز با بخشنامه ای جدید روبه رو است، فردی که با ارز ۴۲۰۰ تومانی ثبت سفارش کرده و حالا دولت به او گفته باید مابه التفاوت آن را پرداخت کند تا جنس و ماشین آلاتش را وارد کند، کسی که جمع بندی همه چیزهایی که در سرش می گذرد این است: «نیروها را تعدیل کن»، «کارخانه را ببند»، «اعلام ورشکستگی کن» و «آگهی فروش بده» آیا برای او خواندن این جملات و دیدن فیلم های امیدبخش می تواند درمان دردهایش باشد یا اینکه باید تصمیم سخت را بگیرد و دست به عمل بزند؟ این روزها تعداد زیادی از تولیدکنندگان در شرایط بسیار سخت کارشان را پیش می برند و باید تصمیم بگیرند ..."

آن قسمت مابه التفاوت نرخ ارز را خیلی ها دچارش بوده اند و هستند.

گاها خود من همین جملات را از ذهنم میگذرانم که آیا تلاش من برای تولید و انتشار محتوا و آموزش در حوزه تجارت الکترونیکی می تواند امید بخش باشد؟
و بعد یاد آن داستان جوانی می افتم که صدفها را که روی ساحل افتاده بودند را به دریا برمیگرداند و دوستش گفت تو که نمیتوانی همه اینها را برگردانی؟ مگر فرقی هم میکند یکی دو تا را برگردانی؟ و او پاسخ داد، به حال ما فرقی نمیکند ولی به حال همان یک عددی که بر میگردد خیلی فرق میکند.
بعد با خودم میگویم، شاید به حال فقط یک نفر فرق کند. پس ادامه بده. ارزشش را دارد.

اگر در صنعت نباشید نمیدانید چه خبر است.
دنبال بررسی ساخت آنچه که به عنوان ربات در چند پست قبلتر به آن اشاره کردم، در طی این هفته بیش از 12 ملاقات حضوری تا به امروز داشته ام. بسیار فشرده ولی به قول معروف شده اش، ضربتی.
بیشتر جلسات بیش از 4-5 ساعت طول کشیده است.
برخی را باید میرفتم به سالنهای تولید در برخی شهرکهای صنعتی و یا حتی محله های صنعتی (جایی که یکی دو سالن و گاها سوله در همسایگی هم نانی بدست می آورند تا به امرار معاش کارگرانشان بپردازند)
دلتان به درد می آید وقتی میبینید شهرک سوت و کور است. در آن خیابانهای عریض که از صف کامیونها و تریلی ها شاکی بودیم، جز چند سگ ولگرد هیچ نمیبینی.
قفل برخی سالنها حتی زنگ زده اند
شیشه هایی که با سنگهای بچه ها و دله دزدانی که برای تست اینکه اینجا نگهبان دارد یا نه و آیا میشود رفت چند متر کابل دزدید شکسته شده اند فراوان به چشم میخورد.

غم انگیز است.

برخی سیاستهایی که مستقیما تولید را نابود میکنند بقدر علنی و آشکار است که من به عقل خودم شک میکنم که نکند اینطور نیست و من دارم اشتباه میکنم. مگر میشود اینطور علنی با چنین مقرراتی جلوی تولید را گرفت؟!

در یکی از روزها سر راهم را کج کردم به سمت سالنهای قبلی خودم.
انگار از روزی که ما از آنها خارج شدیم، دیگر کسی به آنجا نرفته است.
حتی رد لاستیک آخرین تریلی که آخرین دستگاهم را در آن شب بارانی برای خریدارش حمل میکرد و در گلهای بخش خاکی حاشیه آسفالت برای لحظاتی پارک کرد و در آنها فرو رفته بود باقی بود.

#کسب_و_کار

Mojahedi.ir
@AlirezaMojahedi
@DrAlirezaMojahedi
By: via eBiz

eBiz's Post

شنبه صبح اول دی ماه، ساعت 8 صبح در برنامه رویش رادیو اقتصاد به صورت زنده میهمان شما خواهم بود با موضوع بسیار مهم پرورش ذهن برای کسب و کار.
با سپاس از توجه دوست عزیزم جناب آقای دکتر برقی، محورهای برنامه عبارتند از:
- معنا و مفهوم پرورش ذهن و اهمیت آن برای ورود به حوزه کسب و کار
- سن مناسب پرورش ذهن برای کسب و کار
- شیوه های پرورش ذهن مناسب کسب و کار

پخش زنده آنرا میتوانید علاوه بر رادیو از طریق لینک زیر:
http://player.iranseda.ir/live-player/?CH=19

و یا از طریق اپلیکیشن ایران صدا http://app.iranseda.ir/ گوش کنید.

