۱۳۸۵/۱۰/۰۵

باز هم ترافيك كاري

بلافاصله بعد از كلاسهاي اين هفته عازم اهواز خواهم شد تا همانطور كه در پست قبلي نوشته بودم ديداري با عوامل فروشمان در اهواز داشته باشم و از نزديك با آنان و فروشگاه هايشان و اقداماتي كه انجام داده اند آشنا شوم و از غرفه نماينده فروشمان نيز بازديد كنم.
بعد از برگشتنم هم بايد بلافاصله نسبت براي برداشتن غده كوچكي كه اخيرا در گردنم رشد كرده است اقدام كنم.
بالاخره بعد از چند بار آزمايش نتايج سونوگرافي امروز نشان داد كه در كيسه صفرايم سنگ دارم و بايد عمل شود. چون ايام امتحانات نزديك است فكر كنم بعد از امتحانات و قبل از عيد عمل كنم.
فكر ميكنم براي مدتي شايد از كار و زندگي بيفتم و اميدوارم فقط زياد طول نكشد. با اين ترافيك كارها در فصل آخر سال و مسائل مربوط به ايام امتحانات فقط همين را كم داشتم.

با زحماتي كه سركار خانم كربلايي برايم كشيدند امروز در دفتر دوره هاي آموزش كوتاه مدت سازمان مديريت صنعتي از من خواستند تا سيلابسهاي دوره هاي آموزشي خودم را به آنها اعلام كنم تا براي بهار 86 در تقويم آموزشي شان درج كنند و دوره ها برگزار شود.
فعلا قرار است در خصوص شش سيگما و روشهاي قيمت گذاري دوره هاي كوتاه مدتي را برنامه ريزي و اجرا كنم.
همچنين كارت عضويت خانه مديرانم را نيز امروز در جريان سمينار تفكر سيستمي آقاي دكتر مرعشي دريافت كردم. هدفم اين بود كه با ديدگاهاي ساير افراد در زمينه رويكرد سيستمي و اينكه افراد چگونه از زواياي مختلف به آن نگاه ميكنند ميتواند برايم آموزنده و مفيد باشد.
مجددا بسيار خوشحال شدم كه سعادت داشتم در محضر جناب دكتر خرم حضور داشته ام.

اين هفته همچنين با دو شركت مختلف در زمينه مشاوره صحبتهايي داشتم. قرار است با يكي از شركتها در خصوص ماركتينگ و با ديگري در خصوص بهبود خود نرم افزار همفكري كنم.
فكر ميكنم موفقيت بسياري در همفكري با شركتي كه نرم افزار تخصصي اش را ميخواهد به فروش رساند داشته باشم. جا براي كار زياد است و خوشبختانه مدير عاملش هم بسيار خوش فكر و علاقمند به همكاري است.
شركت دوم را سالهاست كه ميشناسم. قبلا هم با هم همكاري داشتيم. قرار است ميزان كارايي نرم افزار تحت وبشان را برايشان بسنجم و گزارش كنم. بعد از آن قرار است ماركتينگ پلن آنها را مرور كرده و اشكالاتش را اعلام كنم و يا در طراحي آن با آنها همفكري كنم.

دومين SBU شركتم هم در همين هفته شكل گرفت. واحد بسته بندي محصولاتم به مرور قرار است مستقل شود. فعلا كه قرار است سفارشاتي از بيرون بگيرند تا ببينيم كار در عمل چطور پيش مي رود و چقدر در دستيابي به هدفهايمان موفق خواهيم بود. درآمدهاي حاصله پس از كسر بهاي تمام شده و سهمي از سود باقي مانده به خود آن بخش تعلق خواهد گرفت تا كم كم پس از اطمينان از حجم سفارشات و درآمد حاصله كلا به طور مستقل عمل كنند.
شايد خيلي سريع اين كارها صورت ميگيرد و شايد اشتباه كنم. ولي به هر حال كاري بود كه بايد انجام ميدادم تا وقت كمتري را شركت از من بگيرد و بتوانم آزادتر به كارهاي درآمد زاي ديگري بپردازم

فعلا برنامه ام به قدري فشرده و پرترافيك است كه فرصت و حوصله نوشتن يك پست جدي را از من گرفته است. سعي خواهم كرد در پست بعدي به نظر خودم در خصوص جدا بودن عمر برند از عمر محصول (برخلاف نظر اساتيدم) بپردازم و از نقطه نظرات شما استفاده كنم.

۱۳۸۵/۰۹/۲۶

حساسيت قيمتي محصول

امروز مجددا قيمتهايمان را تغيير دادم.
در تغيير قيمت قبلي متوجه شدم كه حساسيت قيمتي بر روي برند ما بسيار كم است و خوشبختانه اين برند است كه عامل اصلي انتخاب در فروش است نه قيمت كالا
در نظر داشتم كه ليست قيمت جديد را با فرمت جديدي ارائه كنم ولي چون خيلي كار ميبرد فعلا منصرف شدم تا سر فرصت اين كار را بكنم. شايد ليست سال جديد

در اهواز نمايشگاهي برپا خواهد شد و نماينده شركتمان در آنجا غرفه دارد. بهانه خوبي است تا به اهواز بروم و مشترياني كه پس از 8-9 سال همكاري ملاقتشان نكرده ام را از نزديك ببينم و با هم در خصوص شرايط بازار و مسائل پيش پاي آنها صحبت كنيم
براي همين برنامه ام را تنظيم كردم و به اطلاعشان رساندم كه كي به خدمتشان خواهم رسيد

عليرغم اينكه ويروسهاي شركتمان پاك شدند ولي بدلايلي كامپيوتر من دچار مشكلات ديگري شده است كه ظاهرا بايد يكبار ديگر ويندوزش را نصب كنم و چون همه پاتيشنها بايد فرمت شوند مجبورم يك كپي كامل از هر چه لازم دارم بردارم
فعلا كه كارم زياد است و مجبورم با همين بسازم تا سر فرصت بتوانم ترتيبش را بدهم
باز هم ميگويم در فكر ايمني كامپيوتر و فايلهايتان باشيد. ضمنا سعي كنيد يك پشتيبان كامل از فايلها را در جايي غير از شهر محل سكونتتان ترجيحا روي اينترنت قرار دهيد تا اگر حادثه اي خداي نكرده باعث از بين رفتن كامپيوتر منزل و محل كارتان شد چيزي زيادي را از دست نداده باشيد.
بد نيست اشاره كنم كه اطلاعات كامپيوترهاي شركتهايي كه در برج هاي دو قلو از بين رفتند نيم ساعت بعد عملياتي شده بودند.

در هر حال همانطور كه در يكي از پستهاي قبلي گفته بودم يكي از درگيريهاي فكرم نحوه درگير كردن پرسنل در منابع شركت است. قصدم اين است تا از اوقات آزاد تجهيزاتمان براي سفارشات خارج از شركت سرويس بدهيم و پرسنل در گير با آن تجهيزات در منافع اين كار شريك شوند. شايد اولين قدمي باشد كه بتوانم بوسيله آن پرسنل را آرام آرام وارد اين جرگه كنم.
اينكه خودشان براي شركت سفارش بياورند و عملا درگير مسائل كار شوند.
بعد از آن شايد بتوانم واحدهاي تجاري مستقل از دل اين شركت بسازم.
حتي فراتر از آن بايد از خودم هم بيشتر پول در بياورم. فكر ميكنم آن طور كه بايد پول ساز نيستم. يعني از تمام توانايي هايم استفاده نميكنم. اين مسئله با دير خوابيدن من تفاوت دارد. يعني نميشود گفت كه چون كمتر از 6 ساعت در روز ميخوابم پس دارم بيشترين استفاده را از توانايي هاي خودم ميبرم

اضافه شده در مورخ 30 آذر 85: بدلیل ارتقا بلاگر از نسخه بتا به نسخه جدید امکان نوشتن کامنت در این وبلاگ موقتا با مشکل همره شده بود که از این بابت از خوانندگان وبلاگ عذر خواهی میکنم

۱۳۸۵/۰۹/۱۸

آيا عمر ايزوهاي اختياري به سر آمده است؟

مهمترين چيزي كه بايد به آن توجه داشته باشيم نوع بازارهايمان است كه آيا بازار عمده ما داخلي است يا خارجي
اين سوال براي من پيش آمده است كه آيا مشتري در اولين قدم انتخاب مي آيد شركتهاي گواهينامه دار را كانديد ميكند يا اينكه نه هر محصول خوبي كه نيازهايش را رفع كند و راحت تر در دسترسش قرار گيرد را انتخاب خواهد كرد؟
به عبارتي سوال من ريشه اش در جاي ديگري است و آن اينكه اصولا مشتري با عملكرد ما كار دارد نه با گواهينامه هاي ما
مشتري امروزه كيفيت بالاتر را به عنوان بخشي از الزاماتي كه شركتهاي معتبر رعايت ميكنند و به واسطه همان كيفيت نيز معتبر شناخته شده اند پذيرفته است و ديگر بر روي بسته بندي دنبال آرم فلان استاندارد نيست
با وجود اين ممكن است گاها در مقام مقايسه دو محصول با يكديگر در شرايط مساوي به اين استانداردها توجه كند؟
شايد بتوانيم از طريق ايجاد مزيتهاي رقابتي بيشتر و تنوع و نو آوري همواره از جهت برآورد نيازها و خواسته هاي بيشتري از خريدار نسبت به رقبا يك سر و گردن بالاتر باشيم. آيا در آن صورت باز هم مشتري به دنبال ديدن آرم استاندارد خاصي روي محصول خواهد بود
من فكر ميكنم تنها مورد استثنائي محصولاتي باشد كه به ايمني بيشتري نياز دارند. برخي استانداردها الزامي است. مثلا براي ورود به بازار اروپا بايد استاندارهاي CE را رعايت كرده باشيم و آن را روي بسته ها نشان دهيم.
منظور من اين نوع استاندارهاي اجباري نيست بلكه من روي گواهينامه هاي اختياري صحبت ميكنم
مثلا ايزو 9000 يا ايزو 14000 در برخي صنايع غير اجباري
آيا مشتري ما كاري به اين دارد كه ما داريم روي پروژه هاي شش سيگما كار ميكنيم؟ يا مثلا هر چند وقت يكبار عملكردمان را به صورت موشكافانه با ابزارهاي مختلفي نظير EFQM ميسنجيم؟
در دنياي پر رقابت امروز مشتري كاري به اين كارها ندارد. او ميخواهد نيازش با محصول ما سريعتر و راحت تر رفع شود

من دارم به اين نتيجه ميرسم كه هيچ الزامي نداريم برخي گواهينامه هايمان را تمديد كنيم. زماني اين گواهينامهها به ما كمك ميكردند تا در ميان رقبا شاخص شويم. از طرفي چون مشتريان به محصولات ما اطمينان نداشتند اين گواهينامه ها ميتوانست كمي براي مشتري جديد ضريب اطمينان ايجاد كند
ولي اكنون شش سال از آن زمان ميگذرد. مشتريان ما به ما اطمينان كرده اند و مشتريان جديد وصف نام خوش ما را ميشنوند.
اولين استاندارد ما در حال حاضر استاندارد نيازهاي فعلي مشتريان است. ما سطح انتظارات مشتريان را تا سطح خاصي بالا برده ايم. همين سطح ميشود استاندارد فعلي ما. يعني حداقل چيزهايي كه بايد رعايت كنيم.
پس از آن نوبت ميرسد به مطالعه نيازهاي آتي مشتريان كه در پستهاي قبلي به آن اشاره داشتم. يعني بگرديم نيازهايي كه هنوز خودشان از آن آگاه نيستند را پيدا كنيم و فعالش كنيم.
قطعا نوآوري ابزار مفيدي خواهد بود.

با اين تفاسير از نظر من اگر ساختار اصلي سازمان شكل جديدش را بر اساس مديريت فرايندها و شناخت محيط و جايگاهش در اين محيط شكل داده و به خوبي ميداند بايد در كجا قرار گيرد در آن صورت عمر ايزوها و استانداردهاي اختياري به سر آمده است.

۱۳۸۵/۰۹/۱۵

امنيت كامپيوترتان را جدي بگيريد

روزهاي پر تنشي را پشت سر ميگذارم.
از يكطرف از برنامه فشرده درسي عقب افتاده ام. بسياري از تكاليفي كه بايد در اين هفته انجام ميدادم حتي فرصت نكرده ام نگاهي به آنها بياندازم.
از طرفي يك كرم كه به شبكه ما نفوذ كرده و همه كامپيوترهايمان را گرفتار كرده است انرژي و زمان زيادي را از من گرفت
همين موضوع باعث شده است تا بسياري از كارهايمان عقب افتد. كامپيوترم بارها براي ويروس كشي من را تا ساعت 3 نصف شب بيدار نگه داشته است.
تا اينكه متوجه شدم كه نسخه قفل شكسته اي كه به تصورم از اينترنت به روز ميشود در اصل به روز نميشده است و فقط يك فرايند دريافت را نظاره گر بوده ام كه در اصل دريافت همان فايلهاي خودم بوده است ولي هيچ اتفاق خاصي نمي افتد.
اين موضوع را وقتي مجبور شدم يك نسخه اصلي تهيه كنم و پيدا شدن كرم را فورا تشخيص دهم فهميدم و فروشنده ويروس كش هم تاييد كرد
محبور شدم دست به دامن يك شركت پاك كننده ويروسها شوم و همه كامپيوترهاي آلوده را براي پاك كردن كرم به آنجا فرستادم و درست در زماني كه فكر ميكردم همه چيز تمام شده است متوجه شدم سرورمان كه تازه روي آن نرم افزار CRM را نصب كرده بوديم نيز آلوده شده است
هر نسخه پشتيباني كه در جايي غير از سي دي داشتيم به محض اتصال به يكي از كامپيوترها آلوده ميشود.
ديواره آتش و ضد ويروس سعي ميكنند جلوي آنرا بگيرند و كرم هم سعي ميكند آنها را دور بزند و در نتيجه آن چيزي كه اتفاق مي افتد درگير شدن پردازشگر و كل سيستم كامپيوتر براي محاسبات جنگ اين دو است كه ما را از انجام كوچكترين كارها عاجز ميكند
قصد داشتم در اين هفته ساختار و اسكلت سيستم فروش جديد را طرح ريزي كنم كه هنوز حتي موفق نشده ام براي دقايقي روي آن تمركز كنم.
اين وضع خوبي نيست.
زمان زيادي را از دست ميدهم. بدون تمركز هيچ كاري پيش نميرود

۱۳۸۵/۰۹/۰۶

قابليت درج نقد خوانندگان كتابم

از سرويس كامنتهاي Haloscan استفاده كردم تا از اين طريق نقد و نظر خوانندگان كتابم را از طريق سايتش دريافت كرده و به نمايش بگذارم تا خوانندگان كتاب علاوه بر آنكه بتوانند بدانند ديگران نظرشان چه بوده نقد و نظر يكديگر را نيز نقد كنند
لطفا اگر اين كتاب را مطالعه كرده ايد از طريق صفحه وبش به آدرس http://pricing.mojahedi.ir نقطه نظرات خود را در آن درج نماييد
فعلا با همين شروع ميكنم تا اگر احيانا به مشكلي بر خوردم يك فكر اساسي برايش بكنم

۱۳۸۵/۰۹/۰۱

آيا ايزو نو آوري و خلاقيت كاركنان را از بين ميبرد؟ - 2

در ادامه پست قبلي بحث را دنبال ميكنم
با توجه به اينكه تقريبا 6 سالي ميشود كه با ايزو آشنا شده و با آن دست و پنجه نرم كرده ام به نظر خود من پياده سازي ايزو براي هر سازماني ضروري است ولي همه چيز نيست و نبايد هم در آن زياده روي كرد
ايزو 9000 در ابتدا به دليل اينكه توجه سازمان را در درجه اول به مستند سازي و در درجه دوم به رفتار سيستماتيك معطوف ميكند براي بسياري از سازمانها به خصوص موسسات ايراني بسيار ضروري است

بسياري از شركتها از مستند سازي بيزارند و آن را با بوروكراسي برابر ميدانند. البته همينطور هم هست ولي مفهوم بوروكراسي دقيقا كاغذ بازي نيست. بوروكراسي همانطور كه در پست قبل اشاره كردم به مفهوم اصالت جعبه است و با اين تعريف، ايزو ميتواند نوعي بوروكراسي تعريف شود ولي نكته اي كه هست ‌ايزو 9000 براي شركتهاي ايراني كه معمولا به دلايلي فقط به جعبه ها و باكسهاي سازماني اهميت ميدهيم و كمتر به خود فرايند توجه ميشود بسيار ضروري است. با ايزو ياد ميگيريم كه حتي اگر لازم است بايد باكسي را حذف كنيم و همه چيز را در جهت فرايندها و مراحل روشهاي انجام كار مرتب كنيم

هر كسي دوست دارد كار را به سليقه و روش خود انجام دهد و ايزو اين محدوديت رااجرا ميكند كه ضوابط را حاكم ميكند و به جاي سليقه فردي دستورالعملهاي مشخصي را ارائه ميكند. براي اين كار دليل محكمي هم وجود دارد و آن قابليت رديابي است. اگر يك كار از روشهاي مختلف ثبت نشده انجام شود نميشود آنها را رديابي كرد.
فرايند محوري ايزو نكته بسيار ارزشمندي است كه لازم است همه شركتها آنرا تجربه كنند و به كار ببرند.
ولي آيا ايزو با رويكرد سيستمي به سازمان در تقابل است؟ آيا ايزو باعث ميشود نو آوري و خلاقيت در افراد از بين برود؟