اگر هم نرسیدید بروید در سایتشان دنبال آرشیو بگردید:
http://radio.iranseda.ir/live/?VALID=TRUE&ch=19

در پایان برنامه نیز پرسش و پاسخ تلفنی زنده با شنوندگان محترم خواهم داشت.
این بار هم بعد از پخش برنامه، سعی میکنم فایل صوتی اش را دریافت کرده و از این طریق در دسترستان قرار دهم.

#فایل_صوتی

Mojahedi.ir
t.me/AlirezaMojahedi
@DrAlirezaMojahedi
By: via eBiz

۱۳۹۷/۰۹/۲۷

eBiz's Post

این سه فروشگاه اینترنتی که در پستهای اخیر معرفی کردم، کاری است اثر هنرجویان دبیرستانی.
با کمک همان #کتاب هایی که پیش از این خدمتتان ارسال کردم و البته با راهنمایی معلمان خوبشان.

ببینید چقدر ساده میتوانید فروشگاه اینترنتی خودتان را برقرار کنید و فروشش را شروع کنید؟
کافی است شما هم یکبار دیگر مطالب این کانال تلگرامی را از اول مرور کنید و همین الان دست به کار شوید.

آفرین بر فرزندان عزیزمان که سرشار از استعداد هستند.
درود بر معلمانی که کمک میکنند این استعدادها شکوفا شوند.
آموزش پرورش باید هرچه زودتر تکلیفش را با کنکور مشخص کند تا استعدادها فرصت رشد پیدا کنند و همه فرصتهایشان صرف تست و کنکور نشود.
چون واقعا بسیاری از اولیا، با مشکلات روحی تاثیر گذاری دست به گریبانند و حیف است از این غنچه ها که درست تربیت نشوند. یکی دو سال بعد همین غنچه ها اعضای تشکیل دهنده جامعه ما خواهند بود. (روی این صحبتم فکر کنید. جمله ای ترکراری است و شاید کلیشه ای شده باشد، ولی کمتر به آن فکر میکنیم که چه فاجعه یا سعادتی را دارد داریم ایجاد میکنیم)

#معرفی_سایت

Mojahedi.ir
@AlirezaMojahedi
@DrAlirezaMojahedi
By: via eBiz

۱۳۹۷/۰۹/۲۶

eBiz's Post

اگر علاقمندید سایر فایلهای اکسلی که در این کانال تلگرامم منتشر کرده ام را نیز ببینید کافی است روی هشتگ #اکسل بزنید تا بقیه فایلها برایتان لیست شوند.
جمعا تاکنون 4 فایل اکسل برایتان منتشر شده است.

#اکسل

Mojahedi.ir
@AlirezaMojahedi
@DrAlirezaMojahedi
By: via eBiz

۱۳۹۷/۰۹/۲۴

eBiz's Post

نمایشگاه صنعت چاپ و بسته بندی، از آن دست نمایشگاههایی است که همه بازدیدکنندگانش فنی و تخصصی هستند. صاحبان صنایع و تولیدکنندگان و حتی بازرگانانی که دستی در ارائه کالا دارند.

بعد از واگذاری شرکت تولیدی کاغذ، سه سالی بود که به این نمایشگاه نرفته بودم.
به دنبال یافن تامین کننده ای به این نمایشگاه رفتم. جای همه شما خالی.
لذت میبردم از نوآوری های صنعتگران ایرانی و مشاهده ماشین آلاتی که آن موقع ما برای بدست آوردنش باید دست به نوآوری میزدیم ولی امروزه فراهم شده بود. حتی کالاهای مصرفی مثل بوبین رول و تیغهای برش و ... که چقدر پر دردسر تهیه میکردیم فراهم تر بودند. آن هم ایرانی اش و چقدر هم عالی.

تجدید دیداری هم با برخی از دوستان و همقطاران سابق شد و متاسف شدم از درد دلهای تلخ آنها و شرایط سختی که سپری میکنند. چه در تولید، چه در صادرات، چه در واردات
تلخ کامی که در پشت این ظاهر پر زرق و برق وجود داشت و دیده میشد بسیار آزار دهنده بود.
اما نتیجه خوبی هم گرفتم و آنچه میخواستم را یافتم.
با یک مخترع آشنا شدم که بر روی سیستمهای پردازش تصویری کار کرده بود. با یکی دو شرکت خوب دیگر هم در این زمینه آشنا شدم و به عبارتی ترکیبات پازل برای ساختن ماشینی که در ذهن دارم تکمیل شد.
ماشین یا شاید بهتر است بگویم ربات (چون حرکات متعدد و متنوع بسیار زیادی دارد که همگی با کامپیوتر و نرم افزار کنترل میشوند) که به هوش مصنوعی هم مجهز است.
رباتی که تغییر بسیار بزرگی را در صنعتی خاص رقم خواهد زد و خدمتی که ارائه خواهد شد بسیار به نفع مردم و اجتماع خواهد شد.
در صنعت کار کردن، این حسن را نیز دارد که با ابزارهای مکانیک و الکترومکانیک هم تا حدودی آشنا میشوی و بهتر میتوانی انتظاراتت را با کمک متخصصان این امر پرورش دهی. کافی است مثل من علاقه اتوماسیون هم داشته باشی آنوقت نور علی نور است و در طراحی هم میتوان با متخصصان هم صحبت شد.