بر اساس آنچه در پست قبلي اشاره كردم برخي معتقدند كه ايزو به دليل اصالت دادن به باكسهاي سازماني اطاعت بي چون و چرا از دستورالعملهاي از پيش تعيين شده را اجباري ميكند و با اين كار انسانها را به رباتهاي گوشتي تبديل ميكند كه نيازي به فكر و مغز آنها نيست و هر فرد غير متخصصي را ميتوان در اين باكسها قرار داد و مطمئن بود كه او كارش را طبق وظايف و دستورالعملهاي از پيش تعريف شده به خوبي انجام خواهد داد.
شايد يكي از كارهاي ايزو همين استاندارد كردن كارها و عدم وابستگي يك مرحله از فرايند به فرد خاصي است. اينكه خوب است يا بد بماند ولي اصولا اگر قرار باشد بتوانيم با استاندارد كردن هر كاري و تعيين دستورالعملهاي دقيق براي آن طوري كارها را تعريف كنيم كه به جاي يك فرد با درجه تحصيلي بالاتر بتوان آن كار را به فردي با سواد كمتر و البته ارزانتر سپرد آيا به نفع سازمان است يا ضرر آن؟
شايد از نظر اقتصادي به نفع سازمان باشد ولي نكته اساسي اين است كه فرد با سواد و تجربه كمتر اصولا ممكن است قدرت خلاقيت بالايي نداشته باشد و معمولا افراد با تجربه تعداد پيشنهادهاي خلاقانه شان به دليل اشرافيت به مسئله به مراتب بالاتر است

همين نكته باعث ميشود كه متوجه شويم اگر در همين باكسهاي مشخص با دستور العملهاي مشخص افراد خبره تري را بگماريم به دليل بروز خلاقيت در آنها ميتوان دائما شاهد جريان بهبود مستمر در سازمان شد
درست است كه ايزو 9000 افراد را به رعايت دستورالعملها محدود ميكند ولي از طرفي با استفاده از سيستمهاي مختلف دريافت پيشنهادات كاركنان و ايجاد فرايندي براي بررسي و عملي كردن آنها اين پيشنهادات را با بهبود مستمر گره ميزند طوري كه بيشترين بهبودهاي فرايندها و پروسه هاي مختلف جاري در سازمان توسط كاركنان ايجاد ميشود.
ياد خاطرات مدير آمريكايي كه در تويوتا دوره ميديد و همه شما خوانده ايد افتادم كه آقاي اونو (طراح سيستم توليد تويوتا) از او ميخواست كه هر روز 50 پيشنهاد براي بهبود ارائه كند. او روز اول فقط 10 و روز دوم فقط 15 پيشنهاد توانسته بود ارائه كند ولي روند او همچنان مثبت بود و در مدت حضورش بيش از 1050 پيشنهاد بهبود و اصلاح داده بود

در ايزو اصالت نه با جعبه است و نه با فرد. بلكه اصالت با پروسه است
در شركتهايي مثل گوگل يا مايكروسافت درست است كه ميشنويم افراد با هر لباسي ميتوانند سر كار حاضر شوند و يا اينكه ساعت كاري وجود ندارد و ... ولي هيچ كدام از آن آزادي هاي فردي با پروسس و فرايند كاري منافات ندارند گرچه بسياري از ما نظم در كار را به عوامل بسيار محدودي مثل ساعت كار يا نحوه لباس كاركنان گره ميزنيم در حاليكه همين عوامل ميتواند در خصوص بيشتر كاركنان بخصوص عوامل خوش فكر و خلاق شركت عامل محدوديت خلاقيتها و نو آوري هاي آنان شود.
به عبارتي ساده تر براي جمه بندي بايد عرض كنم كه ايزو نه تنها با خلاقيت و نو آوري كاركنان منافات ندارد بلكه اصالت را نيز به جعبه ها و باكسهاي سازماني نميدهد
ايزو در عين اينكه به پروسس و فرايند اصالت ميدهد به پرسنل اختيار كافي در ارائه پيشنهاد براي دگرگوني و خلق مجدد سيستم را نيز ميدهد و در راستاي يك رويكرد و نگرش سيستمي كمك ميكند تا منابع انساني (افراد داراي هوش و ذكاوت) را هرچه بيشتر به شركاي سرنوشت شركت تيديل كند و همه مجموعه و كل سيستم در سرونوشت سازمان شريك شوند.

ولي رويكرد سيستمي يكي از ضروريت كاربست ابزارهايي نظير ايزو 9000 (به عنواني ابزاري در جهت ايجاد ديد فرايندي به سازمان) ميباشد كه اجازه ميخوام در اين خصوص در پست بعدي بنويسم

وبلاگ خوبي براي كمك به فارسي سازي پوسته هاي بلاگر راه اندازي شده است. من تاريخ شمسي پستها را با راهنمايي هاي آنان ايجاد كردم. حتما سري بزنيد

۱۳۸۵/۰۸/۲۶

آيا ايزو نو آوري و خلاقيت كاركنان را از بين ميبرد؟ - 1

ايزو يعني سيستماتيك كردن امور. يعني يك چهارچوب و قاعده خاصي بايد پياده كنيم و همه طبق آن روال را ادامه دهند.
حتي فرايندها هم در آن مشخص هستند كه براي انجام دادن فلان كار بايد مراحل 1 تا مثلا 10 را به ترتيب چگونه طي كنيم
در كلاس درس مديريت سازمانهاي پيچيده آقاي دكتر قاضي طباطبايي مباحثي را مطرح فرمودند من با آن مخالف يودم كه با هم عقيده بودن بيشتر همكلاسان بحثي را در كلاس ايجاد كرد و انگيزه اي شد براي من تا اين پست را بنويسم.
در بررسي نظريات مختلف در مقايسه نظريه آقاي وبر و آقايان برنز و استالكر (مخالفان وبر) اين مباحث پيش آمد.
براي اينكه ذهنتان را كمي به بحث بكشانم چند گزيده از نظريات وبر را مينويسم.
از نظر وبر قدرت ناشي از مالكيت نيست (سرمايه داري) ، قدرت ناشي از خانواده نيست (قبيله گرايي و نظام اشيره اي) و قدرت ناشي از شرافت خانوادگي نيست (ارستوكراسي - اشراف زادگان - آقا زادگان!) بلكه پيشنهاد وي قدرت مشروع منطقي است و براي ايجاد قدرت مشروع منطقي بايد
- شغل و مشاغل را تعريف كرد (يعني باكس هايي از چارت سازماني را تعريف كنيم)
- ‌و بعد براي اين جعبه ها سلسه مراتب اقتدار تعيين كنيم طوري كه يكي از اين جعبه ها حق دارد دستور دهد و بقيه بايد از او اطاعت كنند
- بعد بايد قانون و مقررات و ضوابط و آئين نامه و دستور العمل ايجاد كنيم چون سلسله مراتب به تنهايي كاربرد ندارد و مقررات را بايد بر عملكردها حاكم كرد
- و سپس استخدام و انتصاب صورت گيرد. به عبارتي در اين جعبه انساني قرار ميدهيم و شرايط خاصي نيز براي فردي كه ميتواند درون اين جعبه قرار گيرد تعيين ميكنيم
و به عنوان يك اصل مهم ميگويد هر موقع فرد و جعبه به تضاد خوردند جعبه حاكم است و جامعه و سازمان را اين جعبه ها هدايت ميكنند نه افراد. يعني اصالت با جعبه است. به عبارتي ديگر بوروكراسي حاكم است يعني شخصيت حقوقي حاكم است نه شخصيت حقيقي

از نظر او هيئت مديره همه كاره شركت است و حتي ميتواند تصميم بگيرد مدير عامل نداشته باشند و قدرت تصميم گيري را به يك كارمند بدهند.
او معتقد است يك لشگر افراد با IQ پايين وارد ميدان ميشوند تا فكر چند مهندس برجسته را عملي كنند و ارزان قيمت هم هستند.
در حال حاضر نظريات وبر در حد 90 درصد در سازمانها پياده ميشود و منقدين آقاي وبر معترفند كه نظريات وبر در انتخاب شدن آسان هستند ولي به سختي ميتوان آنها را جايگزين نمود.

منقدين آقاي وبر ميگويند بوروكراسي 100% محال است و علوم رفتاري ها ميگويند وبر بغل دست تيلور قرار دارد و مباحثش ضد بشر است و توهين است به انسانها و چون انسانها را تبديل به جعبه ميكند خلاقيت را هم از بين ميبرد. چون خلاقيت و فكر و ريسك پذيري از انسانها سرچشمه ميگيرند نه از جعبه ها. ايزو و ... هم براي اين جعبه هاست نه براي انسانها
جالب آنكه بررسي نشان داده عمده بشريت اهل خلاقيت و ريسك پذيري و كارآفريني نيستند.

منقدين همچنين معتقدند با پرسنل كليدي و خلاق نبايد وبري رفتار كرد. روش بوروكراسي براي اين افراد كارآمد نيست
در جواب اين منقدان مطرح ميشود كه اگر بپذيريم اين افراد كه 10% هستند اينگونه باشند اما اين 10% هميشه تعيين كننده موفقيت ديگران هستند. يعني آنها جامعه را پيش ميبرند و براي اين 10% افراد نبايد وبري رفتار كرد و آدم بر جعبه اصالت دارد و با رفتن فرد جعبه اش هم ميرود و جعبه جديدي براي فرد جديدي شكل ميگيرد

تا اينجا به نظر ميرسد ايزو در اين نوع از ساختارها بسيار مفيد است.
اجازه دهيد بيشتر جلو برويم.
منقدين آقاي وبر معتقدند كه فقط در سطح پايين سازمان است كه ميتوان جعبه ثابتي تعريف كرد كه اگر آدمهاي اين جعبه تغيير كردند فرد جديد با توجه به شرح شغل ميتوانند همان روند را ادامه دهند و براي پرسنل فكري و كليدي ما نميتوانيم براي او تعيين كنيم كه روش و وسيله اش چه باشد بلكه اوست كه به ما ميگويد چكار كنيم
براي برخي افراد خلاق حتي جعبه اي در سازمان نداريم و نظريه وبر در خصوص افراد كليدي اصلا كاربرد ندارد.
مثلا نميتوان از پرسنل كليدي و خلاق خواست ساعت حضور و غياب بزنند. ما به تخصص او نياز داريم و فكرش و بايد شرايطي فراهم كنيم كه بتواند با خيالي آسوده ايده هايش را به سازمان منتقل كند. مثلا كارت نزدن اساتيد دانشگاه بي ضابطه گي نيست. استاد دذانشگاه نبايد به خاطر تاخيرش از دفتر دانشگاه عذر بخواهد بلكه بايد از دانشجو عذر بخواهد كه مشتريان سرويسش هستند. بلكه دانشگاه بايد شرايط را براي استاد فراهم كند تا بهتر بتواند برنامه دلخواهش را براي پياده كردن مطالب تدريس اجرا نمايد. به عبارتي اداره كردن كارگاه بااداره كردن بخش مهندسي تفاوت دارد و نقش مدير در خصوص پرسنل كليدي و فكري بيشتر نقش تسهيل كننده و رفع كننده موانع موجود سر راه آنان است تا امر و نهي كردن و ايجاد چهارچوب براي آنان.

در مقابل نظريات آقاي وبر نظريه آقايان برنز و استالكر قرار دارد كه يافته هاي آنان را همه پذيرفته اند و تقريبا آنرا سنگ بناي مديريت ميدانند
آنان شركتهاي برجسته را دست چين كردند و به مطالعات پارامتريك در درون اين سازمانها پرداختند
آقاي مورگان نتايج آنها را در جداولي دسته بندي كرد كه خلاصه آن را برايتان مينويسم:

آقاي مورگان گفت شركتها به 4 دسته تقسيم ميشوند كه كارخانجات نساجي در سمت راست و بعد از آن كارخانجات صنعت كليد و پريز و بعد از آن كارخانجات صنعت تلويزيون و راديو و در سمت چپ نيز صنايع قطعات الكترونيك قرار دارند
از نظر اقتدار (رياست و سرپرستي) در صنايع سمت راستي كسي كه مقامش در سلسله مراتب بيشتر است حرف آخر را ميزند ولي در كارخانجات سمت چپي به عمد كارمند طبقه بندي دفتري و كارمند توليد ندارند و همه كارمند هستند و هر كسي كاري كه از عهده اش بر مي آيد را بر عهده ميگيرد. در اينجا حرف آخر وجود ندارد و منطق و تفاهم حرف آخر را ميزند.
از نظر نوع تعهد كاركنان در صنايع سمت راستي (نساجي و كليد پريز) هر كسي بايد سر ساعت اداري در محل كارش حاضر شده و سر ساعت نيز كارش را ترك كند و اضافه كاري اختياري است ولي در صنايع سمت چپي (قطعات الكترونيك) كاركنان متعهد به انجام وظايف خود هستند و ساعت كار و اضافه كاري مفهوم ندارد

به روشهاي آقاي وبر روشهاي مكانيستيك (شبيه به ماشين - علوم مهندسي) و به روشهاي غير وبري روشهاي ارگانيستيك (شبيه موجود زنده و آميب - مديريت و علوم رفتاري) ميگويند.
فكر ميكنم حالا بتوانم وارد بحث مورد نظرم شوم و ذهن هاي شما آماده همراهي است
هر ميزان تلاطم محيطي كم است بايد به سمت روش مكانيستيك و هر ميزان تلاطم محيزي بيشتر است (سرعت تغييرات صنعت زياد است) بايد به سمت روشهاي ارگانيستيك رفت.
خر چقدر ساختار شركت طوري باشد كه متخصص و فرهيخته كمتري در آن وجود داشته باشد و نيازش هم كم باشد از روشهاي وبري و هر چقدر ساختار شركت طوري باشد كه افراد فرهيخته درصد بيشتري از افراد را شكل دهد بايد از روشهاي غير وبري استفاده كرد.

در مورد ايزو در روش مكانيستيك ميگويند كه تجربه ديروز را بايد ثبت كرد و شسته رفته نمود و به اسم ايزو و استاندارد به فردا منتقل نمود و وقتي دانش جمع شد لازم نيست افراد اجرايي گران قيمت و خوش فكر داشته باشيم بلكه ميتوان از طريق دستور العملهايي از نيروي ارزان قيمت استفاده كرد ولي در سازمانهاي ارگانيستيك فردا مثل ديروز نيست و آينده مبهم است و تغييرات زياد است لذا اصلا منطقي نيست كه از ايزو استفاده كنيم بلكه بايد اقتضايي و با صلاح انديشي عمل كنبم

من خودم با نظريه روش مكانيستيك مخالفم
به نظر من در آن سازمانها هم ميتوان ارگانيستيك عمل كرد و اصلا به تخصص افراد مربوط نيست بلكه اگر شخصيت افراد را با مسئوليتهايشان گره بزنيم و هركسي موظف شود كارش را به موقع انجام دهد مشكل رفع ميشود و تعلق كاركنان به شركت نيز افزايش پيدا ميكند ولي در مورد ايزو ظاهرا يك چيزي از قلم افتاده است: سازمانهاي يادگيرنده

اتفاقا ايزو كاملا به ما كمك ميكند تا ارتباط تجارب و دانش سازمان را از وابستگي به افراد (جداي از جعبه هايشان) جدا نموده و آنها را به سازمان پيوند دهيم. يعني ايزو را از ابزاري سيستماتيك به ابزاري براي خدمت به سيستم در راستاي نگرشي سيستمي تبديل كنيم

متاسفانه مقدمات اين پست خيلي طولاني شد
بهتر است نقطه نظرات خودم را در پست بعدي ادامه دهم

۱۳۸۵/۰۸/۲۴

روز و شب زمين در يك جا

حيفم آمد اين عكس زيبا را نبينيد



اين عكس توسط يكي از اعضاي گروه فضا پيماي كلمبيا در آخرين ماموريتش به زمين مخابره شده است.
اين تصويري از اروپا و آفريقا است كه نور خورشيد در حال عبور بين مناطق آن است
بخشي از زمين در حالت شب قرار دارد و نور چراغهاي شهرها ديده ميشود و بخشي ديگر در روز قرار دارد

۱۳۸۵/۰۸/۱۷

منابع درسي كارشناسي ارشد مديريت اجرايي 85

با وجود اينكه در يكي از پستهاي اخير هم به برخي وبلاگها و وب سايتهايي كه در اين خصوص اطلاعاتي داشتند لينك داده بودم ولي باز هم سوال از من در مورد منابع ادامه دارد و عليرغم اينكه دوست دارم واقعا تا جايي كه از عهده ام بر بيايد راهنمايي كنم اما واقعا با توجه به احتمال تغيير دائمي منابع اطلاعاتم به روز نبود.
ديروز در دانشكده ما (سازمان مديريت صنعتي) ليستي از منابع را منتشر نموده بودند كه فكر كردم خوب است شما عزيزان نيز از آن اطلاع داشته باشيد و شايد پاسخ پرسش عده زيادي از شما سروران در اين پست داده شود.
حتما اين موارد را با دفترچه كنكور و يا دانشكده هاي مختلف كنترل كنيد تا خداي نكرده به دليل يك اشتباه كوچك فرصت بزرگي را از دست ندهيد

منابع درسي به اين شرح هستند:

مديريت منابع انساني - دكتر مير سپاسي
مديريت منابع انساني - دكتر جزني
راهبردهاي مديريت منابع انساني - ترجمه دكتر ابيلي/موفقي
مديريت عمومي - دكتر الواني
مجموعه پرسشهاي چهارگزينه اي كارشناسي ارشد مديريت اجرايي
سازمان و مديريت از تئوري تا عمل 0 دكتر ايران نژاد/موسسه علوم بانكي