در طول ایام آتی ملاقاتهایی را همه این اجزای پازل خواهم داشت تا با ترکیب محصولات و خدماتشان رباتم را بسازم.
و صد البته اینکه به ایکامرس هم مربوط است.

فعلا دنبال بررسی موانع قانونی کار هستم تا با دست پر سرمایه گذاران را جذب کنم. چقدر هم برای نوع خاصی از سرمایه گذاران جذاب خواهد بود.
مکانیزم بازارش توسط مقرراتی محدودیتهایی دارد که اول باید برای آنها چاره اندیشی کنم.
در موردش خواهید شنید.

#کسب_و_کار

Mojahedi.ir
@AlirezaMojahedi
@DrAlirezaMojahedi
By: via eBiz

eBiz's Post

اینسایدر در گزارشی به ماجرای دختری 22 ساله که از راه تجارت الکترونیکی به درآمدی 25 هزار دلاری در ماه دست یافته و سر و صدایی که به پا کرده است پرداخته که دعوت میکنم بخوانید
حتی اگر شده از مترجم گوگل کمک بگیرید و این آدرس را کپی کنید آنجا فارسی شده ماشینی اش را بخوانید باز هم بهتر از هیچ است.

او که طراح کیف دستی است کسب و کارش سر و صدای زیادی به پا کرده است، کالاهایش در چین ساخته شده و از طریق هنگ کنگ به سراسر دنیا ارسال میشود!

اینجا بخوانید:
INSIDER: People are struggling to believe the money diary of a 22-year-old e-commerce entrepreneur who claims to earn $25,000 a month.
https://www.thisisinsider.com/22-year-old-entrepreneur-claims-to-earn-25000-a-month-money-diary-2018-11

این هم مترجم گوگل:
https://translate.google.com/

#کسب_و_کار

Mojahedi.ir
@AlirezaMojahedi
@DrAlirezaMojahedi
By: via eBiz

۱۳۹۷/۰۹/۲۲

eBiz's Post

Reuters: Alibaba signs agreement with Belgium for e-commerce trade hub.
https://www.reuters.com/article/us-alibaba-logistics/alibaba-signs-agreement-with-belgium-for-e-commerce-trade-hub-idUSKBN1O410T?feedType=RSS&feedName=technologyNews
By: via eBiz

eBiz's Post

TechCrunch: Walmart partners with Rakuten to open its first e-commerce store in Japan.
https://techcrunch.com/2018/12/10/walmart-ecommerce-japan/
By: via eBiz

eBiz's Post

ایجاد وفاداری با تبریک تولد

امروز از اکثر وب‌سایت هایی که در آنها اکانت دارم پیام تبریک دریافت کردم و برخی هم تخفیفات یا هدایایی را در نظر گرفته بودند که فقط امروز می‌توانستم استفاده کنم!

چندین نکته به نظرم رسید که اگر شما هم به کاربرانتان تبریک می‌گویید بد نیست به آن توجه کنید:

- حجم تبریک‌ها از طریق ایمیل و پیامک‌
و نوتیفیکیشن‌ زیاد است و در این میان من نتوانستم روی تمام تبریک‌هایی که سیستم ارسال کرده تمرکز کنم. پس پیشنهاد می‌کنم که یک روز قبل تبریک بگوئید تا در بین این تعداد بالا پیام شما گم نشود.

- تعداد زیادی پیشنهاد دریافت کردم که فقط امروز می‌شد از آنها استفاده کرد! اگر هم بخواهم از همه آنها استفاده کنم زمان اجازه نخواهد داد. پس برای پیشنهادتان یک هفته زمان بگذارید.

- اگر هدیه یا تخفیفی در نظر نگرفته‌اید اصلا ایرادی ندارد. همین تبریک یک دنیا ارزش دارد. پس پیشنهاد‌های بد به مشتری خود ندهید.

- اگر پیشنهاد تخفیف دار یا هدیه‌ به مشتری نمی‌دهید ، تبلیغ نکنید. تولدتان مبارک مودم های سری فلان رسید ، اصلاً جذاب نیست.

برای تبریک بقیه مناسبت‌ها هم همینطور عمل کنید.

@Studio5ir
By: via eBiz

۱۳۹۷/۰۹/۲۱

eBiz's Post

پیرو فایل صوتی جناب آقای عدالت در خصوص معرفی قابلیتهای جدید اینستاگرام، ظاهرا کانون تبلیغاتی کروشه نیز محتوایی بسیار غنی در این خصوص قبلا منتشر کرده اند. دعوت میکنم از آن استفاده کنید

Mojahedi.ir
@AlirezaMojahedi
@DrAlirezaMojahedi
By: via eBiz

۱۳۹۷/۰۹/۲۰

eBiz's Post

جناب آقای سهند بهنام، یک سری پست در ورد استارتاپ و تعریفش و ... منتشر کرده که خواندنش برای جوانان خالی از لطف نخواهد بود:

https://t.me/dotDE/2478

#کسب_و_کار
Mojahedi.ir
@AlirezaMojahedi
@DrAlirezaMojahedi
By: via eBiz

۱۳۹۷/۰۹/۱۹

eBiz's Post

دوست بسیار عزیزم جناب آقای مهندس اطاعت، در اینستاگرامشان پستی منتشر کردند که خیلی به دلم نشست.
بخشی را اینجا درج میکنم:

" ...نشستم با یک لحن غیر رسمی براش نوشتم که(:)

 وقتی از پنجاه سال رد میشی، تازه میفهی که چقدر کار و مسئولیت داری.
بچه ات بزرگ شده و باید براش پدری کنی در حالیکه پدرت پیرشده و باید براش پسری کنی.
همکاران جوون ترت انتظار کمک دارند چون از اونها بزرگتری و پیرمردهای اطرافت انتظار کمک دارند چون از اونها جوون تری ..."

خودتان اینجا کاملش را بخوانید و ایشان را فالو کنید:

https://www.instagram.com/hassanetaat/


Mojahedi.ir
@AlirezaMojahedi
@DrAlirezaMojahedi
By: via eBiz

eBiz's Post

بهترین کانال های آموزش بازاریابی دیجیتال در ایران


- آموزش استراتژی دیجیتال مارکتینگ
@DigitalMarketingStrategy

- مدیران سایت | آموزش حرفه ای دیجیتال مارکتینگ
@Modiransite

- انجمن گیمیفیکیشن ایران | آموزش هایی برای استفاده گیمیفیکیشن
@Irangamification

- تیمی شامل مطالب آموزشی تیم سازی و دانشنامه استارتاپی
@Teami_me

- زمان تغییر | آموزش کسب و کار اینترنتی| دیجیتال مارکتینگ و سئو
@wpsites

- ریتم بازار | دیجیتال مارکتینگ
@ritmebazaar

- هزاران ایده، اثر هنری و تبلیغ خلاق را به همراه نقد اینجا ببینید
@Advertismentmarket

- بیش از 600 اینفوگرافیک دیجیتال مارکتینگ
@blog_dm

- آموزش روانشناسی فروش(بازاریابی عصبی) و بازاریابی درونگرا
@jazbmarketing

- آموزش سئو و دیجیتال مارکتینگ
@seo24

- رشد و توسعه کسب و کار شما، با تکنیک‌های کاربردی و‌ گام‌به‌گام
@Growth_Hacker

- معرفى تبليغات برتر و روش هاى موثر بازاريابى
@AdWhereTise

- کانال آموزشی سئو در ایران
@SEO20

- مدرسه دیجیتال مارکتینگ | دیجی متد
@digimethod

- نکاتی از توسعه کسب و کار
@Studio5ir

- رسانه تخصصی برندینگ
@brandupp

- زمان تغییر | آموزش کسب و کار اینترنتی| دیجیتال مارکتینگ و سئو
@wpsites

- رسانه برند و برندسازی
@iranbranding

- آکادمی کارآفرینی تهران | ایجاد انگیزه و ترویج فرهنگ کارآفرینی
@KarafariniAc

مدرسه دیجیتال مارکتینگ | دیجی متد
@digimethod

- کانال تخصصی آموزش دیجیتال مارکتینگ و سئو
@webmastersalam

- کانال تخصصی تجارت الکترونیکی و کسب و کار مجازی
@alirezamojahedi

- کانال تخصصی تجارت الکترونیکی و کسب و کار مجازی
@alirezamojahedi

- کسب و کار اینترنتی و استارتاپ ها
@adsportal

- تخصصی ترین مرجع دانش استارتاپی‌
@startupfly

- کانال آموزشی سئو در ایران
@SEO20

- دیجیتال مارکتینک تجربی
@khajavi_ehsan

- صدها نکته درباره تولید محتوا و روش های ارائه آن در فضای مجازی
@Avathom_com

- رشدینو : آموزش هک رشد به زبان ساده
@Roshdino

- کار و کسب دیجیتال با عادل طالبی
@kar_kasb
By: via eBiz

۱۳۹۷/۰۹/۱۸

eBiz's Post

در روز گره‌گشایی حضور خواهم داشت تا به عنوان مشاور از تجربیاتم برای راهنمایی تیم‌های جوان استارتاپی استفاده کنم.