مواد امتحاني براي رشته مديريت اجرايي EMBA
كفايت داده ها ،‌استدلال منطقي، حل مسئله (GMAT)
دانش مسائل روز در زمينه مديريت
تئوريهاي عمومي مديريت
زبان فارسي
زبان انگليسي

دروس مديريت اجرايي كه در دانشگاه تدريس ميشوند به اين شرح هستند:

دروس پيش نياز
اصول حسابداري
اقتصاد براي مديران
اقتصاد براي مديران 2
كاربرد آمار در مديريت
روش تحقيق در علوم اجتماعي
مديريت توليد و عمليات
اصول بازرگاني و تجارت
نگرش سيستمي
تكنولوژي نوين اطلاعات
تحقيق در عمليات
مباني رفتار سازماني

دروس اختصاصي مشترك
مديريت سازمانهاي پيچيده
مديريت منابع انساني
حسابداري مديريت
مديريت مالي و اقتصاد مديريت
مديريت تكنولوژي و نو آوري
مديريت طرحهاي توسعه
بازاريابي
بازرگاني بين الملل
سيستمهاي اطلاعات مديريت
مهارت عمومي مديريت (مجموعه كارگاههاي آموزشي)
مسائل جاري مديريت اجرايي (سمپوزيوم)

دروس اختياري
تحليل محيط داخلي و بين الملل
مديريت استراتژيك
مديريت تحول و اجراي برنامه استراتژيك
پژوهش عملياتي پيشرفته
مديريت واحدهاي خدماتي
مديريت توليد و عمليات پيشرفته
مديريت استراتژيك بازاريابي
تحقيقات بازاريابي
مسائل بازاريابي بين الملل و صادرات
پروژه و پايان نامه
(همه دورس به جز پايان نامه كه 4 واحدي است 2 واحدي ميباشند)

برای اطلاعات تکمیلی این پست را ببینید

براي همه شما عزيزاني كه تمايل به ادامه تحصيل در اين رشته دارند آرزوي موفقيت دارم

۱۳۸۵/۰۸/۱۵

تغيير ساختار شركت

چيزي كه اين روزها فكر من را به خود درگير كرده است تغييري است كه ميخواهم در ساختار شركت بدهم
به نوعي ميخواهم سيستم خود گردان و خود مدير شود
مهمترين ابزاري كه به آن نياز خواهم داشت انسانهايي با ديد فراسونگر و توانايي بالا در اداره نمودن و و اخذ تصميم صحيح در زمان كوتاه است
همراه با آن سيستم جديد بايد كاملا جاري و بدون توقف باشد و بتواند با سرعت و هوشمند فعاليت نمايد. هوشمند براي اينكه بايد يك تجديد نظر در ديتابيس مان و ارتباط داده ها بكنيم.
سايت وب بايد دوباره بازنگري شود و كارهاي بيشتري را از طريق وب انجام دهيم

قصد دارم شركت بر اساس دو فعاليت اصلي شكل يابد:
- جذب مشتري جديد
كه به دو بخش مشتريان بالقوه و مشتريان بالفعل تقسيم ميشود
- حفظ مشتري

اينها دو بخش اصلي شركت آينده خواهند بود و بخشهاي توليد (عمليات) و مديريت كيفيت و ماركتينگ و ... همه در راستاي پشتيباني از اين دو فرايند قرار خواهند گرفت

شايد به ظاهر كار آساني باشد ولي با اين همه درگيري و محدوديتهاي مختلف به خصوص مشكلات مالي كه روز افزون هستند اينجور كارهاي فكري كه اتفاقا تمركز زيادي را هم ميطلبند معمولا كند پيش ميروند.

اولين سمينار آموزشي رويكرد سيستمي انجمن مديريت ايران نيز به خوبي ديروز برگزار شد. من راضي بودم.
نتايج ارزيابي هاي پايان جلسه هم نشان ميداد كه درصد بالايي از شركت كنندگان بسيار راضي بوده اند.
براي طراحي دوره روشهاي قيمت گذاري با انجمن مديريت ايران قرار گذاشتيم
اين دوره ها يك حسن اگر داشته باشد آن هم اين است كه دانشم را به محك ميگذارم و ديگران آنرا به چالش ميكشند
فكر ميكنم فقط در ياد دادن است كه ميتوانم بهتر ياد بگيرم

راستي داشت يادم ميرفت. برنامه نويس تحت وب مسلط به ASP بانكهاي اطلاعاتي SQLاگر سراغ داريد معرفي كنيد. براي تجديد نظر در سايت وب شركت به فرد متبحر و خوش فكري نياز منديم

۱۳۸۵/۰۸/۰۶

چهار روز تعطيلي سورپرايز - توفيق اجباري سفر به تبريز

تو اين فكر بودم كه بالاخره تعطيلي عيد فطر سه شنبه ميشه يا چهارشنبه و با توجه به اينكه روز قبلش در برخي كشورها عيد فطر بود به احتمال زياد حدس ميزدم كه سه شنبه عيد فطر خواهد بود.
با خودم برنامه هاي مختلف را مرور ميكردم تا اگر عطيلي يك روز جلو و عقب شد مشكلي نداشته باشيم كه ناگهان در كمال خوشحالي و مسرت خبر تعطيل سراسري تا آخر هفته را شنيدم!!
چهار روز تعطيل در يك هفته
اين تعطيلات ناخواسته، ناخواسته هم كلي از برنامه هاي ما رو و فكر كنم بيشتر شركتها رو بهم ريخت.
كلي از مطالبات ما بايد هفته قبل دريافت ميشد كه بعيد ميدانم اين هفته هم دريافت شود. فروش ما هم همچنين. تحويل سفارشات هم همينطور. مشكلات تامين كنندگانمان هم روي آن.
بهترين تصميم اين بود كه از فرصت استفاده كنم و بروم تبريز تا هم آب و هوايي عوض كنم و ديداري با دوستانم داشته باشم و هم فارغ از كار به تكاليف دانشگاه برسم
اتوبان زنجان تبريز تقربا دارد روزهاي پاياني اش را سپري ميكند و فكر ميكنم در دهه فجر امسال افتتاح شود.
در جاده چند بار طوفان باران را ديديم. هوا بسيار عالي بود.
تجديد خاطرات و ديدار دوستان چيزي بود كه واقعا به آن احتياج داشتم و كلي به من روحيه داد
ولي متاسفانه بافت مردم شهر خيلي تغيير كرده است.
در شهر خودم غريب بودم.
در خدمت يكي از عزيزان كه بودم ميگفت در آخرين آمارها مشخص شده است كه از اهالي تبريز كه هم خودشان و هم پدر و مادرشان و هم پدر بزرگ و مادر بزرگشان تبريزي باشد فقط 4 درصد مردم شهر را تشكيل ميدهند
اكنون ميفهمم در شهري كه در آن بزرگ شده بودم با وجود اين همه خاطره چرا اينقدر احساس غريب بودن داشتم
ارزشها در جامعه بسيار متفاوت شده بودند. چيزهايي كه در زمان ما ارزش بود اينك جايشان را به ثروت و تجملات داده بود. از اينكه مردم اينقدر تجملاتي شده بودند ناراحت شدم. مسائل و ارزشهاي بسيار مهمتر در رتبه بعدي قرار گرفته بود.
به نظرم اين هم ناشي از مهاجرت بسيار زياد از شهر ها و روستاهاي اطراف به شهر است كه ماديات تنها چيزي است كه به وسيله آن ميتوانند راحت تر خودي نشان دهند

به هر حال چون ميهمان بوديم طبق معمول هميشه فرصت زيادي را نميتوانستم به كار اختصاي دهم و بجر يكي از تكاليفم كه در ساعات نصف شب انجام ميدادم بقيه همانطور دست نخورده باقي ماند

اميدوارم هفته بعد بتوانم فرصت كنم و در مورد آميخته بازاريابي نقد و نظر و ايده جديد خودم را بنويسم

۱۳۸۵/۰۷/۲۸

گوشه اي از يك سر و هزار سوداي من

اين ترم ظاهرا فرصت زيادي نخواهيم داشت. فعلا كه بايد 3 پرزنت ظرف دو هفته آينده آماده كنم. فشار مطالعه درسها در اين ترم زياد است. كتابهاي برخي دروس حتي به سه جلد هم ميرسد. مطالب دروس هم بسيار مهم هستند و با توجه به حجم آنها اصلا نميشود عقب ماند. با خودم فكر ميكردم چون مطالب برخي كتابها واقعا مفيد است بهتر است بعد از پايان ترم سر فرصت آنها را با دقت بيشتري بخوانم!! اين هم از دانشجويي به سبك جديد. خواندن كتاب بعد از امتحان

سركار خانم كربلايي مسئول اجرايي دوره ما در دانشكده فرم مشخصات مدرسان سازمان مديريت صنعتي را در اختيارم قرار دادند تا تكميل كنم و در سازمان مديريت صنعتي دوره هاي آموزشي مديريتي ام را طراحي و برگزار كنم. از ايشان سپاسگزارم كه علاوه بر آنكه دائم مزاحمشان هستيم و زحمتش افزون ميكنيم واقعا هميشه نسبت به بنده لطف داشته اند.

انتشارات رادان تحرير هم كتاب جديد ديگري را منتشر كرد. تهيه كتاب مجموعه اشعار سركار خانم كرانشه تحت عنوان رنگين كمان عشق را به همه دوست داران شعر و ادب توصيه ميكنم براي تهيه آن با دفتر انتشارات 88897752 تماس بگيريد
كتاب راه شش سيگما نيز از استقبال خوبي برخوردار بوده و در زمان كوتاهي كه از عرضه آن ميگذرد فروش خوبي داشته است
راستي حرف از كتاب شد اين را هم بگويم كه يكي از همكلاسان (سركار خانم مهندس مشرفي) با توجه به اينكه از علاقه ام به رويكرد و تفكر سيستمي اطلاع داشتند كتابي را از كتابخانه كارخانه شان برايم به امانت آوردند كه در سال 1351 توسط آقاي جمشيد قرچه داغي (بخوانيد پروفسور قرچه داغي) نگاشته شده بود. ايشان در قبل از انقلاب يكي از موسسان سازمان مديريت صنعتي و مدير عامل وقت بودند كه فعاليتهاي بيشماري نيز انجام داده اند كه البته اكنون از بنيانگذاران اصلي موسسه Interact هستند به همراه پروفسور ايكاف در زمينه ترويج رويكرد سيستمي فعاليت دارند و البته پروفسور خرم (استاد گرانمايه ما) نيز با ايشان همكاري دارند و كتابها و مقالات متعددي در زمينه رويكرد سيستمي نگاشته اند.

كتابي كه در دست من بود شايد يكي از اولين كتابهاي ايشان باشد. ولي مقدمه اش به قدري صميمي و بي ادعا بود كه از همان مقدمه به خوبي ميتوانستم بزرگي روح و دانش بالاي او را احساس كنم. .
اين نوشته هر چه هست، چكيده 8 سال مطالعه و تحقيق و تدريس و تجربه در زمينه سيستمهاست... ادعايي در بين نيست. فقط اميدوارم دريچه كوجكي به دنياي سيستمها باشد. ... به قصد كوشيده ام به مصداق "اگر مطلبي براي گفتن داري مختصر بگو" خلاصه بنويسم و به ناچار مطالب كمي متراكم شده و احتياج به تمركز فكري كامل دارد و در نتيجه براي كساني كه عادت كرده اند به قصد تفنن مطالبي را كه از قبل براي هضم فوري آنان جويده شده است بخوانند، چيزي براي گفتن ندارد."

ويرايش جديد كتاب اخير ايشان در زمينه تفكر سيستمي از طريق آمازون قابل تهيه است. با توجه به محدوديتهاي خريد اينترنتي و كارت اعتباري از برادرم خواستم تا زحمت تهيه نسخه اي از آنرا برايم بكشد كه قرار است ژانويه كه آمد برايم بياورد حيف است كه دسترسي ما به چنين بزرگاني بسيار محدود است و نميتوانيم آن طور كه بايد از نعمت وجودشان بهره مند گرديم
پيشرفت برنامه ريزي براي كارهاي پخش تحرير خوب بوده ولي هنوز خيلي كار دارم. از اين هفته جذب ويزيتورها را شروع ميكنم. مهمترين بخش كار سيستم اجرايي و فرايندهاي مورد نياز بود كه با توجه به اينكه بايد به نوعي به تلفيقي با سيستم جاري نيز ميرسيدم ترجيح دادم يك طراحي مجدد براي آن انجام دهم و تا زماني كه سيستم عملا اجرا شود و ايرادهايش مشخص شود زمان خواهد برد ولي فكر ميكنم سيستم به سرعت بتواند خودش را تطبيق دهد
برنامه بسيار فشرده اي دارم. كلي از كارها را بايد خودم برنامه ريزي و هندل كنم و بعد از اطمينان از شروع به حركتش كم كم بسپارمش به دست پرسنل

محصولات ميني پك براي فروشندگان جالب بوده است.
فعلا مراحل ارزيابي اوليه محصول دارد صورت ميگيرد. فكر ميكنم استقبال خوبي از آن به عمل بيايد چرا كه پاسخي است به نيازي كه قبلا كسي به آن توجه نكرده بود.
فعلا كه از دفترچه هاي گارانتي جديد فيدبكي نگرفته ايم. شايد از يك ماه ديگر نتايج آشكار شود

با شركتي نيز براي تهيه دستگاهي كه مرحله اي از كار توليد كاغذهاي كامپيوتر چند نسخه را انجام ميدهد به توافق رسيديم و احتمالا از اوايل آبان تحويلمان ميشود.
با اينكه اصلا نميخواستم در ماشين آلات سرمايه گذاري كنم ولي با توجه به افزايش راندمان و صرفه جوي حاصل مي ارزيد كه اين كار را انجام دهم.
در بازار كاغذهاي كامپيوتر وارد عرصه جديدي از رقابت ميشوم. واقعا از رقبايم به خاطر اينكه ما را رشد ميدهند سپاسگزارم!

از طرفي نيز مدتي است كه مشغول طراحي ساختار جديدي براي شركت هستم تا واحدهاي مختلف به صورت SBU هاي مجزا و به عنوان اجزايي از يك كل بزرگتر فعاليت نمايند.
مشكل اصلي در اين راه كمبود مدير در شركتم است.
حتي دانشگاه هم از ميان خيل فارغ التحصيلان دانشكده مديريت عده كمي مدير به جامعه تحويل ميدهند چه برسد به شركت ما ولي پروسه هاي شركت من بايد در طول زمان مدير سازي كند

در راستاي برنامه اي كه براي وب بيس كردن برخي فعاليتهاي شركت دارم نياز به برنامه نويسان تحت وبي دارم كه باهزينه مناسب از توانايي علمي خوبي برخوردار باشند كه بتوانند ايده هاي مرا پياده سازند. اگر چنين دوستاني سراغ داريد ما را به هم وصل كنيد

ذهنم درگير مقاله اي در رابطه با آميخته بازاريابي است. سعي خواهم كرد در پست بعدي آنرا ارائه كنم تا از نقطه نظرات شما نيز بهره ببرم و آنرا به اصطلاح پخته تر كنم

خلاصه كلي كار دارم با كلي درس و كلي نظريه كه در ذهنم دائم تكميل ميشوند
خبر ممنوع شدن دسترسي بالاي سرعت 128kb هم كمي عحيب بود. به هر حال براي اينكه اوقاتتان كمي شيرين شود بد نيست اشاره كنم كه بعد از وقفه اي كه در سرويسهاي بلاگرولينگ پيش آمده بود اكنون تمام سرويسهاي آن به رايگان در دسترستان قرار دارد

۱۳۸۵/۰۷/۱۶

۱۳۸۵/۰۷/۱۰

صد روز اول مدير عامل جديد

اين پست يكصدمين پست من در موضوع مديريت است. نگهش داشته بودم براي اينكه امروز منتشرش كنم. موضوعش هم با صد در ارتباط است. اميدوارم برايتان مفيد باشد:

صد روز اول انتصاب شما در پست مديريت عامل بحراني ترين زمان کاري شماست .
کارکنان و همکاران سازماني با نگاهي تيز بينانه ، موارد ذيل را در شما جستجو مي کنند:

خواسته هاي ذهني
ساختار تيم هاي کاري مورد دلخواه
شيوه هاي رهبري
نقاط ضعف
ماهيت شخصيت

توجه داشته باشيد:
اگر نتوانيد در صد روز اول به اهداف و خواسته هاي کليدي خود برسيد شکست شما حتمي است .