روز گره‌گشایی ایونتی است که با حضور فعالان استارتاپی ایران در بهمن‌ماه97 برگزار خواهد شد.

عده‌ای که تجربه و تخصص دارند اعلام آمادگی می‌کنند به صورت رایگان به فعالان استارتاپی مشاوره بدهند.

از طرفی کسانی که نیاز به مشاوره دارند، می توانند با ارائه درخواست حضوری در همایش یلدا؛ برای شرکت در روز گره‌گشایی و دریافت وقت مشاوره اقدام کنند.

در روز مراسم گره‌گشایی هر فرد از 15 تا 30 دقیقه می تواند به‌صورت خصوصی با فرد مشاور مورد نظرش صحبت و مشاوره دریافت کند.

روز گره‌گشایی با هدف حل مشکلات جوانان استارتاپی توسط تیم هفته‌نامه شنبه پایه‌گذاری شده‌است.

کسانیکه تمایل دارند در روز گره گشایی از فرصت مشاوره رایگان استفاده کنند، می‌توانند در مراسم یلدا زمان مشاوره شان را نهایی کنند.

اطلاعات بیشتر و ثبت‌نام
https://evand.com/events/yalda97
Instagram.com/shanbemag
@Shanbemag


#رویداد
Mojahedi.ir
@AlirezaMojahedi
@DrAlirezaMojahedi
By: via eBiz

۱۳۹۷/۰۹/۱۳

eBiz's Post

یک ایمیل زدند که لطفا به این دو جاب آفر اپلای کن. لینک داشت به تصویر اول و دوم. وقتی اپلای کردم تصویر سوم ظاهر شد
همه جا تندرو داریم.

تصویر 1

تصویر 2

تصویر 3

پ. ن. : پیشنهاد تونل زدن ندید. آخرش که پاسپورت رو میبینن. احتمالا موقع پیشنهاد دادن خودشون دقت نکردند من کجایی هستم
پ. ن. 2: دناتا شرکت خدمات فرودگاه‌های امارات متحده هستش



#کسب_و_کار
Mojahedi.ir
@AlirezaMojahedi
@DrAlirezaMojahedi
By: via eBiz

eBiz's Post

کامفار توسط واحد ارزیابی اقتصادی بخش عملیات یونیدو در سال ۱۹۷۹ در نیویورک تهیه و تدوین شده است. مدل اصلی این برنامه با استفاده از زبانهای برنامه نویسی پاسکال و C که قریب به ۵۰.۰۰۰ خط (معادل یک کتاب ۲۵۰۰ صفحه‎ای) می‎شود توسط یک تیم ۷ نفره در مدت یک سال و نیم طراحی شده است.

در تهیه این برنامه کامپیوتری از تجربیات بیش از ۳۰ کمیته ارزیابی اقتصادی کشورهای مختلف بهره گرفته شده است و پس از طی ۳ سال دوران آزمایشی؛ و رفع اشکالات؛ برای اولین بار در سال ۱۹۸۳ به بازار عرضه گردیده است. هزینه تهیه این برنامه بالغ بر ۱.۵ میلیون دلار بوده و هم اکنون بیش از نیم میلیون نسخه از آن در سراسر جهان و به ۱۵ زبان درحال بهره برداری می باشد.
نسخه اول COMFAR سال ۱۹۸۳ و نسخه ۱.۱ آن در نوامبر ۱۹۸۴ به بازار عرضه شد و به دلیل استقبال از آن؛ نسخه ۲ و ۲،۱ آن در سال‎های ۱۹۸۶ و ۱۹۸۹ ارائه گردید. این برنامه هم اکنون تحت نظارت یونیدو به فارسی برگردانده شده است و آخرین نسخه آن در اختیار متقاضیان قرار می گیرد.

اهداف برنامه

زمانی که ایده‎های متفاوت جهت سرمایه‎گذاری و انتخاب مطرح گردید؛ سرمایه گذاران به دنبال راه حل‎های مختلفی بودند تا بتوانند بهترین تصمیم را بگیرند. اما وجود پارامترهای فراوان (بیش از ۴۰۰۰ متغیر) محاسبات را گاهاً آنقدر پیچیده می‎کرد که تصمیم گیرندگان از نتایج آنها اطمینان لازم را نداشتند. از طرف دیگر نگرش‎های متفاوت به یک موضوع خاص؛ باعث می‎شد تا نتایج یکسان حاصل نشود. به عبارت دیگر در مورد یک طرح؛ برخی از محاسبات طرح را اقتصادی جلوه می‎داد و بعضی دیگر کلاً آن را رد می‎کرد. این موضوع سبب شد تا دست‎اندکاران به فکر استاندارد نمودن تعاریف و محاسبات افتادند. اما مشکل اصلی یعنی پیچیدگی عملیات محاسباتی هنوز باقیمانده بود. برای حل این مشکل؛ کمیته‎ای در UNIDO برای استاندارد و کامپیوتری کردن همزمان ارزیابی اقتصادی طرح‎ها تشکیل شد و نهایتاً برنامه COMFAR تهیه و به بازار عرضه گردید.