چه بايد کرد؟

1- شدت عمل بخرج ندهيد و تنها بر روي تعدادي از اولويت ها تکيه کنيد.دقت کنيد که از ابتدا بايد بدانيد که اين اولويت ها چه وقت و چه طور بايد رعايت شده و استقرار يابند.
2- تحقق اولويت هاي کاري مستلزم اقدام سريع ، بيرحمانه و غير قابل انعطاف و از همه مهمتر ، همسويي و تمرکز عملياتي مديران زير مجموعه مي باشد.
3- اهداف اصلي خود را در سازمان تعيين نموده و در بيانيه خود به چرايي آنها اشاره کنيد.دائما و بدون تغيير به دنبال تحقق آن ها باشيد و درصد روز اول همواره مديران را با خود همسو کنيد.
4- در زمان ابلاغ اهداف يا خواسته هاي خود تعداد محدودي را مهمتر از همه بدانيد.تحقق همين
تعداد کافي ست و بقيه اگر به نتيجه نرسيدند زياد مهم نيست.
5- سعي کنيد سه موضوع محوري که تحقق آنها از همه با اهميت تر است در سازما شما نهادينه شود.
6- از کمبود اطلاعات نگران نباشيد اما سعي کنيد در تصميمات خود از آخرين اطلاعات استفاده نماييد.
7- براي رسيدن به اهداف همه مديران خود را بسيج نماييد. در زمان فراخواني مديران اهداف و خواسته هاي خود را به آنان گوشزد نماييد و با يک نمودار گرافيکي که از اهداف و خواسته هاي خود ترسيم نموده و در اتاقتان نصب کرده ايد، دائما اين اهداف را به آنان يادآوري نماييد.
8- به همکاران خود انرژي داده و به اشکال مختلف نقش آنان را در تغييرات سازمان وجهشهاي عملياتي نمايش دهيد.
9- طي صد روز اول تيم مديريتي خود را تشکيل دهيد ، حتي اگر اين کار مستلزم تغيير ساختاري و ترکيب نيروي انساني باشد به ياد داشته باشيد که از روز اول سازمان و هر چه در آن است ارثيه شما محسوب مي شود.
10- پس از مدتي متوجه خواهيد شد که تعداد اندکي از آدم هاي سازمان تمامي کارها را انجام مي دهند يکي از حياتي ترين کارهاي شما تحقيق و يافتن اين آدمهاست .
11- در تحقق اهداف و اجراي برنامه هاي بهبود ، شدت عمل و سخت گيري به خرج دهيد.براي اهداف خود نقشه کار و طرح اجرايي با زمانبندي دقيق داشته باشيد.
12- افراد متخصص ، مسووليت پذير و شجاع را براي انجام کارهاي کليدي انتخاب نماييد.
13- هر دو هفته يکبار تيم هاي اجرايي را دعوت نموده و ازروند فعاليت ها و جزييات فعاليت آنها مطلع شويد.هر شخصي که کارش را چه در رقابت تيمي و چه به تنهايي درست انجام نداد شناسايي و بازخواست کنيد تا جديت شما در پيگيري بر همگان نمايان شود.
14- افراد کليدي شامل تصميم سازها رابطين با مشتريان سازمان و صاحبين فکر و انديشه را شناسايي نموده و از آن ها حمايت نماييد.
15- سازمان هاي غير رسمي که تحت عنوا ن سازمان سايه(ationzorgani shabow) ناميده مي شوند از عوامل شکست و يا پيروزي شما محسوب مي شوند ، لذا آنها را شناسايي نموده ودر مسير برنامه ها و اهداف خود همسو کنيد.
16- درب اتاقتان بر روي همه باز باشد.
17- باکارکنان ارتباط برقرار نموده و با آنان صحبت نماييد.
18- سلامت سازمان به نحوه رفتار و اخلاق کارکنان بستگي دارد لذا به آن توجه کنيد.
19- در برابر ناملايمات رفتاري همکاران تحريک نشده و خونسرد باشيد.
20- از توزيع اطلاعات صحيح و دسترسي همکاران بدان استقبال نماييد. اين امر باعث مي شود فرآيند تصميم سازي و تصميم گيري در سازمان بر اساس حقايق صورت گيرد.تحليل اطلاعات مبتني بر حقايق به مدارک و شواهد بسيار زيادي نياز دارد قبل از هر ارايه اي به هيات مديره با اطلاع رساني نمونه اي به چند نفر آنها را آزمايش کنيد.
21- تعريف چارچوب تصميم گري مبتني بر حقايق ، يکي از مهمترين روشهاي موفقيت يک مديرعامل جديد است و توصيه آخر اينکه
22- جهت افزايش درآمد و سود سازمان در کوتاه مدت ، مي بايستي زمينه ها وحوزه هاي کسب و کار پول ساز فعلي را فورا شناسايي نماييد.

۱۳۸۵/۰۷/۰۹

آيا پيتر اند جورج متعلق به پاكشو است؟

جناب آقاي زاهد در پستي اشاره دارد كه پيتر اند جورجي كه به پاكشو ليسانس داده است تا محصولات AVE را در ايران توليد كند خود توليد كننده نبوده و قدمتش برابر با قدمت حضور AVE در ايران است و ظاهرا دفتر مركزي اش هم در تهران است

خودتان در اينجا بخوانيد:
http://weblog.shaar.com/archives/2006/09/000923_.php

وبلاگ به انديش شرح جالبي براي اين ماجرا نوشته است. اينجا بخوانيد
(اضافه شده در 20/07/85)

دنبال سايتي براي بررسي باركد محصولات بودم كه مثلا ببينم آيا اين دفتري كه خريده ام باركد خميردندانش را از كجا آورده است كه به اين سايت رسيدم:
http://directory.gs1.org/gtin
چون متعلق به GS1 بين المللي است بسيار جامع و معتبر است

۱۳۸۵/۰۷/۰۸

Radan-Brother

شركت برادر كاغذهاي رادان را براي تامين كاغذهاي مشتريانش برگزيد.
طي مذاكراتي كه با مدير عامل شركت نيكاسا نماينده برادر در ايران در دفترم داشتم تفاهمات اوليه جهت همكاري دو شركت صورت گرفت.
البته قرار است ظرف هفته جاري و آينده جزئيات بيشتر مشخص شود و با اين تفاهم از اين پس علاوه بر اينكه محصولات رادان در كنار محصولات برادر به مشتريان عرضه خواهد شد هر دو از شبكه فروش يكديگر استفاده خواهيم كرد و چون مشتريان ما و كانالهاي شبكه فروش ما نيز تقريبا يكي است به نظر ميرسد هر دو از اين همكاري سود ببرند.

به هر حال از اينكه سطح كارما طوري بوده كه انتخاب شويم و ديگران بخواهند با ما همكاري كنند اتفاق مباركي است.

حتما شما هم از خبر سقوط كارگراني كه در طبقه هجدهم مشغول پاك كردن شيشه هاي وزارت كشاورزي بودند متاثر شده ايد. اتفاقي كه به سادگي ميشد جلوي آنرا گرفت.
اگر خاطرتان باشد در يكي از پستهايم به مسئله ايمني بخصوص وسائل تفريحي پاركها پرداخته بودم.
به راحتي ميتوان كنترل ايمني اين وسائل را به شركتهاي تخصصي و خصوصي واگذار كرد تا ضمن اشتغال زايي به مسئله ايمني و حفظ سلامت جامعه نيز توجه شود. ظاهرا سلامتي افراد جزو مسئوليتهاي برخي مديران نيست.
اميدوارم به طور جدي به اين مسئله پرداخته شود. ضمن اينكه هزينه زيادي نيز براي دولت ندارد و با واگذاري آن به بخش خصوصي ميتوان به خوبي آنرا به انجام رساند

كتاب راه شش سيگما نيز امروز به بازار عرضه شد و براي كساني كه قبلا با استفاده از تخفيف 15% سفارشش را داده بودند ارسال خواهد شد.
انتشارات رادان تحرير تا پايان مهر ماه تخفيف 10% را براي متقاضيان در نظر گرفته است كه البته آخرين فرصت براي خريد با تخفيف ميباشد. براي سفارش كتاب با انتشارات رادان تحرير به شماره 88897752 تماس بگيريد.

در اين مدت مقالات مختلفي از وبلاگم در روزنامه جهان اقتصاد چاپ شده است كه بدليل تكراري شدن موضوع از درج آن خودداري كردم

۱۳۸۵/۰۶/۲۹

همزماني چند آغاز

ظاهرا ظرفيت سمينارم در حال تكميل است و مسئولان انجمن مديريت ايران در فكر مكان ديگري براي آن ميباشند. ولي مكان جديد منوط به ثبت نام عده بيشتري است و گرنه مجبورند عذر عده مازاد بر ظرفيت را بخواهند.
لطفا اگر برايتان ممكن است سمينارم را از طريق وبلاگهايتان معرفي كنيد تا به نوعي به اطلاع همه علاقمندان برسد و از طرفي نيز مشكل ظرفيت هم برطرف شود.
اگر هم علاقمند بوديد كه شركت كنيد همين الان اقدام كنيد.

محصول جديد هم اگر همه چيز خوب پيش رود اواخر هفته آينده توزيع ميشود.
كاغذهاي كامپيوتر در بسته كوچكتر مناسب منازل يا دفاتر شركتها و فروشگاههاي با نياز كمتر به اسم كاغذهاي ميني پك رادان
كلا در سه نوع 80 ستون تك نخه و دو نسخه كاربن لس و 3 نسخه كاربن لس عرضه ميشوند كه بسته هاي آنها به اين شكل است:



به زودي در دسترستان خواهد بود

به مباركي كلاسهاي ترم جديد امروز بعد از ظهر شروع شد.
اولين درسمان نيز با آقاي دكتر دَرگي بود. مديريت بازاريابي. با اينكه با اين درس در دوره
ليسانس آشنا شده بودم و هميشه هم با آن سرو كار داشته ام ولي كلاس پر بار بود.
چيزي كه برايم جالب بود اين بود كه ايشان مرا ميشناختند!!
در صحبتي كه با ايشان داشتم از راهنمايي شان استفاده كردم و ايشان به من توصيه كردند كه نقطه نظرات و ايده هايم (كه برخي در طول كلاس مطرح شد) را در مجلات تخصصي مطرح كنم بهتر از وبلاگ اشت چون بسياري از اساتيد فط مجلات را ميخوانند و سري به وبلاگها نميزنند و براي همين امكان نقد و يا استفاده از آنها و حتي معرفي آنها پيش نمي آيد.
تصميم دارم همين كار را بكنم و همزمان با وبلاگ در مجلات نيز مطالب خاص و تفكراتم را نشر دهم و به نقد بسپارم.

قبل از كلاس از طرف انجمن مديريت ايران براي بازديد از مركز صدور گواهي ديجيتال دعوت شده بودم. بازديد جالبي بودولي با اينكه سرمايه گذاري هنگفتي صورت گرفته بود به اعتراف خود مسئولان و مديران آن مركز با اينكه قرار است خود مركز در عيد فطر افتتاح شود ولي هنوز برنامه جامعي براي استفاده بهينه از اين مركز توسط دولت وجود ندارد در حاليكه پتانسبل بسيار زيادي وجود دارد كه بسيار به اينترنتي شدن امورات جاري مردم كمك ميكند و آنها اميدوار بودند روزي به جايي كه امروز مالزي در آن قرار دارد برسند!

سالروز درگذشت استاد شهريار هم رسيد. انگار همين ديروز بود. بااينكه هرگز شان ايشان در زمان حيات ايشان به جا آورده نشد ولي نامگذاري سالروز درگذشت ايشان به عنوان روز ملي شعر و ادب ايران اقدام مناسبي بود كه انجام گرفت.
ماجراي شيفتگي آن استاد مرحوم را در وبلاگ. حسن حتما بخوانيد
بسياري به اشتباه تصور ميكنند ايشان در اثر شيفتگي به شعر روي آورده اند ولي استعداد ايشان در كودكي توسط خانواده ايشان كشف شده بود
سينرژي هم گزيده هايي را انتخاب كرده است. حتما اينجا و اينجا و اينجا بخوانيد. روحش شاد

۱۳۸۵/۰۶/۲۵

برگزاري سمينار بزرگ آموزشي رويكرد سيستمي

اولين سمينار آموزشي يك روزه
آشنايي با رويكرد سيستمي

همين امروز به جمع رهبران و مديران بزرگ تجاري شركت كننده در سميناري كه به منظور آشنايي بيشتر با رويكرد و تفكر سيستمي توسط عليرضا مجاهدي ارائه ميگردد بپيونديد

زمان: 14 آبان 1385
برگزار كننده: انجمن مديريت ايران
هزينه ثبت نام: فقط 25 هزار تومان


براي كسب اطلاعات بيشتر به آدرس
مراجعه نموده و يا با مديريت آموزش انجمن مديريت ايران به شماره تلفن 88827878 تماس حاصل فرماييد
به دليل محدوديت ظرفيت سمينار ثبت نام بر اساس اولويت صورت ميگيرد.
براي استفاده از سمينار همين امروز اقدام كنيد

ثبت نام

۱۳۸۵/۰۶/۲۴

صنايع دستي چين در مغازه هاي شمال

جاي شما خالي بود. سفر شمال سفر خوبي بود. كوتاه بود ولي كلي هوا خورديم و از طبيعت سرسبز لذت بردم. گرچه بارندگي شديدي نيز وجود داشت ولي آن هم برايمان لذت بخش بود.
ولي چيزي كه در نهايت باعث افسوس من شد اين بود كه وقتي براي خريد سوغاتي و ديدن صنايع دستي ميرفتيم متوجه شدم كه بيش از 80 درصد كالاهاي عرضه شده در فروشگاههاي صنايع دستي ساخت چين است!! واقعا تاسف آور است. وقتي از فروشنده هاي مختلف دليل غيبت صنايع دستي خودمان را سوال كردم ناكافي بودن درآمد فعاليت در توليد اين محصولات را دليل اصلي آن ميدانستند و اينكه كالاهاي چيني با قيمت بسيار پايين خريداري شده و با تعرفه بسيار نازل وارد كشور ميشوند و مصرف كننده نيز كالاي ارزان تر را ترجيح ميدهد و كاري ندارد كه صنايع دستي ايراني است يا چيتني و اصولا فط به خريد كالا فكر ميكنند تا به صنايع دستي يا ماشيني بودن آن و البته حصيرهاي چين هم ظاهرا بهتر از ايران است براي همين هم كسي سراغ آنها نميرود!!!
اميدوارم در برنامه هاي حمايت از اشتغال زايي فكري اساسي براي صنايع دستي كشور بشود. اهميت آن در اشتغال زايي، جذب گردشگر و توان بالقوه آن در صادرات كه تاثير زيادي در تبليغ نام كشور توسط محصول صنايع دستي صادراتي براي جذب دوباره توريست ايجاد ميكند بر كسي پوشيده نيست.
صنايع دستي هر كشور مثل آثار باستاني همانند شناسنامه يك ملت است. اميدوارم بيشتر به آنها پرداخته شود.

امروز متوجه شدم مقاله ام با كد 228 در كنفرانس بين المللي استراتژي ها و تكنيكهاي حل مسئله پذيرفته شده است
بعد از ارائه حتما آنرا نيز از طريق سايتم در دسترستان قرار خواهم داد. اميدوارم ارائه آن نيز با موفقيت انجام شود و از آن طريق يك گام ديگر به سمت ترويج رويكرد سيستمي نزد مديران كشور بردارم.

يكي از دوستان عزيزم لينك جالبي برايم فرسستاده بود كه لازم ديدم من نيز از اين طريق آنرا به شما معرفي كنم.
اينكه ديابت را چقدر ميشناسيد؟ يك بسته آموزشي فارسي رايگان كه همه توضيحات آن در اين لينك قرار دارد http://www.gabricdiabetes.com/unitefordiabetes/
ميدانم كه شما نيز براي معرفي آن به دوستانتان اقدام ميكنيد

در اين مدت با سوالات مختلفي از طرف شما در باره رشته و منابع درسي MBA مواجه شده ام ولي خوشبختانه در اين وبلاگ مطالب بسيار خوبي نوشته شده است كه بد نيست سري به آن بزنيد.
اينجا را هم از دست ندهيد

۱۳۸۵/۰۶/۲۰

قطعي شدن سمينار يك روزه آموزشي


در وبلاگ آقاي صدري زاده به نقل از ايسنا (البته لينكش مال بازتاب است) هفت اصلي را كه آقاي بيل گيتس در يكي از سخنراني هايش براي دبيرستاني هاي آمريكا نام برده است را ميخواندم.
توصيه ميكنم شما نيز بخوانيد. سه اصل از آنها را كه در طول اين مدت به آنهااعتقاد پيدا كرده ام را اينجا مينويسم:

اصل اول: در زندگي، همه چيز عادلانه نيست، بهتر است با اين حقيقت کنار بياييد
...
اصل چهارم: اگر فکر مي‌کنيد، آموزگارتان سختگير است، سخت در اشتباه هستيد. پس از استخدام شدن متوجه خواهيد شد که رئيس شما خيلي سختگيرتر از آموزگارتان است، چون امنيت شغلي آموزگارتان را ندارد.
اصل پنجم: آشپزي در رستوران‌ها با غرور و شأن شما تضاد ندارد. پدر بزرگ‌هاي ما براي اين کار اصطلاح ديگري داشتند، از نظر آنها اين کار «يک فرصت» بود.
...
بقيه را در وبلاگ ايشان بخوانيد

اين جملات عميق بيشتر ناشي از تجربه است و به نوعي فلسفه زندگي و كار

در اين چند روز اخير اوقات زياد خوشي نداشتم. به نوعي غم زيادي احساس ميكنم.به هر حال زندگي است. توكل به خدا
تصميم دارم چند روزي را با خانواده بروم شمال تا آب و هوايي تازه كنم و خودم را براي ترم جديد و كار و تلاش مضاعف آماده كنم.

به دنبال موفقيت كارگاهم در كنفرانس شش سيگما، با انجمن مديريت ايران براي برگزاري سمينار يك روزه آموزشي رويكرد سيستمي به توافق رسيديم. 14 آبان را يادداشت كنيد

براي اين كار چون علاوه بر كسب افتخار شاگردي پروفسور خرّم به نوعي ارادت خاصي نسبت به ايشان دارم و از طرفي رويكرد سيستمي همان رويكردي است كه سالها داشته ام لذا قبلا اجازه اش را از ايشان اخذ كردم تا خداي ناكرده حمل بر تكيه بر جاي بزرگان زدن نشود. و خوشبختانه ايشان نه تنها استقبال كردند كه حتي تشويقم كردند تا اين رويكرد را بيشتر ترويج دهم
به هر حال چون اعتقاد دارم رويكرد سيستمي ميتواند به نظام مديريت سازمانها نظم بخشد و آنرا جهت دار كند لذا ترويج آن ميتواند كمك بسيار بزرگي در جهت توسعه اقتصادي بنگاههاي اقتصادي و حتي در سطح ملي باشد.
براي همين اين دوره به صورت فشرده در يك روز برگزار خواهد شد و در صدد هستم تا از طريق موسسات ديگري نيز مفاهيم آنرا به مديران بيشتري منتقل نمايم.
اطلاعات بيشتر اين دوره را ميتوانيد در اين صفحه ببينيد و حتي از همان طريق ثبت نام كنيد.
انجمن مديريت ايران امكانات بسيار خوبي را با هزينه مناسب فراهم كرده است.
البته در نظر دارم دوره اينترنتي آنرا نيز برگزار كنم كه اطلاعات بيشترش را از طريق اين صفحه به اطلاعتان خواهم رسانيد.

اگر دوست داشتيد اين دوره را از طريق وبلاگ يا وب سايتتان به دوستان خود معرفي كنيد. لينكش : http://learning01.mojahedi.ir است
خوشحالم ميكنيد.

ايده جديدي در سر دارم. در نظر دارم سيستم توزيع و پخش لوازم تحرير و اداري بين فروشگاههاي تهران و سراسر كشور را راه بياندازم. اين فكر دو سال پيش به ذهنم رسيد و از طريق فرد ديگري آنرا استارت زدم ولي به دليل عدم مديريت صحيح كار به نتيجه نرسيد. اين بار خودم قصد دارم هدايتش كنم. با اينكه مدت زيادي نيست اين تصميم را گرفته ام ولي به نوعي بنياد آنرا شكل داده ام. تا پايان هفته آينده مذاكراتم با توليد كنندگان مختلف را آغاز كرده به اتمام ميرسانم. زمان زيادي ندارم كه از دست بدهم.
فرمهاي سفارش و ليستهاي قيمت(بهتر است بگويم دفترچه ليست قيمت) زمان زيادي برد. تقريبا از نتايجي كه به دست آورده ام بسيار راضيم و حتي فازهاي بعدي آنرا نيز از حالا ترسيم كرده ام. اگر همه چيز خوب پيش برود كارهاي بسيار زيادي ميتوانم انجام دهم كه شايد تا به حال در كشور ما حداقل سابقه نداشته است.
حتما از جزئيات و مشكلاتي كه ممكن است پيش بيايد شما را آگاه خواهم كرد. فكر ميكنم تجربه اش حداقل به خواندنش بيارزد.

۱۳۸۵/۰۶/۱۴

چند لينك كنفرانسي

امروز مقاله ام براي كنفرانس بين المللي استراتژي ها و تكنيكهاي حل مسئله را با عنوان حل مسائل سازماني MESS در رويكرد سيستمي ارسال كردم.
البته قبلا درخواست كارگاه داده بودم كه ظاهرا چون تعداد كارگاهها به حد نصاب نرسيده كه بخواهند آنها را بررسي كنند گفتند فعلا مقاله هم بدهم تا اگر كارگاه نشد فرصت ارائه مقاله را از دست ندهم.

مينطور براي اينكه درباره برگزاري كنفرانس و آنچه كه بايد رعايت شود اطلاعات بيشتري بدست بياوريد سري به اين صفحه بزنيد.
اگر اطلاعاتي داريد كه ميتوانيد آنرا تكميل كنيد دريغ نكنيد چون به برگزاري هرچه مفيدتر و حرفه اي تر كنفرانسها در ايران كمك خواهيد كرد.

اگر هم دوست داريد به موقع از كنفرانسهاي مختلف با خبر شويد اين سايترا ببينيد و در ليست مشتركين آن ثبت نام كنيد

همچنين از طريق ايميلي كه از دبيرخانه همايشي دريافت كردم مطلع شدم كه همايش ملي تجربيات پياده‌سازي سيستم‌هاي برنامه‌ريزي منابع سا زمان قرار است برگزار شود كه اطلاعات بيشتر را در وبسايتشان ميتوانيد بدست آوريد

۱۳۸۵/۰۶/۱۱

نفروشيم بهتر است انگار

يكي از مشتريان ما در بندرعباس بيش از يك ماه بود كه سر ارسال وجهش امروز و فردا ميكرد.
ظاهرا دو تا شريك بودند كه از هم جدا شده بودند و شريك دوم كه در مغازه فعال بود عدم دسترسي به شريك بدهكار رو بيان ميكرد و ما هم به سختي ميتونستيم به او پيامي برسونيم و جوابي بگيريم
در نهايت شريك باقي مانده در فروشگاه رو توجيه كردم كه ما با فرد طرف نيستيم و او بايد بدهي فروشگاهش را با من تسويه كند. از طرفي ويزيتورمون رو فرستادم بره اونجا حضوري كار رو تموم كنيم. ظاهرا بخش زيادي از محصولاتما در انبارشان موجود بود.
وقتي اين رو فهميدم به ويزيتورمون گفتم و به صاحب فروشگاه هم گفتم تا همه اجناس ما رو برگردانند تهران

كمي هزينه داشت برامون ولي خيلي بهتر از سوخت شدن كل محموله بود
مابقي مبلغ رو هم ويزيتورمون چكش رو از فروشگاه گرفته بود و چكي هم بابت كل مبلغ صورت حسابها از شريك بدهكار گرفته بود و كالاهايمان هم تحويل باربري شده بود.
به موقع اقدام كرديم و بخير گذشت.
ظاهرا بعد از اين بايد دور فروش به اعتبار خريدار خط قرمز پر رنگي بكشيم.
در شرايطي كه رقيباي ما با يك تلفن كالا را با مهلت تسويه 3 تا 4 ماه تسويه ميكنند.
چاره ديگري نداريم. اخذ تضمين بانكي براي اين بازار توهين بزرگي به خريدار به حساب مياد كه براي هميشه از محصول دور شده و جواب سفارشاتش در مورد محصولاتي با نام تجاري ما را با ضد تبليغ ميدهد
خريدهاي چكي هم كه مشكلات مربوط به عدم وصول چكها را دارند
بانكها هم كه همينطوري به افراد چك ميدهند. قانون هم كه مجزات چك را سبكتر كرده و ميگويد اگر اطميناني به طرف نداريد چكش را نگيريد!

به هر حال با اين برنامه هايي كه هست طراحي بسته بندي جديد محصولمون به چاپخانه ارسال شد.
اين اولين باري است كه كاغذهاي كامپيوتر در اين نوع بسته بندي به بازار عرضه ميشود. كاغذهاي كامپيوتر در تعداد كمتر.
آماده كه شد خبرش را برايتان مينويسم.

همزمان دفترچه خدمات پس از فروش ما نيز براي چاپ آماده شد. روي تاثيرات اين دفترچه در افزايش وفاداري مشتريان خيلي حساب باز كرده ام. اميدوارم به هدفهايي كه در ارائه اين دفترچه مد نظرم بوده برسم.

براي دوره هاي آموزش مجازي نيز فعلا نرم افزار رايگان فارسي شده اي را پيدا كردم كه در حال تست كردنش هستم. اگر جواب داد روي آن كار خواهم كرد.
از طرفي دوستانم در بتسا هم ميخواهند با همكاري هم كارهايي كنيم.
بايد ببينم چه پيش مي آيد.

۱۳۸۵/۰۶/۰۵

سرگرم شدن به ارائه در كنفرانسها و دوره هاي آموزشي

چند وقتي بود گرفتار همان داستان هميشگي بودم. باز هم چكهايي كه موعدشان بر خلاف قرار قبلي است و بايد با دوندگي به نوعي بدهي هايمان را به موقع تسويه كنيم و مراقب باشيم تا چكهايمان پاس شود در حاليكه براي وصول صورتحسابهاي صادره خودمان بايد بارها تماس بگيريم و قول امروز و فردا به ما بدهند و درنهايت وقتي چك ميدهند براي صورت حسابي كه بايد در تير ماه تسويه ميشد چك به تاريخ برج 7 و 8 تحويلمان دهند.
اينطور كار كردن مفت نمي ارزد. با خودم فكر ميكردم بيشتر به جاي مدير عامل دارم نقش تحصيلدار را ايفا ميكنم.
ياد حرف برادرم افتادم كه ميگفت حرف آلمانيها سند است. هيچوقت نميگويد فردا بلكه ميگويد فردا فلان ساعت. درست مثل ما ايرانيها. البته ايراني هاي خوش قول هم كم نداريم ولي آنچه در بازار كسب و كار ايران رخ ميدهند اين است كه نه تنها براي حرفمان ارزش قائل نيستيم بلكه حتي امضاهايمان نيز سنديت ندارد.
تعهدهايمان را هم با اين فكر كه بالاخره يك كاريش ميكنيم ميگذرانيم. اين وسط موسسات و افرادي كه مثل ما به قول و تعهداتشان مقيد هستند متحمل سختي ميشوند.
به هر حال فعلا در اين بازار راكد مجبوريم اين مسائل را هم تحمل كنيم. از طرفي با فصل بازار لوازم تحرير مواجهيم از طرفي هم ركود حاكم بر بازار و افزايش مداوم قيمت كاغذ

از اين فرصت تعطيلي آخر ترم و ركود بازار استفاده كردم و براي دو سه كنفرانس مقاله و اسلايدهايي را در دست تهيه و تنظيم دارم كه ارسال كنم.
همينطور مشغول طراحي دوره هاي آموزشي هستم كه قرار است از طريق انجمن مديريت ايران و يكي دو موسسه آموزشي دروس مديريت ارائه كنم. صفحه وبي نيز برايش تنظيم كرده ام كه فعلا چون در حال تكميل است قابل استفاده نيست ولي ميتوانيد از طريق آدرس learning.mojahedi.ir به آنها دسترسي داشته باشيد
در نظر دارم آموزش مجازي را هم در كنار دورههاي حضوري پياده كنم. بعد از اينكه سيستمش را تهيه كردم به اطلاعتان خواهم رسانيد و آن بستر در اختيار شما نيز قرار خواهد گرفت تا دوره هاي آموزشي خودتان را از آن طريق ارائه دهيد. پس از حالا در فكر تهيه محتوي و تنظيم دوره هاي خودتان باشيد. ظاهرا قيمت محصولات ايراني بسيار بالاست. خوشبختانه يونسكو منابع رايگاني را معرفي كرده است كه يكي از آنها را انتخاب خواهم كرد. البته بايد فارسي اش هم بكنم

ضمنا كتاب راه شش سيگما كه قبلا به حضورتان معرفي كرده بودم بالاخره پس از مدتها انتظار براي دريافت حواله كاغذ به زير چاپ رفت.
اين كتاب كه در حدود 500 صفحه و در تيراژ 3000 جلد چاپ ميشود كتابي است بسيار مفيد و ارزنده در مورد شش سيگما كه قيمت پشت جلد آن فقط 5800 تومان ميباشد.
اين كتاب طوري تنظيم شده است كه از كساني كه هيچ چيزي از شش سيگما نميدانند افرادي در سطح چامپيونهاي كمربند سياه ميسازد. به عبارتي فصلهاي اين كتاب طوري تنظيم شده اند كه هر كسي در هر سطحي ميتواند از آن بهره ببرد.
انتشارات رادان تحرير (88897752) براي عزيزاني كه تا پايان شهريور اين كتاب را سفارش دهند 15% تخفيف در نظر گرفته است. فرصت را از دست ندهيد. همين امروز سفارش دهيد.

چند كنفرانس و كنگره هم در پيش داريم كه ميتوانيد استفاده كنيد. يكي از آنها دومين کنفرانس ملى لجستيک و زنجيره تامين است كه در 22 و 23 آبان در مركز همايشهاي صدا و سيما برگزار خواهد شد.
ديگري دومين همايش ملي مديريت استراتژيك در سازمان هاي استراتژي محور است كه در 8 و 9 آذر ماه در محل سالن اجلاس سران برگزار خواهد شد.
و در آخر هم اولين كنگره شش سيگماي ناب كه در سايتشان هنوز اشاره اي نشده است كه كي و كجا برگزار خواهد شد.

جهت اطلاع كارگاههاي تخصصي من در دومين كنفرانس بين المللي ميزين و سرمميزين سيستمهاي مديريتي و نيز كنفرانس بين المللي استراتژي ها و تكنيكهاي حل مسئله برگزار خواهد شد.

در اين فرصت روزنامه جهان اقتصاد امروز و ديروز و چهارشنبه قبل نيز از وبلاگم مطالبي را چاپ كرده بود كه چون روزنامه هاي آن روزها در سايتشان قرار ندارد نتوانستم لينكش را اينجا بگذارم.

۱۳۸۵/۰۵/۲۹

آموزش از راه دور

در حال مطالعه بر روي نرم افزارها و روشهاي مختلف آموزش اينترنتي هستم
دو راه عمده در پيش دارم. يكي اينكه مطالب را بر روي اينترنت بگذارم تا خودتان برداريد و بخوانيد و اگر سوالي داشتيد از من بپرسيد
ديگر آنكه در هر دوره آموزشي بخشي از مطالب را ارائه كنم و آزمونش را بگيرم و پيش برويم
اولي ساده است ولي دومي به ابزارهاي خاصي نياز دارد
براي آنكه بهتر بتوانم انتخاب كنم خواهش ميكنم نيازها و توقعاتي كه داريد را برايم بنويسيد
برايم بنويسيد كه انتظار داريد اين دوره ها چگونه برگزار شوند.
متاسفانه تجربه سايت بلك بورد بدليل قطع شدن ارتباطم با آن به دليل افزايش هزينه اش طوري نبود كه بتوانم فيد بك خوبي بگيرم ولي براي اطلاعتان در آنجا همه مطالب با هم ارائه ميشود و فصل به فصل آزمون گرفته شده و به سوالات پاسخ داده ميشود.
برايم بنويسيد. همه چيز به نقطه نظرهاي شما بستگي دارد

۱۳۸۵/۰۵/۲۷

لزوم اضافه كردن يك مرحله در فاز تعريف پروژه شش سيگما

Sticker (Rectangular)در طي روزهاي برگزاري كنفرانس از مقالات مختلف و فيدبكهايي كه از ارائه كارگاهم بدست آوردم به اين نتيجه رسيدم كه اصولا رويكرد سيستمي در هيچ يك از پروژه هاي شش سيگما وجود ندارد.
نميتوان عدم آشنايي مديران ايراني را علت آن دانست چرا كه اصولا در تعريف فازها بايد در جايي اين قرار گرفته باشد ولي فازها و اصولا شش سيگما توسط دانشمندان بزرگي شكل گرفته است.
به نظر من اين نقص وجود دارد و لازم است در فاز تعريف مطمئن شويم كه پروژه اي كه ميخواهيم روي آن سرمايه گذاري كنيم در راستاي هدف بلند مدت و شكل دادن هر چه سريعتر به ساختار سازماني كه قرار است در پارادايم بعدي كه آنرا متصور شده ايم فعاليت نمايد، قرار دارد.
همان آينده مطلوب مستتر در وضع حال

ميخواهم روي طراحي مجدد شش سيگما بر اساس رويكرد سيستمي كار كنم.
كشتي تايتانيك را مثال زده ام كه اگر مثلا روي بهبود موتورخانه و افزايش سرعت و قدرت آن كار كنيم بدون توجه به اينكه بخواهيم مشكل ناوبري آنرا حل كنيم و با توجه به اينكه در اصل مشكل ديد بلند مدت و ناوبري داريم و نميدانيم در امتداد مسيرمان با كوه يخ برخورد خواهيم كرد در اصل با بهبود موتورخانه كمك كرده ايم تا كشتي (سازمان ما)‌ زودتر از موعد با شكست مواجه شود

البته بيشتر كار من در فاز تعريف است ولي براي اينكه مطمئن شوم مسير را درست ميروم در سايت isixsigma سوالي را در قسمت تبادل افكار آن قرار دادم و از شما عزيزاني كه دستي در آتش داريد خواهش ميكنم با كامنتهايتان در اينجا يا حتي نوشتن نقطه نظرتان در صفحه پرسشم با من همفكري نماييد تا مطمئن شوم درست فكر كرده ام

و اين هم لينك مقاله ديگري از وبلاگم كه در باره ارتباط گروه خوني و شخصيت افراد در روزنامه جهان اقتصاد چاپ شده است.

۱۳۸۵/۰۵/۲۶

برگزيده شدن كارگاهم در كنفرانس شش سيگما

ارائه مقاله من در اولين كنفرانس شش سيگما با تغييراتي مواجه شد و به جاي ارائه مقاله به لطف آقاي مهندس آقايي دبير اجرايي كنفرانس يك كارگاه يك ساعته در اختيارم قرار گرفت كه البته بعدا به نيم ساعت تقليل يافت.
من مقاله ام را به جناب آقاي دكتر خرم تقديم كرده بودم.
كارگاه من با تعداد كثير حضار به عنوان دومين كارگاه برتر كنفرانس انتخاب شد كه قرار است بعدا لوحي به همين مناسبت برايم ارسال كنند.
فيدبكها خيلي خوب بود. همه راضي بودند و تعداد علاقمندان به ارتباط بيشتر و تبادل دانش در زمينه رويكرد سيستمي هم خيلي زياد بود. فعلا كه بدليل تمام شدن كارت ويزيتم همه را به سايتم ارجاع دادم تا از طريق ايميلم با من در تماس باشند.
همچنين قرار است بعدا عكسها و فيلمهاي ارائه مطالبم در اختيارم قرار گيرد كه به محض دريافت آنها را منتشر خواهم كرد. فعلا كه خلاصه مقاله و اسلايدهايم از طريق صفحه آرشيو وب سايتم در دسترستان قرار دارد.
از ديگر موارد جالب اين كنفرانس ديدار با برخي از دوستان بود. بخصوص دوستان وبلاگي كه آقايان گجراتي و وحيد الماسي از وبلاگ بتسا كه ارائه مقاله هم داشتند و آقاي روزبه كه ديدار با آنها واقعا برايم جالب بود. با هم عكسي به يادگار گرفتيم كه در زير ميبينيد.