الف – نرم افزار کامفار

طرح تجاری و پیش بینی درآمد و برآورد هزینه پروژه های صنعتی، معدنی، کشاورزی، زیربنایی، دریانوردی و … با استفاده از نرم افزار کامفار انجام می پذیرد.

نرم افزار تخصصی کامفار یک برنامه کامپیوتری است که از طرح تحقیقات قبل از بهره برداری حمایت می کند و استفاده از آن سازماندهی و محاسبه گزارشات مالی و اقتصادی را آسان میسازد.

این نرم افزار بر اساس مطالعات امکان سنجی و یا به عبارتی توجیه¬پذیری و یا قابل اجراء بودن و یا نبودن طرح و مطالعات فرصت یابی برای هر طرح صنعتی و معدنی طراحی گردیده است. نتایج این نرم افزار بیانگر جذابیت اقتصادی طرح بر اساس محدود و یا نامحدود بودن بودجه اقتصادی سازمان مجری می باشد.

ب- ورودیهایی نرم افزار کامفار

– تعریف پروژه
– برنامه ریزی زمانی (فاز ساخت، فاز بهره برداری)
– محصولات
– واحدهای پولی (واحد پول داخلی، واحد پول خارجی)
– تورم (داخلی، خارجی)
– مشارکتها (داخلی، خارجی)
– تنزیل (نرخ تنزیل کل سرمایه گذاری، نرخ تنزیل سهام دار)
– هزینه های ثابت سرمایه گذاری شامل: ( خرید زمین، محوطه سازی و بهبود زمین، کارهای عمرانی و ساختمانها، ماشین آلات و تجهیزات کارخانه، تجهیزات خدماتی و جانبی کارخانه، حفاظتهای زیست محیطی، هزینه های سربار، هزینه های قبل از بهره برداری و هزینه های پیش بینی نشده)
– هزینه های تولید شامل: (مواد خام، ملزومات کارخانه، یوتیلیتی، انرژی، قطعات یدکی مصرف شده، تعمیرات و نگهداری، حق امتیاز، دستمزد، مالیات، هزینه سربار کارخانه، هزینه های اداری، هزینه های اجاره بلند مدت، هزینه های بازار یابی)
– برنامه فروش (فروش داخلی ، فروش خارجی)
– سرمایه در گردش (موجودی کالا، مطالبات، تنخواه)
– منابع تامین مالی (یارانه، آورده سهام دار، وام کوتاه مدت و دراز مدت)
– مالیات، یارانه

ج- خروجیهای نرم افزار کامفار

– بررسی های مالی
– برآورد سرمایه گذاری ثابت
– برآورد سرمایه در گردش
– برآورد هزینه سالیانه تولید
– برآورد استهلاک سالیانه سرمایه گذاری
– برآورد کل سرمایه مورد نیاز طرح
– برآورد قیمت تمام شده به تفکیک هزینه ها
– تعیین منابع تأمین مالی طرح و هزینه های مالی آن
– تحلیل درآمدها و هزینه های طرح
– تعیین عملکرد سود و زیان طرح برای کل سرمایه گذاری و آورده سهام
– بررسی های اقتصادی
– تعیین جریان خالص نقدی کل سرمایه‌گذاری
– تحلیل جریان نقدینگی تنزیل شده DCF
– نرخ بازده داخلی IRR
– تعیین ارزش فعلی خالص(npv)
– تعیین نرخ و دوره بازگشت داخلی(pbp) کل سرمایه
– تعیین نرخ و دوره بازگشت داخلی برای آورده سهامداران
– تعیین دوره بازگشت سرمایه
– تحلیل نقطه سربسر
– شاخص سود آوری PI
– تحلیل حساسیت طرح به هزینه¬های پیش¬بینی نشده
– انجام آنالیز حساسیت پروژه و تحلیل ریسک
– تحلیل نسبتهای مالی
– تحلیل اثرات متقابل طرحها (آنالیز تلفیقی)
– تهیه صورت حسابهای مالی

@dotDE
By: via eBiz

eBiz's Post

دنیای مدیریت دنیایی است پر از تصمیم گیری.
اصلا تنها فرق یک مدیر با بقیه افراد یک سازمان در این است که او تصمیم گیرنده نهایی است.
هر چه سطح مدیریتی فرد بالاتر باشد تصمیم گیری های دشوارتری بر عهده او قرار میگیرد
تصمیم گیری هایی که میتواند کلا سازمان را به کل نابود کند.
برخی از تصمیمات مسیری طولانی را طی میکند و معمولا نابودی تدریجی به خوبی نابودی سریع قابل لمس نیست و اگر حواس مدیر به حسگرها که در اصل همان ایندکسهای ارزیابی عملکرد هستند نباشد یا حسگرها را اشتباها در جاهای نادرستی بکار ببریم و شاخصهایی نا درستی را اندازه گیری کنیم (مثلا فرض کنید به جای فشار خون و تعداد ضربان، تعداد تنفسها را اندازه گیری کنیم) بدون آنکه متوجه شویم به ناگاه خود را در شرایط بحرانی میابیم.
گرچه برای مدیریت بحرانها و حتی خود مدیریت ریسک هم تکنیک داریم و خودش دانش شده است.
خیلی وقتها مسیر حرکت به سمت نابودی، بسیار هم سرسبز است و همه از طی کردن این مسیر بسیار هم خوشحال میشوند. این جمله ام مبتنی بر تجارب شخصی است و اصلا هم داستان نیست بلکه عین واقعیت است.
برای این منظور و برای اینکه بهتر تصمیم گیری کنیم ابزارهای متعددی در اختیار ما وجود دارد.
قصد دارم به تدریج و در لابلای مباحث شما را با ابزارها و حتی نرم افزارهای حوزه مدیریت نیز آشنا کنم.

امروزه مدلهای کسب و کار محفل ها را گرم کرده است. در حالیکه اصل موضوع که طرح کسب و کار یا Business plan است و مدل را در دل خودش جای میدهد را اکثرا از آن غافل هستیم.
نوشتن بیزنس پلن مبحث بسیار پیچیده ای است و برخلاف تصور هم نمیتوان سفارش داد برایمان بنویسند بلکه خود صاحب ایده یا صاحب کسب و کار هم باید در طراحی آن تعامل مستقیم بسیاری داشته باشد. بیزنس مدل اصلی در ذهن اوست و حال باید پلنش را با همفکری خودش طراحی کرد تا آن بیزنس مدل را بتوان اجرا کرد.
یکی از بهترین نرم افزارهای این حوزه کامفار یا Comfar است. اینجا:
http://bit.ly/2G00Qv7

در اینترنت سرچ کنید هم نرم افزار و هم مطالب آموزشی خوبی در این خصوص پیدا میکنید و اصولا شما که استارتاپ زده اید یا میخواهید بزنید، باید قبل از هر اقدامی یکبار آنرا برای خودتان اجرا کنید.
یادمه سالهای فکر کنم 67 یا 68 بود که از خود یونیدو یک نسخه از آنرا دریافت کردم. روی فلاپی دیسکهای 5 و یک چهارم! فکرش را بکنید! این پست یادم انداخت بگردم پیدایش کنم. الان عکس آن خوش کلی خاطره انگیز است.
نرم افزارش رایگان هم هست.
چون میدانم سختتان است به خودتان تکانی بدهید اینجا را برایتان پیدا کردم:
http://bit.ly/2rk1Q32
بخوانید.
این هم راهنمای خود یونیدو که سرچ کنید فارسی اش را هم پیدا میکنید. کتاب هم زیاد دارد:
http://bit.ly/2GawZjJ
نرم افزارش را هم بدم خدمتتان؟ زحمتتان نشود؟
این دمو اش: http://bit.ly/2KRuTnh
این هم نرم افزارش: http://bit.ly/2RExrrm
سایتهای بسیاری نیز آنرا در اختیارتان قرار میدهند. حتی فارسی.

آموزشش هم فراوان موجود است.

دوست عزیزم جناب آقای بهنام پست خوبی در موردش نوشته اند که چون میدانم برخی از شما سخت به خودتان تکانی میدهید فکر کردم اینجا درجش کنم شاید بهانه ای بشود در موردش بخوانید.
آنرا در ادامه در پست بعدی درج میکنم.