از چپ به راست آقايان گجراتي و الماسي از بتسا ، من، آقاي روزبه و در نهايت سمت راست از بستگان بچه هاي بتسا

بچه هاي بتسا هم با اين دغدغه مواجه بودند كه چطور ميشود مراجعه كنندگان را به همكاري وا داشت تا هم نظر بدهند و هم مشاركت فعال در مباحث و مسائل مطرح شده داشته باشند. به عنوان مثال سايت isixsigma را مطرح كردند كه به هر سوال مطرح شده بيش از 600 پاسخ ارسال ميشود ولي در وبلاگهاي ما به سختي 10 تا كامنتي كه مطلبي را نقد كنند ميتوان بدست آورد.

همينطور ملاقات با آقاي خسروي از بچه هاي دوره ارزيابي مدل EFQM كه در پالايشگاه بندر عباس مشغول هستند برايم جالب بود و با هم كمي درباره EFQM گپ زديم.
خانم صائميان مدير آموزش انجمن مديريت ايران نيز از من دعوت كرد تا در گروه مقاله دهندگان انجمن مديريت ايران در دومين كنفرانس مديريت مميزي به آنها بپيوندم و مقاله خودم را ارائه كنم. سعي خواهم كرد مقاله اي براي آنجا نيز تنظيم كنم.

به طور كلي با اينكه تجربه اول اين كنفرانس بود ولي روي هم رفته خوب برگزار شد . بيشتر كاستي ها و بي نظمي ها هم ناشي از اين بود كه كنفرانس بيش از حد به يكي از شركتهاي حامي متكي بود. چه از نظر علمي و چه از نظر مادي و اين دست مسئولان كنفرانس را كمي بسته بود ولي اميدوارم در سال بعد با استفاده از تجربيات امسال كنفرانس به مراتب حرفه اي تر برگزار شود.

۱۳۸۵/۰۵/۲۴

چند كار خرد و ريز

به لطف خدا مادرم مرخص شد و دوره استراحتش را طي ميكند. بدينوسيله از تمامي عزيزاني كه از طريق ايميل يا همينجا اظهار لطف كردند و جوياي حاشان بودند بينهايت سپاسگزارم و اميدوارم هميشه خودشان و خانواده شان شاد و سالم و سلامت باشند.

روزنامه جهان اقتصاد امروز نيز مطلبي از وبلاگم را درج نموده است. اميدوارم بتوانم هر روز مطلبي در آن روزنامه درج كنم. اميدوارم دوستان عزيز هم از اين فرصت استفاده كنند و مطالبشان را براي چاپ به آن روزنامه ارسال كنند.

اسلايدهاي مقاله ام براي كنفرانس فردا را هم نهايي كردم كه در اينجا ميتوانيد ببينيد.

دستي هم به سر رو روي سايتم كشيدم و نظم نسبي به مطالب صفحه آرشيو آن دادم كه البته هنوز كارش تمام نشده است ولي بيش از اين فرصت نداشتم.

تا فرصت باقي است و ترم جديد شروع نشده قصد دارم پكيج آموزشي براي برخي دوره هاي آموزشي كه از عهده ام بر مي آيد طراحي كنم و با چند موسسه آموزشي براي ارائه آنها صحبت كنم. البته قصد دارم همانها را به صورت آموزش مجازي هم ارائه كنم براي همين با شركت رايانه پيوند تماس گرفتم تا از سرويس آموزش از راه دور آنها براي طراحي دوره هاي اينترنتي خودم استفاده كنم و دوره ها را به جاي استفاده از سرويس قبلي Blackboard كه هزينه آن بسيار زياد است از طريق سايت آموزش مجازي آنها انجام دهنم كه گفتند سيستمشان فقط براي فروش است و امكان اينكه دوره هاي كسي را در آن محيط برگزار كنند ندارند.
ظاهرا بايد دنبال سيستم ديگري بگردم. اگر سيستمي سراغ داريد معرفي كنيد

۱۳۸۵/۰۵/۱۹

درج مطلبي از وبلاگم در روزنامه جهان اقتصاد

با الطاف الهي جراحي اورژانس مادرم با موفقيت كامل انجام شد و اينك در بخش CCU در حال استراحت است.
قدر لحظات را بدانيد. زندگي واقعا به يك لحظه بستگي دارد. بايد از اين حوادث ناگهاني كه در هر ثانيه هزاران نمونه آن در اطراف ما رخ ميدهد درس بگيريم كه وقتي دنيا تا اين حد بي ارزش است كمتر به فكر مال دنيا باشيم و كمتر به خاطر منافع خودمان دروغ بگوييم و يا به هم نوعان خودمان خيانت كنيم و تا ميتوانيم از خودمان نيكي و محبت برجاي بگذاريم.

به هر حال...

روزنامه جهان اقتصاد امروز در صفحه 7 خود (صفحه مديريت و بازار كار) مطلبي از وبلاگم را چاپ كرده است. در اينجا بخوانيد
با آنها تماس گرفتم تا ضمن تشكر ياد آوري كنم به جاي نوشتن اسم و سمتم (كه اين را ميرساند كه متني را برايشان ارسال كرده باشم) از عبارت "منبع: وبلاگ عليرضا مجاهدي - weblog.mojahedi.ir" استفاده كنند

همچنين امروز دعوت نامه دومين همايش بين المللي بازآموزي مديران فني و نگهداري و تعميرات به دستم رسيد كه قرار است در شهريور ماه 85 در تهران برگزار شود.
علاقمندان با دبيرخانه آنان به آدرس خيابان شريعتي پايين تر از بهار شيراز شماره 353 طبقه 4 و شماره تلفن 77651968 و فكس 77652431 تماس بگيرند. اطلاعات كاملي در وب سايتشان درج شده است

۱۳۸۵/۰۵/۱۷

ارتباط گروه خوني و شخصيت افراد

هر وقت امتحاني دارم خود به خود مطالب پستهايم هم به درسي كه بايد امتحانش را بدهم نزديك ميشود.
باز هم امتحان منايع انساني و اين بار ارتباط شخصيت افراد و گروه خوني را كه قبلا قول داده بودم را مينويسم.

گروه خوني A :
افرادي آرام ، منظم ، مطيع قانون و قاعده و بدون اعمال خشونت هستند ، اما انعطاف ناپذير، تودار، خود خواه و مشكل پسندند . اين افراد در كارهاي حسابداري و هر گونه امور اقتصادي، مالي، كامپيوتر و مهندسي شايستگي بيشتري دارند
از خواص مهم افراد گروه خوني A آن است که از خوردن سبزي لذت مي برند و داراي دستگاه هاضمه بسيار ظريف مي باشند. سيستم دفاعي آنان با جايي که در آن زندگي مي کنند خوب همساني پيدا مي کند. در برابر حوادث روحي مثل استرس ها و ناراحتي هاي فکري با آرام کردن درون خود خوب مقاومت مي نمايند و افرادي فعال و سازنده به شمار مي روند.
افراد اين گروه در معرض ابتلاي به استرس ها قرار دارند و بهترين راه درمان استرس در افراد اين گروه استفاده از ورزش يوگا است. به طور کلي ورزش هاي سبک براي افراد اين گروه بسيار مفيد است. افراد اين گروه به خوبي مي توانند در جوامع پر جمعيت و بزرگ زندگي کنند و به طور کلي آنها افرادي هستند که تابع قانون، منظم و شايسته هستند. احترام ديگران را رعايت مي کنند و از خود خاطره خوبي در ساير افراد باقي مي گذارند. نخستين افراد اين گروه از بدو پيدايش انسان در کره زمين افرادي باهوش ، حساس و باشوق بودند و قادر بودند با حوادث محيط خود مبارزه کنند. اين افراد مي توانند در مواقع حساس به خوبي تصميم بگيرند و خوب و صحيح عمل کنند.
همچنين آنها قادرند که در مواقع سخت، اضطراب و هيجان خود را به خوبي کنترل کنند. اما وقتي هيجان و ناراحتي آنها از حد فراتر رود اين افراد منفجر مي شوند افراد اين گروه نمي توانند براي کارهايي که به مديريت دقيق نياز دارد نامزدهاي مناسبي باشند در حالي که افراد گروه O داراي اين صلاحيت مي باشند.

گروه خوني B :
افرادی انعطاف پذير، مستقل، عاطفي، صريح اللهجه، حساس و در عين حال با پشتكار هستند، ولي ناشكيبا، غير قابل پيش بيني و در كارها يي كه مورد علاقه اشان نيست تنبل هستند و دهانشان چفت و بست ندارد و نمي شود اسرار و كارهاي محرمانه را با آنها در ميان گذارد . اين افراد شايسته روزنامه نگاري ، نويسندگي ، هنر و كارهاي فكري هستند .
افراد گروه B در برابر برخورد با حوادث مي توانند بلافاصله تغيير وضع داده و خود را با شرايط زمان و مکان هم آهنگ کنند؛ اين سخن به آن معنا نيست که در فکر خود پابرجا نيستند بلکه منظور آن است که مي توانند با هر تغييري هماهنگ شده و خود را از برخورد با مشکلات در امان نگه دارند. افراد گروه B قادرند در مقابل بسياري از بيماري هاي شايع مقاومت و پايداري کنند. حتي اگر بيماري هاي قلبي و سرطاني هم بگيرند باز هم عمر بيشتري مي توانند داشته باشند.
اين افراد در مقابل بيماري ها مقاومت بيشتري نشان مي دهند و کمتر از ساير گروه ها بيمار مي شوند. کارهاي روزمره را با نهايت دقت و نظم انجام مي دهند. بهره وري از ورزش و خوردن غذاي فراوان برايشان مفيد است. شرايط زندگي براي اين افراد راحت تر است. کمتر دچار برخوردهاي ناراحت کننده مي شوند؛ به خوبي مي توانند نظرات ديگران را درک کنند.
30 تا 40 درصد از ميليونرها از گروه خوني B هستند. بسياري از مديران و اشخاص سطح بالا در جهان گروه خوني B دارند. افراد اين گروه داراي تعادل چشمگير و هماهنگي اعمال بدن هستند. انرژي هاي مختلفي که در بدن آنها وجود دارد موافق و موازي هم مي باشند و به همين جهت اين افراد کمتر دچار بيماري مي شوند. خواص گروه خوني B داشتن زندگي منظم و آرام است.

گروه خوني AB : افرادي منطقي ، حسابگر ، امين و روراست ، سازمان دهنده ، مطيع و در عين حال نيرومند هستند. اين افراد به آساني كسي را نمي بخشند ، گاهي خشمگين مي شوند ، اغماض را دوست ندارند ، محافظه كار هستند و نمي شود آنها را به آساني شناخت و دستشان را خواند . اينان براي مديريت ، قضاوت ، نمايندگي ، كارگري و كار فرمايي ( هر دو ) مناسبترند.
وجه مشخصه اين گروه همراه شدن خواص گروه A وB با هم است. قابليت تغيير شرايط بدني با تغيير يافتن عوامل خارجي را داشته، دستگاه هاضمه حساس و ضعيفي دارند. سيستم دفاعي آنها مقاومت کمي دارد و مي توانند با استفاده از ورزش به استرس ها و ناراحتي هاي محيطي پاسخ دهند. خلاقيت در اين افراد وجود دارد. آنها در همان مراحل اوليه استرس به آن جواب مي دهند و آن را از سر مي گذرانند. در افراد اين گروه عشق به معناي واقعي وجود دارد.
اين افراد ، مهربان خوش خلق، خليق و آرام هستند. ميل به نصيحت کردن و راهنمايي مردم در آنها زياد است و بسياري از آنها هر کاري از دست شان برمي آيد براي کمک به ديگران انجام مي دهند. سيستم دفاعي آنها ضعيف بوده و در برابر ميکروب ها و ويروس ها از خود مقاومت زيادي بروز نمي دهند. افراد گروه AB به خاطر حسن نيت فراوان و خوش قلبي ، هميشه خير و خوبي مردم را مي خواهند و همه را به صلح و آرامش دعوت مي کنند. بسياري از درمانگرها و کساني که روي انرژي درماني کار مي کنند داراي گروه خوني AB مي باشند

گروه خوني O :
افرادي سالمتر ، داراي هدف مشخص آ ينده نگر و انديشمند هستند ولي در عين حال بيش از ديگران حسود و مقام طلب هستند و پرحرفي مي كنند . افراد اين گروه سياستمداران ، وزيران و همچنين ورزشكاران خوبي مي توانند بشوند .
افراد اين گروه داراي ژني در بدن هستند که به آنها قدرت تحمل مصائب، اعتماد به نفس، شهامت و خوشبيني مي بخشد. افراد اين گروه خود را باور دارند و به خود اهميت فراوان مي دهند. علت اين امر آن است که گروه O قديمي ترين گروه خوني افراد جهان است و اجداد اين گروه به ورزش، شکار ، حمله به حيوانات، و مقاومت در برابر مشکلات عادت داشته اند و اين عادت به افراد بعدي اين گروه منتقل شده است.
به هر حال افراد اين گروه خوني، افرادي مصمم، کوشا، جدي، قاطع و پابرجا هستند و اگر تحقيق کنيد خواهيد ديد که بسياري از سياستمداران فعلي جهان در گروه خوني O قرار دارند.

براي تكميل اين پست از مطلب خانم مريم سلطانيان در سايت تبيان كمك گرفتم

۱۳۸۵/۰۵/۱۶

دو كنفرانس بين المللي و يك همايش

دعوتنامه هاي دو كنفرانس و يك همايش به دستم رسيد بهتر ديدم به اطلاعتان برسانم تا اگر خواستيد شركت كنيد:

سومين كنفرانس بين المللي مديريت پروژه:
اول و دوم اسفند 85 در سالن اجلاس سران در تهران برگزار خواهد شد. اطلاعات بيشتر را در سايتشان پيدا خواهيد كرد.

دومين كنفرانس بين المللي مميزين و سرمميزين سيستمهاي مديريتي:
اين كنفرانس در تاريخهاي 20 و 21 آبان 85 در سالن همايشهاي بين المللي رازي در تهران برگزار خواهد شد. متاسفانه هيچ وب سايتي را معرفي نكرده اند و من هم در اينترنت چيزي پيدا نكردم. براي همين مجبورم نشاني دبيرخانه را اينجا درج كنم:
تهران - خيابان ميرداماد ميدان مادر - خيابان وزيري پور - كوچه باغياني - شماره 21 واحد 5 تلفن 22267268 الي 9

همايش ارتباطات، پل پيروزي در كنشهاي سازماني:
در تاريخ 26 و 27 شهريور 85 در سالن همايش هتل سيمرغ تهران برگزار ميگردد. خوشبختانه سايتي براي اين منظور دارند كه گرچه كامل نيست ولي اطلاعات لازم را بدست مي آوريد. سايتشان را در اينجا ببينيد.


ساعاتي قبل از دفتر جناب آقاي دكتر خرم با من تماس گرفتند و افتخار مجدد نصيبم شد تا صداي گرم ايشان را بشنوم و ايشان اجازه كاري را كه قصد دارم در خصوص ترويج رويكرد سيستمي انجام دهم را صادر فرمودند. اميدوارم بتوانم به نحو احسن از عهده انجامش بر بيايم. خبرهايش را در پستهاي بعدي به اطلاعتان ميرسانم.
از بزرگواري و لطف ايشان در همينجا سپاسگزاري ميكنم

۱۳۸۵/۰۵/۱۵

دعوت به همكاري با ستون مديريت روزنامه جهان اقتصاد

روزنامه جهان اقتصاد از من خواسته است تا براي ستوني در صفحه مديريت آن روزنامه مطالبي تهيه و ارسال كنم.
گرچه من آنها را به آرشيو وبلاگم ارجاع دادم ولي با توجه به متفاوت بودن ادبيات وبلاگ و روزنامه از من اجازه خواستند كه در صورت استفاده تغييراتي در بخشهايي از آن بدهند و ادبياتش را اصلاح و برخي قسمتهايش را حذف كنند.
از من همچنين خواستند تا همه عزيزان خصوصا سروران وبلاگ نويس در زمينه مديريت را براي همكاري با آن روزنامه دعوت كنم. همه مطالب به ذكر منبع و ذكر نام نويسندگان قيد خواهد شد.
شايد فرصت خوبي باشد تا از اين طريق مخاطبان جديد پيدا كنيم و دانشمان را به چالش بكشيم. شايد دوستان جديدي بيايند و نظرات ما را نقد كنند و ما صيقل پيدا كنيم.
من سعي خواهم كرد در خصوص رويكرد سيستمي و ماركتينگ و مديريت كيفيت چيزهايي برايشان بنويسم

اين هم متن دعوت نامه آنها:
روزنامه جهان اقتصاد (نخستين روزنامه اقتصادی ايران) قصد دارد مطالب دوستاني كه در خصوص مديريت دست به قلم هستند و مطالبي را در اين خصوص منتشر ميكنند را در صفحه مديريت خود به چاپ برساند . لطفا در صورت تمايل با شماره تلفن (محمد جعفری )۰۹۳۲۹۰۸۸۷۷۴ و يا در ساعات اداری با شماره تلفن ۸۸۳۴۵۲۹۵ الی ۹ تماس حاصل فرماييد. آدرس سايتشان هم اين است:
www.jahaneghtesad.com

۱۳۸۵/۰۵/۱۴

يكي از تفاوتهاي ديد سيستمي و سيستماتيك

در ديد سيستمي متغيرات مستقل نيستند و ديناميك هستند يعني در طول زمان بايد ديده شوند. در ديد مكانيكال هر علتي يك معلول دارد و رابطه خطي است

علت ---------------> معلول

ولي ديد سيستمي اين مشكل را شلوغ ميكند و ميگويد همه با هم در تعاملند و برآيند وضع كل در اصل تعاملي است در يك زمان بلند تر

در ديد مكانيكال علت شرط لازم و كافي براي معلول است (مثلا درخت گردو معلول گردو است) ولي در ديد سيستمي كل كافي است و اجزا لازمند. (مثلا درخت گردو معلول گردو و آب و خاك و هوا و خيلي چيزهاي ديگر است) به عبارتي معتقد است عوامل مختلف فعل و انفعال ميكنند و يك نتيجه بيرون مي آيد كه اينها در اصل CoProducer هستند كه اين درخت گردو محصول هيچكدام آنها نيست بلكه ناشي از فعل و انفعالات همه آنهاست
در ديد مكانيكال سيگار براي قلب خوب نيست و رابطه عليت خطي (غير سيستميك) ميگويد پس سيگار نكشيد
ولي در ديد سيستمي به خاطر زمان فهم مداخله طور ديگري است. بين سيگار و قلب كلي داستانهاي ديگر هم هست كه اثر آنها بر يكديگر موجب ميشود ما معلولي را بشناسيم. مثل وزن كه سيگار براي وزن بد است چون آنرا كم ميكند ولي در دراز مدت كم شدن وزن براي سلامتي خوب است. يا مثلا تنش كه سيگار براي كاهش تنش خوب است
يا اينكه سيگار عروق را خشك ميكند پس براي سلامتي بد است.
همانطور كه ميبينيد در ديد سيستمي علتها لازمند ولي كافي نيستند. بلكه ما رابطه بين علت و عوامل متعدد في مابين و برآيند آنها را بايد در نظر داشته باشيم چرا كه در ديد سيستمي نتيجه به يكباره اتفاق نمي افتد.
ما يك زماني را سپري ميكنيم تا علت بر روي عوامل اثر بگذارد و اين زمان هم كوتاه مدت است و هم اثرش محسوس است. مثلا وقتي سيگار ميكشيم اثرش روي كاهش استرس يا ريه ها ظاهر ميگردد.
ولي برآيند فعل و انفعالات و تعاملات بين عوامل ما را به سمت زمان طولاني تري سوق ميدهد كه اثرش هم نامحسوس تر است.
وثتي سيگار ميكشيم بلافاصله با ايست قلبي مواجه نميشويم بلكه اثر سيگار بايد در يك لوپ كوتاه مدت و يك لوپ بلند مدت بررسي شود كه مثلا چطور روي عروق اثر ميگذارد و آنها را خشك ميكند و بدن كلسترول را بالا ميبرد تا عروق را اصطلاحا روغن كاري كند و باز سيگار همان روغنها را بر روي عروق مينشاند و موجب ميشود عروق تنگ تر شوند و بالاخره در يك زمان بلند مدت قلب جرياني را نميتواند ايجاد كند.

گاها در موسسات از ريزش نيرو به عنوان يكي از عوامل و ابزارهاي افزايش سود استفاده ميكنند در حاليكه شايد در لوپ كوتاه مدت سود را افزايش دهد ولي در لوپ بلند مدت موجب دلسردي و عدم اعتماد در كاركنان سازمان ميشود.نقاط مختلف سيستم واكنشش يك جور نيست. پس شناخت نقاط ورودي براي كنترل و تغيير و مديريت مهم است

حتما اين جمله را شنيده ايد كه: پروانه اي در چين بال ميزند و در آمريكا طوفاني برپا ميشود.
به دليلش فكر كرده ايد؟ دقيقا با همين ديد سيستمي ميتوان آنرا ثابت كرد چون رابطه و تعامل عوامل مختلف را باهم مي ببينيم

اين ديد هم بينش ما را در مورد مكان و زمان و هم قدرت مديريت ما را بر سيستم و تشخيص نقاط ورود به مساله و ... را متفاوت ميسازد.
تشويق مديران پروژه و مديران ارشد پروژه هاي شش سيگما به ديد فراگير و فراسونگر جهت اصلي مقاله من در اولين كنفرانس بين المللي شش سيگما در تهران است

۱۳۸۵/۰۵/۰۶

تعيين مجدد قيمت محصولات

ديروز بكوب روي اسلايدهاي پاور پوينت براي كنفرانس شش سيگما كار كردم و امروز صبح هم براشون ايميل كردم.
فرصت زيادي ندارم براي همين مجبور بودم ضربتي كار كنم
بايد از همه وقتهاي آزادم براي امتحانات استفاده كنم
تازه فكرم از تعيين شرابط جديد و تعيين قيمتهاي جديد اول مرداد آزاد شده بود كه تغيير دوباره قيمتها مجبورم كرد دوباره به فكرش باشم.
قيمتهاي جديد را بايد بااحتياط تعيين كنم. از طرفي ممكن است دوباره افزايش قيمت در كاغذ داشته باشيم چون به فصل توليد دفاتر مدارس هم نزديك ميشويم (گرچه كاغذهاي مورد استفاده ما با كاغذهاي دفاتر و كتب مدارس فرق داره ولي موج تقاضا به هر حال اثر ميگذاره) از طرفي بايد حواسم به قيمت رقبايم هم باشد
اينطور كه به نظر ميرسد يكي از رقباي اصلي حتي قيمتش را پايين تر آورده است. فردا ليست قيمتش به دستم ميرسد. اگر صحت داشته باشد يعني اينكه ميخواهد دامپينگ كند. در آن صورت شايد بتوانم با راهكارهايي برنده شوم. اول بايد مطمئن بشوم
وصول برخي صورتحسابهايمان نيز باتاخير مواجه شده است.
زمان زيادي ندارم. فردا بايد ليست جديد را تنظيم و منتشر كنم.

امتحان روز سه شنبه هم به سرعت نزديك ميشود.
براي نوشتن مطلب خاصي فعلا نه فكرم آزاد است و نه فرصتش را ميكنم.
طلب شما از من. بنويسيد به حساب.

۱۳۸۵/۰۵/۰۳

آغاز امتحانات

امتحانات را با امتحان اقتصاد شروع كرديم. دو ساعت امتحان انفرادي و سه ساعت امتحان گروهي كه بايد تحليلمان را با استفاده از كتابخانه و اينترنت و ... به موقع تحويل ميداديم
تجربه جالبي بود. در دقايق پاياني كار را رسانديم و نفس راحتي كشيديم
فرصت زيادي ندارم. مجبورم در فرصتي كه براي امتحان بعدي دارم پاورپونت اسلايدهايم را براي كنفرانس شش سيگما آماده كنم
به احتمال خيلي زياد در سالن اصلي ارائه خواهم كرد.

فعلا كه فكرم درگير تغييرات قيمتي كاغذ است. ليست جديدمان را كه به تاريخ اول مرداد منتشر كرده بوديم و شايد هنوز از طريق پست به دست خيلي ها نرسيده از اعتبار افتاد. قيمت كاغذ ظرف مدت بسيار كوتاهي رشد داشته است. صبح كيلويي 960 تومان بود الان 975 تومان شده است.
خيلي ها فكر ميكنند اين وضع به نفع كاغذ فروشهاست ولي كاملا برعكس است
از يك طرف قدرت خريد مشتريانمان به شدت كم ميشود و چون اكثرا طبق بودجه از پيش تعيين شده خريد ميكنند لذا مجبورند تعداد واحد خريدشان را كاهش دهند
از طرف ديگر وقتي پول حاصل از فروش 10 واحد كالاهايمان را ميبريم تا خريد كنيم عملا بايد همه سودمان را روي بهاي تمام شده بگذاريم و تازه 9 واحد كالا تهيه كنيم.
عملا به نوعي با آنكه حجم پولمان بيشتر ميشود ولي از نظر سرمايه فقير تر ميشويم
به هر حال ظاهرا اين نوسان ادامه خواهد داشت
مجبوريم فعلا انتشار ليست قيمت را عقب بياندازيم و تلفني به سفارش دهندگان قيمت بدهيم تا اگر توافق داشتند خريد قطعي را انجام دهند
شرط Booking كه پارسال برقرار كرده بودم اينجا به درد ميخورد. فقط مشترياني كه نقدي يا با پيش پرداخت نقدي سفارش دهند سفارشاتشان به نرخ زمان سفارش محاسبه خواهد شد و بقيه كساني كه سفارش ميدهند سفارشاتشان به نرخ روز فاكتور ميشود. اين به خاطر تاخيري است كه از زمان وصول سفارش تا ارسال و تحويل كالا با آن مواجه ميشوند.

وضعيت تغيير دائمي قيمت كاغذ برايمان خسته كننده است و انرژي زيادي را صرف ميكند

۱۳۸۵/۰۴/۲۹

مقاله ام در اولين كنفرانس بين المللي شش سيگما


مقاله ام را با عنوان اهميت وجود رويكرد سيستمي در به كارگيري شش سيگما به كنفرانس فرستادم و امروز در ليست مقالات ارسالي منتظر تاييد قرار گرفته است.

وبلاگ تخصصي متدلوژي شش سيگما نيز اخبار اين كنفرانس را به اطلاع ميرساند.

پادكستها و كتب مفيدي نيز در خصوص شش سيگما در اين آدرس قرار دارد كه به رايگان ميتوانيد دريافت نماييد.

اين كنفرانس در تاريخ 25 و 26 مرداد در دو روز پياپي برگزار ميگردد. اطلاعات بيشتر را در سايتشان ميتوانيد پيدا كنيد

۱۳۸۵/۰۴/۲۸

هفتمين كنفرانس بين المللي مديران كيفيت

ديروز دوره اول كنفرانس دو روزه بين المللي مديران كيفيت پايان يافت.

حضورم در اين كنفرانس سه نكته بسيار مثبت براي من داشت.
اول اينكه از سخنان اساتيد برجسته بين المللي مثل پروفسرو هرينگتون، پروفسور گاچاليان(برجسته ترين شخصيت زن در حرفه كيفيت در جهان با 38 مدال و لوح افتخارملي و بين المللي و بنيانگذار و طراح جايزه سالانه زن سال فعال در زمينه كيفيت)، پروفسور اسيير و پروفسور آن ويل بسيار استفاده كردم.

دوم آنكه با توجه به سطح كيفي سخنراني اساتيد برجسته ايراني و نيز سوالات بسيار ابتدايي حضار در برخي از نشستها به يك خود باوري بزرگي رسيدم كه عزم مرا براي بيدار كردن اذهان مديران و دادن بينش به آنها از طريق نوشتن كتاب، مقالات مختلف در مجلات و ارائه آنها در كنفرانسهاي مختلف و نيز طراحي كلاسها و دوره هاي آموزشي كاربردي بسيار بسيار راسخ كرد.

سوم آنكه افتخار يافتم از نزديك با پروفسور هرينگتون گفتگو و ملاقات داشته باشم و با هم عكسي به يادگاري بياندازيم.
موقعي كه اين عكس را به يادگاري با ايشان مي انداختم ايشان براي اميد بخشيدن به من (كه معمولا خصلت چنين افرادي است) فرمودند كه: "در چشمانت مردي را ميبينم كه آينده خوبي را براي كيفيت دنيا رقم خواهد زد"



ايشان بعد از 40 سال كار در شركت آي بي ام در زمينه مديريت كيفيت و ترويج آن فعاليتهاي بسيار چشمگيري داشته اند كه به برخي از آنها اشاره ميكنم:


- طراحي و برگزاري جايزه كيفيتي با همكاري پروفسور ايشي كاوا و پروفسور گاچاليان تحت عنوان جايزه هرينگتون ايشيگاوا
- رئيس بنياد والتر هورد و رئيس كميته جايزه بين المللي كيفيت آسيا و اقيانوسيه
- عضو موسس و مشاور عالي سازمان كيفيت آسيا و اقيانوسيه
- رئيس هيئت مديره دانشگاه e-TQM
- مدير عامل موسسه هرينگتون و رئيس هيئت مديره گروه هرينگتون آمريكا
- مشاور افتخاري كيفيت در چين
- و ... كه بقيه را ميتوانيد در اينجا .بخوانيد معرفي سوابق ايشان همه را به وجد آورده بود

البته با افراد ديگري از جمله پروفسور Frank R Steer مدير كل موسسه تضمين كيفيت انگلستان (كه از بحث ديروز من با ايشان در خصوص مشتري محوري خوشش آمده بود) و پروفسور Pal Molnar مدير ارشد سازمان كيفيت اروپا كه از من دعوت كرد در اجلاس سالانه آنها شركت كنم(گرچه فقط يك تعارف بود) نيز عكسي به يادگار انداختم كه در سايتم قرار خواهم داد

همچنين ملاقات كوتاهي نيز با دوست اينترنتي جناب دكتر مصدق راد كه در انگلستان در سطح دكترا مشغول تحصيل هستند داشتم.

جناب آقايي را نيز در قرفه زيباي اولين كنفرانس شش سيگما ملاقات كردم كه آن قدر اصرار فرمودند كه حتما بايد براي كنفرانسشان مقاله بدهم كه تصميم گرفتم در مدت كوتاهي كه باقي است و از زمانم براي امتحانات هفته بعد استفاده ميكنم تلاش كنم چكيده اي را برايشان آماده كنم تا به موقع آنرا براي كنفرانس تكميل كنم.

ايميل جالبي نيز از سرور گرامي جناب حسن اطاعت گرفتم كه مرا به پستي كه در مورد BBS ها و بخصوص BBSLIST من نوشته بود دعوت ميكرد. ياد آن روزها به خير. پست خواندني ايشان را در اينجا بخوانيد

در مورد سايت پرداخت نيز ديروز از شوراي حل اختلاف انجمن شركتهاي انفورماتيك (كميته استان اصفهان) فاكسي فرستاده بودند كه از من دعوت ميكردند براي رسيدگي به شكايتم روز پنجشنبه آنجا باشم كه با توجه به قولهاي سايت پرداخت مبني بر جبران موضوع را به آنها اطلاع دادم و موضوع حل شد.

فكر ميكنم حجم و تنوع مطالب اين پستم كمي عقب افتادن از به روز كردن وبلاگم را جبران كند

۱۳۸۵/۰۴/۲۴

دور زدن زنجيره فروش!؟

اين پست ماهان عزيز در من انگيزه اي ايجاد كرد كه اين مطلب رو بنويسم.
درج شماره يا آدرس تماس با شركت توليد كننده كالا در ايران داستاني دارد.
زماني كه براي اولين بار در ايران كاغذهاي كامپيوتر شركت من با كارتنهاي آرم دار بيرون آمد سر و صداي زيادي بر پا شد.
منظورم اين نيست كه همه خوشحال شوند. نه اتفاقا فروشندگان ميگفتند با اين كار مشتري شركت را ميشناسد و ميرود خودش ميخرد و ... !!! و از اين قبيل موضوعات.
و به سختي قانع شدند ولي به اين شرط كه هيچ آدرس و نشاني از شركت بر روي جعبه ها نباشد.
چاره اي نبود و قبول كرديم.
امروز از آن زمان سالها ميگذرد و به مرور زمان اين اعتماد را در فروشندگان جلب كرديم كه نه تنها بودن آدرس و شماره تماس دليل بر دور زدن شما ها و دسترسي و ارتباط مستقيم با مشتري به منظور فروش نيست بلكه با برقراري كانال ارتباطي مشتري با شركت بسياري از مشكلات شما حل ميشود و عملا با ارجاع دادن مشترياني كه مستقيما با ما تماس داشتند به نزديكترين فروشنده اين اعتماد را جلب كرديم و اينك تمامي محصولات ما با كارتهاي گارنتي و برچسبهاي مشخصات كه تمامي آدرس و نشاني هاي ما در آن درج شده است عرضه ميگردد و آب هم از آب تكان نميخورد.
مشكل از آنجا ناشي ميشود كه نه توليد كننده ما شبكه توزيع را ميشناسد و نه افرادي كه در اين شبكه قرار ميگيرند به وظايف خود آشنا هستند. همان قضيه اول به دنيا آمدن مرغ و تخم مرغ است. بالاخره كداميك علت و عامل بوده است؟ فروشنده يا توليد كننده؟
از طرفي بسياري از فروشندگان كالاها كه يكي از اعضاي شبكه توزيع هستند تصوير ميكنند بايد دنبال اخذ نمايندگي انحصاري كالايي باشند تا توزيع و فروش آن كالا در محل فعاليتشان فقط توسط آنان صورت گيرد و آنان از اين طريق منفعت بيشتر و قدرت رقابت با ديگران پيدا كنند و بقاي خود را تضمين كنند. در حاليكه كوچكترين فعاليتي در راستاي بازار داري و مديريت محصول نه بلدند انجام دهند و نه تمايل به انجامش دارند.
اكثر مغازه داران و بنك داران سنتي كشور عادت دارند در مغازه خود بنشينند تا مشتري به سراغشان بياييد و حتي از اينكه شركت رقيب در فروشگاههاي همسايگي اش چه فعاليتي ميكند بي خبرند.
همين مسئله باعث ميشود توليد كننده منتظر فعاليت فروشنده بماند.
از طرفي توليد كنندگان نيز كه با شبكه توزيع آشنا نيستند و تصور ميكنند فروشندگان بيخود و بيجهت دارند از فروش محصولات اينها سود ميبرند و چيزي عايدشان نميشود (چون از ابتدا سيستم فروش و توزيع براي محصولشان طراحي نميكنند) گاها به منظور كسب سود بيشتر عرضه كنندگانشان را دور ميزنند و با برقراري تماس مستقيم با خريدار سعي ميكنند از اختلاف قيمت فروش به خريدار نهايي و عرضه كننده بيشتر بهره ببرند در حاليكه با اين سود كوتاه مدت خود ريشه سود بلند مدت خودشان را كه از طريق توزيع كنندگان بدست مي آيد را خشك ميكنند