در مورد AHP و برنامه ریزی خطی و سایر ابزارهای تصمیم گیری حتی سیمولاتورهای مدیریتی برایتان باز هم خواهم نوشت.
کافیه شما هم (جناب مشاور شما را عرض میکنم) یک تکانی هم به خودتان بدهید

#کسب_و_کار
Mojahedi.ir
@AlirezaMojahedi
@DrAlirezaMojahedi
By: via eBiz

۱۳۹۷/۰۹/۱۱

eBiz's Post

بعد از جلسات متعددی که با مدیران و یا صاحیان کسب و کارهای مختلف علاقمند به موضوع تجارت الکترونیکی و یا حتی مدیران این دپارتمان در شرکتها داشته ام، مدتی ذهنم درگیر این موضوع بود که چرا فاصله رویکرد، رفتار، توانایی و سطح دانش مدیران ایرانی ایکامرس ما تا اینقدر نسبت به مدیران ایکامرس دیگر نقاط جهان در سطح پایینی قرار دارد؟

بیشتر کسانی که سکان هدایت ایکامرس مجموعه را بر عهده میگیرند و یا حتی در این قسمتها فعالیت میکنند، از توانایی کافی برای این موضوع برخوردار نیستند.
به عبارتی، حتی برخی که فارغ التحصیلان تجارت الکترونیکی بوده اند و برخی که چند واحدی نیز از این موضوع را سپری کرده اند، فاقد دانش و توانایی کافی برای بر عهده گرفتن مسئولیت تجارت الکترونیکی سازمان یا شرکتی که برایش استخدام شده اند میباشند.

این وسط تقصیر آن شرکت یا بنگاه اقتصادی که تمایل دارد در این حوزه فعالیت مناسب و حرفه ای داشته باشد چه گناهی کرده است که باید با افراد کم سوادی چون من مواجه شود؟
در حالیکه دانش از طریق اینترنت در جریان است و در حال انتقال.
شاید بگویید که این مشکل مربوط به سایر جنبه ها و گرایبشهای علم مدیریت نیز میشود ولی مدیران زیادی داریم که دائما در حال مطالعه و پیاده سازی دانش و کسب تجربه هستند.
چه بلایی سر مدیران ایکامرس آمده است؟

بعد به این نتیجه رسیدم که یک اینکه انگیزه کافی برای یادگیری و رشد وجود ندارد چون رقابتی نیست و بازار آنقدر بکر است که هر فرد کم اطلاعی بتواند تا حدودی کار را جلو ببرد و بعدش را خدا بزرگ است!
دو اینکه وقتی معلمشان مثل من کم سواد باشد، دیگر از آن دانشجو چه انتظاری داریم؟ فردا مسئولیت هم بپذیرد هم که دیگر بدتر.
مثل همان اتفاقی که بر سر بازاریابان دیجیتال افتاد که برخی حتی اصول بازاریابی را هم نمیدانند ولی چون چهار تا صفحه فیسبوک و کانال تلگرام اداره کرده اند شده اند بازاریاب دیجیتال.
باز حالا بازاریابان دیجیتال وضع بهتری دارند. نمیدانم ایکامرس اگر این چند تا CMS را هم نداشت اینها میخواستند چه کنند؟

در ذهنم درگیر این موضوع بودم که نزد استاد عزیزم جناب آقای دکتر اعتماد مقدم در سازمان مدیریت صنعتی که مسئولیت MBA حوزه IT یا MITM (مدیریت كسب و كار هوشمند و تحول گرا) بر دوش ایشان است رفتم که از همفکری ایشان برای رفع این دغدغه فکری و چاره اندیشی استفاده کنم.
ایشان مثل همیشه بنده را مورد لطف قرار دادند و فرمودند حاضرند به من کمک کنند که Post MBAخاص تجارت الکترونیکی را طراحی کرده و جلو ببرم.
البته که لطف بزرگی است. اعتماد بزرگی به بنده کردند.

بعد از آن جلسه با خودم فکر کردم شاید این اتفاق خیلی خوبی باشد ولی کافی نخواهد بود چرا که محدود میشود به فارغ التحصیلان MBA در حالیکه ما برای اداره کردن ایکامرس در سازمانها در سطوح مختلف به افرادی با قابلیتهای مختلف نیاز داریم.
و اتفاقا به افرادی در صنایع مختلف

دنبال راه حلی هستم که بشود افراد متخصص این حوزه را پرورش داد. کسانی که بعدا خودشان مربی شوند و خودشان نیز افراد دیگری را آموزش دهند.
راه حلهایی هم البته در جیبم هست، ولی باید با توجه به امکانات و فرصتها و تهدیدهای هر کدام به نتیجه ای برسم.

محدودیتهای زمانی خودم هم هست. یعنی فرصت تدریس بخش زیادی از محتوا در طول ترم در جلسات متعدد کمی برایم محدود است.

شما هم میتوانید با ارسال پیشنهادهایتان کمک کنید.
شخصا معتقدم هیچ نیازی به "مدرک معتبر وزارت علوم" نیست.
همین که فرد لیاقتش را در عملکرد نشان دهد کافی است.

شاید آموزش از راه دور راه حل بهتری باشد. همان چیزی که در این کانال دارم ادامه میدهم.
نقطه نظرهای شما بسیار کمک خواهد کرد.

#آموزش
Mojahedi.ir
@AlirezaMojahedi
@DrAlirezaMojahedi
By: via eBiz