نقش توليد كننده در ايجاد اعتماد و آرامش در شبكه توزيع بسيار مهم است. بديهي است كه سود توليد كننده در فروش به اولين واحد شبكه توزيع (عمده فروش يا بنكدار) بسيار كمتر از سود فروش هر واحد مغازه دار به مصرف كننده است ولي سود اصلي در تعداد بالاي فروش تامين ميشود
البته روند اعتماد دارد كم كم شكل ميگيرد و روز به روز محصولات بيشتري با مشخصات كامل توليد كننده عرضه ميگردند كه البته دسترسي سريع و آسان از طريق اينترنت نيز كمك زيادي به اين موضوع كرده است

خاكستر گل سرخ ترجمه كتاب پر فروش رمز داوينچي رو اينجا گذاشته كه حتما بريد بگيريد

۱۳۸۵/۰۴/۲۰

عذر خواهي و اقدام سايت پرداخت براي جبران

امروز بعد از ظهر نزديك به نيم ساعت مدير سايت پرداخت با من تلفني صحبت كردند و ابهامات رفع شد.
ظاهرا بدليل برخي نقل و انتقالات و برخوردهاي شخصي برخي پرسنل با مسئله موضوع به اطلاع مديريت شركت نرسيده بود و براي همين مسئله بيخ پيدا كرده بود.
شايد اگر از همان ابتدا كانالهاي ارتباطي خوبي براي اين منظور در آن شركت طراحي ميشد شركتشان سريعتر ميتوانست نسبت به مشكلات من يا هر مشتري ديگري اقدام نمايد.
به هر حال مدير شركت امروز بعد از مطالعه نامه اخير من زحمت كشيدند و با من تماس گرفتند و ضمن عذر خواهي به خاطر مشكلي كه برايم پيش آمده بود و شرح دلايل قانع كننده فرمودند كه ضمن جبران خسارات نسبت به برقراري خدماتي براي جلب رضايت بيشتر اقدام خواهند نمود و قرار شد پاسخ كتبي خود را نيز در اين خصوص برايم ارسال نمايند.
تماس تلفني نيم ساعته ايشان نشان از اهميتي است كه مديريت اين شركت نسبت به رضايت مشتريانش قائل است و اميدوارم با درايت ايشان ساير كاركنان نيز به اين مهم واقف گردند.

۱۳۸۵/۰۴/۱۹

رابطه امضاء و شخصيت افراد

در كلاس مديريت منابع انساني برخي خصوصيات فيزيكي و رابطه آن با شخصيت افراد بررسي شد كه جالب بود كه همه آنها به درستي ارتباط داشت. گرچه هر گز نميتوان از روي اين علائم نظر قطعي داد چون افراد روي برخي از اين ويژگي ها كنترل دارند و ميتوانند شما را فريب دهند.
يكي از اين پارامترها گروه خوني افراد است كه در پست ديگري به آن خواهم پرداخت ولي در اين پست به مشخصات امضاها ميپردازم. جا دارد از همكلاسي عزيزم جناب قندچي عزيز نيز تشكر كنم كه تايپش فرموده بودند.
انواع امضاها وخصوصيات افراد صاحب امضاء به شرح زير ميباشد:

1-کساني که به طرف عقربه هاي ساعت امضاء مي کنند، انسانهاي منطقي هستند.
2- کساني که بر عکس عقربه هاي ساعت امضاء مي کنند، دير منطق را قبول مي کنند و معمولاً غير منطقي هستند.
3- کساني که از خطوط عمودي استفاده مي کنند لجاجت و پافشاري در امور دارند.
4-کساني که از خطوط افقي استفاده مي کنند انسانهاي منظمي هستند.
5- کساني که با فشارامضاء مي کنند، در کودکي سختي کشيده اند.
6- کساني که پيچيده امضاء مي کنند آدمهاي شکاکي هستند

امضاء خودتان را با خصوصيات فوق مقايسه كنيد. شبيه هستيد نه؟

نوت بوك رايگان از ايسر ميخواهيد؟ اينجا برويد و در قسمت register كليك كنيد و مشخصاتتان را ثبت كنيد و سپس لينكي كه در آخر در اختيارتان قرار ميگيرد را در اختيار 18 نفر قرار دهيد تا كامپيوترتان را از نمايندگي ايران دريافت نماييد. به امتحانش مي ارزد

لينك جالب ديگري از يكي از دوستان به دستم رسيد كه بد نيست خودتان ببينيد و چند تا پنالتي بزنيد

۱۳۸۵/۰۴/۱۸

مكاتباتي براي اطلاع رساني در خصوص تخلف سايت پرداخت

امروز با استفاده از راهنمايي هاي دوست عزيز جناب آقاي مسعود نامه اي با تعيين ضرب العجل يك هفته اي براي شركت رهنما كاميابان (صاحب امتياز سايت پرداخت) نوشتم و از آنان خواستم يا هزينه هايم به همراه مبالغ فروش كتبم را به من برگردانند و يا كتبا دليل تخلف از قرارداد را به من بفرستند(چون فقط در تلفن ابراز ميدارند كه اگر دوست نداري قرار داد را باطل كن و ما نميتوانيم به اين شرايط عمل كنيم) و گرنه از آنان به مراجع مختلف شكايت خواهم كرد
رونوشتي از نامه را هم به سازمانهاي مختلف از قبيل شوراي عالي انفورماتيك، قسمت تجارت الكترونيك وزارت بازرگاني، سازمان نظام صنفي رايانه اي كل كشور، سازمان نظام صنفي اصفهان (چون دفتر مركزي آنها در اصفهان واقع است) شوراي انتظامي نظام صنف و همچنين اداره كل پست مستقيم كه قرارداد اداره پست را با آنان از طريق اين اداره انجام شده است و تمام نشريات و مجلات كامپيوتري كشور ارسال كردم
هدف عمده من درگير شدن با اين شركت و احقاق حق خودم نيست. شايد كل طلب من به 250 هزار تومان هم نرسد ولي آنچه مهم است احقاق حقوق مصرف كننده است.
راستي مصرف كننده گفتم يادم افتاد به سازمان حمايت از مصرف كننده نيز نامه اي بفرستم.
از دوستاني كه در وبلاگها و وبسايتهايشان از من حمايت كردند و رفتار ناپسند اين شركت را تقبيح فرمودند بينهايت سپاسگزارم.
از ساير دوستان نيز خواهشمندم از كنار اين مسئله به راحتي نگذرند. شايد همين اتفاق در جايي ديگر بر سر كس ديگري تكرار شود و ما بايد هر چه زودتر جلوي آنرا بگيريم و هر چقدر اين اطلاع رساني گسترده تر باشد، ساير شركتها نيز از انجام چنين تخلفاتي پرهيز خواهند نمود چون از عواقب آن مطلع گرديده اند
تنها حسن اين نوشته هايم اين است كه چند نفر ديگر ياد ميگيرند كه اگر چنين مشكلي برايشان پيش آمده از چه كانالهايي ميتوانند موضوع را پيگيري كنند. جا دارد همين جا مجددا از راهنماي هاي جناب مسعود سپاسگزاري كنم.

اكنون با يكي از دوستانم كه وكيل است صحبت ميكردم. به من پيشنهاد داد فعلا موضوع را به جرايد نكشانم. براي همين از خير اين قسمت گذشتم.

توضيح:
در تاريخ 20/04/85 مدير اين شركت در تماسي ضمن عذر خواهي، علت نواقصات فوق را ناشي از برخي نقل و انتقالات و برخوردهاي شخصي برخي پرسنل ذكر كرد كه موضوع به موقع به اطلاع مديريت شركت نرسيده بود و بيان نمودند بلافاصله در خصوص جبران اقداماتي را انجام خواهند داد
كه در اينجا نوشتم. آخر اين پست را هم بخوانيد

راه حل براي مسئله

آقاى جك، رفته بود استخدام بشود . صورتش را شش تيغه كرده بود و كراوات تازه اش را به گردنش بسته بود و لباس پلو خورى اش را پوشيده بود و حاضر شده بود تا به پرسش هاى مدير شركت جواب بدهد .
آقاى مدير شركت، بجاى اينكه مثل نكير و منكر از آقاى جك سين جيم بكند، يك ورقه كاغذ گذاشت جلوش و از او خواست تنها به يك سئوال پاسخ بدهد . سئوال اين بود :
"شما در يك شب بسيار سرد و طوفانى، در جاده اى خلوت رانندگى ميكنيد، ناگهان متوجه ميشويد كه سه نفر در ايستگاه اتوبوس، به انتظار رسيدن اتوبوس، اين پا و آن پا ميكنند و در آن باد و باران و طوفان چشم براه معجزه اى هستند .يكى از آنها پير زن بيمارى است كه اگر هر چه زود تر كمكى به او نشود ممكن است همانجا در ايستگاه اتوبوس غزل خداحافظى را بخواند . دومين نفر، صميمى ترين و قديمى ترين دوست شماست كه حتى يك بار شما را از مرگ نجات داده است . و نفر سوم، دختر خانم بسيار زيبايى است كه زن رويايى شماست و شما همواره آرزو داشته ايد او را در كنار خود داشته باشيد . اگر اتومبيل شما فقط يك جاى خالى داشته باشد، شما از ميان اين سه نفر كداميك را سوار ماشين تان مى كنيد؟؟ پيرزن بيمار؟؟ دوست قديمى؟؟ يا آن دختر زيبا را؟؟ جوابى كه آقاى جك به مدير شركت داد، سبب شد تا از ميان دويست نفر متقاضى، برنده شود و به استخدام شركت در آيد.
راستى، ميدانيد آقاى جك چه جوابى داد ؟؟ اگر شما جاى او بوديد چه كار ميكرديد ؟؟


و اما پاسخ آقاى جك :
آقاى جك گفت : من سويچ ماشينم را ميدهم به آن دوست قديمى ام تا پير زن بيمار را به بيمارستان برساند، و خود من با آن دختر خانم زيبا در ايستگاه اتوبوس ميمانم تا اتوبوس از راه برسد و ما را سوار كند

يك مثال جالب ديگري را هم در راهكار مديريت خواندم. مشكل جوهر خودكار و ناسا و راه حلي كه روسها داشتند به خواندنش مي ارزد. در اينجا بخوانيد.

۱۳۸۵/۰۴/۱۷

هوا بس ناجوانمردانه گرم است

داشتم با خودم فكر ميكردم به آيا به عنوان فردي كه هم يك مدير عامل است و هم يك سرمايه گذار آيا بازدهي خوبي عايدم ميشود؟

شايد تنها عشق به كار و ارائه محصول و خدماتي كه ذره اي دل استفاده كنندگانش را شاد كند مرا وادار به ادامه كار ميكند و گرنه جذابيت مادي بسيار كم شده است.
با خودم كه خوب فكر ميكنم ميبينم با توجه به اينكه شرايط كسب و كار بدليل وجود رانتهايي كه خود دولت به آن اعتراف ميكند و تلاش ميكند جلويش را بگيرد كمي تا قسمتي عادلانه نيست و برخي با استفاده از آنها ميتوانند همه را دور بزنند، اگر سرمايه ام را در بانك ميگذاشتم سود بيشتري عايدم ميشد.
هزينه ها از طرفي دارد افزايش پيدا ميكند و از طرفي مجبوري با قيمت پايين تلاش كني. هر چقدر هم كالايت را متمايز تر و ناهمگن تر بكني باز هم سقفي براي اين كار وجود دارد چون بالاخره تمايزهاي مختلف هزينه بر هستند و قيمت فروش بايد بتواند رقابتي باشد

از طرفي ديگر اگر كمي احساس مسئوليت داشته باشيم ميبينيم كه واقعا اين حقوقها براي كاركنان كم هستند و اگر بخواهي يك زندگي راحت با حداقل امكانات براي كاركنان و خانواده هايشان تامين كني حداقل بايد روي 500 هزار تومان بپردازي ولي درآمد فروش اين اجازه را نميدهد

درست است كه بازار ظرفيت فروش بيشتر را دارد ولي بهره برداري از اين ظرفيت يعني فروش بيشتر كه آن هم يعني سرمايه در گردش بيشتر و آن هم يعني سرمايه گذاري بيشتر و بيشتر و افزايش بيشتر و بيشتر ريسك سوخت شدن سرمايه و مطالبات بدليل ضعف سيستم بانكي و صدور دسته چكهاي مختلف بي پشتوانه و سو استفاده متخلفان از زياد بودن پرونده هاي قضايي كشور و ... كه نهايتا به اينجا ميرسي كه با همه اين زحمتها و تلاشها و كم خوابيها و فشارهاي عصبي و زخم معده و درگيري شبانه روزي فكر و ذكر آدم با مسائل مختلفي كه اغلب در كمتر كشوري تا به اين حد ذهن مديران را مشغول ميكند، سود حاصله از اين همه سرمايه گذاري (كه ميتوانستي خيلي راحت به جاي سرمايه گذاري همه درآمدهاي حاصله در شركت براي گسترش كار، آنرا در بخشهاي ديگر سرمايه گذاري كني (مثلا ماشين يا مسكن يا طلا و موبايل و ...)و بيشتر كسب منفعت كني (كه از نشانه هاي بارز بيماريهاي اقتصاد است))، خيلي كمتر از بهره اي است كه از سرمايه گذاري در فلان بانك گيرت مي آمد.

از طرف ديگر با خودم حساب ميكنم اگر من كه مثلا فوق ليسانس مديريت ميخوانم و توانايي مديريت اجرايي خوبي نيز در طول سالهايي كه تجربه اندوخته ام بدست آورده ام در جايي كار ميكردم شايد در داخل كشور چيزي بيش از 2 ميليون و در خارج از كشور چيزي بيش از 8 ميليون (ميتوانيد مطالعه كنيد. اين رقم ها حداقل حقوقي است كه براي كسي در موقعيت من پيشنهاد ميشود) گيرم مي آمد و دردسرهاي عذاب وجدان ناشي از تامين نشدن زندگي كاركنان و مسائل مختلف اجتماعي خانواده هاي آنان هم گريبانگيرم نميشد.

فقط عشق به گرداندن زندگي چند خانواده اعم از كاركنان و تامين كنندگان و افزايش توليد ناخالص كشور و حس مسئوليت اجتماعي است كه وادارت ميكند ادامه بدهي. و اين به تنهايي مسكني است كه فقط تا موعد مقرر ميتواند دردت را تسكين دهد.

از اتفاقات مهمي كه اخيرا رخ داده است تاكيد بر اجراي اصل 44 قانون اساسي است ولي اينكه اصل 44 قانون اساسي واقعا براي اجراي كاملش به چه زير بناهايي نياز دارد و آن زير بناها چقدر فراهم شده اند و چقدر زمان ميبرد كه فراهم شوند و بعد از آن چقدر زمان ميبرد كه كاملا اجرا شود و آيا اجراي اين اصل به تنهايي كافي است يا خير و تو چقدر ميتواني تحمل كني خود حديث ديگري است.
اين پست هم از آن پستهايي است كه ميخواستم چندين چيز را يكجا و بطور سرپوشيده و خلاصه بنويسم و براي همين اينطور گنگ از آب در آمد و معمولا نيز اينگونه ميشود

فعلا براي تنوع هم كه شده به اين سايت سري بزنيد. با اين سايت ميتوانيد از راه دور با دوستانتان در ترسيم مشاركت كنيد

۱۳۸۵/۰۴/۱۱

برايم پيام صوتي بگذاريد

از اين پس می توانيد پيام های صوتی خود را بدون نياز به تماس تلفنی و از طريق اينترنت برای من ارسال کنيد. اين کار بدون هزينه و آسان است.ممکن است از متن پيامهاي شما در سايت استفاده شود. شما همچنين می توانيد از اين طريق نظر، انتقاد يا پيشنهادتان را نيز برایم ارسال کنيد.
برای شروع اگر مايليد نظرتان را در مورد اين قابليت بفرماييد. در صورت تمايل نام خود و مشخصاتي فكر ميكنيد ميخواهيد بدانم را نيز قبل از اعلام نظر بگوييد. برای ارسال پيام صوتی، اينجا را کليک کنيد.

به صفحه ای می رويد که از شما اسم، ای ميل، و موضوع پيام را می خواهد. بعد هم کافی است دکمه Record را فشار دهيد. البته قبلش حتما ميکروفن را جلوی دهانتان بگيريد! آخرش هم Send را فشار دهيد تا پيامتان را به من برسانيد. اگر بخواهيد می توانيد متن اضافه ای هم همراهش کنيد، يا پيامتان را بشنويد و اگر خوب نشده پاک کنيد و پيام ديگری ضبط کنيد. خلاصه امتحانش كنيد
از اين پس لينكش را در كنار ساير لينكهاي هر پست خواهيد ديد