۱۳۹۳/۱۰/۰۸

انتخاب حوزه تخصصی

برگ های تقویم چه تند تند ورق میخورند.
قریب به 22 سال است که در حوزه مدیریت فعالیت میکنم. خودم هم برایم باور کردنش آسان نبود. زمانی که 1371 مدیریت عملیات شمالغرب هواپیمایی کاسپین را بر عهده گرفتم دانشجو مقطع کارشناسی مدیریت صنعتی بودم که با یک بریفینگ 1 ماهه اوضاع کار را به دستم گرفته بودم و در حالیکه بلیط مسیر ما در ایران ایر 1900 تومان بود قیمتمان را 2400 تومان تعیین کرده بودم و از یک پرواز مسیر تهران تبریز ارومیه در هفته ظرف 4 ماه رسیدیم به دو پرواز در روز تهران تبریز و بالعکس. تا اینکه نرخها یکسان سازی شد و ... و من آن کار را ترک کردم.
به هر حال اکنون 22 سال از آن تاریخ میگذرد.
چند وقتی است که به این موضوع فکر میکنم که حیطه تخصصی ام را تعیین کنم. احساس میکنم شاخه ها دارند زیاد میشوند و من بهتر است تخصصی تر روی موضوع خاصی کار کنم و تمرکزم را از دست ندهم.
در این مدت بیشتر عمرم در حوزه طراحی سیستمهای مدیریتی، مدریت کسب و کار، مدیریت بازاریابی و مدیریت کیفیت سپری شده است. دستاوردها و افتخارات و جوایزی هم نصیبم شده است از جمله دعوت شدن به سمینار دمینگ در آمریکا و عضویت افتخاری سازمان کیفیت آسیا و اقیانوسیه. به اقتضای مدیر عامل بودن و مدیر مالک بودنم نیز هم علاقه و هم الزام داشتم در موضوعات متعدد وارد شوم.
مثلا مدیریت کیفیت را از سال 78 که میخواستم ایزو 9000 را در شرکت استقرار دهم تا 1386 که دیگر حتی EFQM و شش سیگما هم مرا اقناع نمیکرد به طور وسیع و عمیق کار میکردم.
مدیریت بازاریابی و مدیریت خدمات که همیشه در طول همه این سالها دغدغه ذهنی ام بوده است.
از سالهای 72 هم که در فضای کسب و کار الکترونیک و تبلیغات اینترنتی و بازاریابی الکترونیکی بوده ام و در طول این سالها پروژه های متعددی را چه برای خودم چه برای دیگران و یا چه برای خودم توسط دیگران (به دلیل محدودیت مهارتهای برنامه نویسی و کد نویسی خودم)، طراحی و اجرا کرده ام و هنوز هم که هنوز است مفرح وجودم است و در حال طراحی ابزارهایی برای  ارائه به بازار جهانی در زمینه ایجاد راه حلهای آماده برای کسب و کارهای مجازی هستم.
کسب و کار الکترونیک را از آن جهت دوست دارم که تمام تجارب و دانش نداشته و داشته مدیریتی ام با آی تی در آمیحته میشود و هر ناممکنی را ممکن میسازد.
رویکرد سیستمی هم که در طول همه این سالها رویکرد من در تمامی سیستمایی بوده است که یا خلق کرده ام یا بهبودش داده ام.
تدریس در حوزه های فوق هم زنگ تفریحی برای ذهنم بوده است بخصوص تدریس برای دانشجویان MBA که همگی دستی در آتش مدیریت اجرایی دارند تا فرصتی باشد که اولا از فضای کسب و کار خارج شده با مدیران گپ و گفت علمی و مباحثه تجربی داشته باشم و هم اینکه بهانه ای باشد برای یادگیری بیشتر از چالشهای کلاسها و پرسشهای خوب که مجبورم کرده اند دائما بیشتر مطالعه کنم.
اکنون باید انتخاب میکردم.
تقریبا دو سه ماهی هست که در ذهنم به آن مپردازم.بالاخره کدامیک را بیشتر دوست دارم؟
چند وقت پیش فکر کردم حوزه کسب و کار الکترویک را واقعا هم دوست دارم و هم ظاهرا استعدادی در آن دارم.
امروزه متوجه شده ام که اصولا طراحی کسب و کار و توسعه آنها علاقه اصلی من است. حال چه از نوع الکترونیکی اش باشد یا  غیر الکترونیکی اش در هر دو بطن قضیه یکی است.
بازاریابی و مدیریت خدمات و مدیریت کیفیت را به عنوان ابزارهایی میبینم در اختیار مدیریت عالی جهت ناهمگن سازی.
خود ناهمگن سازی و ایجاد وجه تمایز را هم خوب بلدم انجام دهم. تجارب خیلی خوبی هم در این زمینه دارم.
در کل به این نتیجه رسیدم که چون علاقمند به فلسفه مدیریت و رویکرد سیستمی هستم و تمامی تجاربم در حوزه مدیریت کسب و کار و کارآفرینی بوده است (چه از نوع الکترونیکی چه غیر الکترونیکی) از هر نوع فعالیتی اعم از اجرایی و طراحی سیستم و آموزش و مشاوره در حوزه های مدیریت بازار و بازاریابی الکترونیکی، مدیریت کیفیت و مدیریت خدمات خارج شوم و صرفا با استفاده از رویکرد سیستمی به مباحث رهبری سازمانی، مدیریت سازمانها و کسب  کارهای پیچیده و بسیار بزرگ و کارآفرینی به عنوان حوزه تخصصی خودم بپردازم و حوزه های تدریسم را نیز محدود کنم به تفکر سیستمی، مدیریت کسب و کار(الکترونیکی و غیر الکترونیکی) و کارآفرینی و درس مدیریت سازمانهای پیچیده (فقط در دانشگاههای که این درس برای مقاطع MBA تدریس میشود).
تقریبا همه این عناوین در یک راستا و در یک جهت هستند و در این صورت فکر میکنم از انرژی ام بهتر و موثرتر استفاده خواهم کرد و ذهنم را خسته نخواهم کرد.
در مورد کتابهایی که آماده چاپ دارم و یا قصد تالیفشان را دارم تصمیم گرفتم با توجه به وضع بد کتابخوانی تا زمانی که حامی مالی برایشان پیدا نکرده ام سرمایه ام را در قفسه کتاب فروشی ها نخوابانم.
توکل بر خدا. 

۱۳۹۳/۰۴/۳۰

آیا کارآفرینی ارزش است؟



مجله صنعت چاپ مقاله ای چاپ کرده بود در این خصوص که اگر وام میلیاردی به شما داده شود مایلید در این صنعت سرمایه گذاری کنید.
از میان پاسخهایی که داده شد یکی خیلی به دلم نشست و یک جورهایی حرف دل خودم بود و حیفم آمد باز نشر نشود. در حال حاضر، اکثر چاپخانه‌ها در تامین هزینه‌های سرسام‌آور تعمیرات، مالیات، حقوق کارگران و چک‌های برگشتی مشتریان دست و پا می‌زنند.

"

محمدرضا خالقی مدیر چاپ سجاد نیز نظر خود را اینگونه ابراز داشته است: «اگر حمایت از تولید در این دولت همچون دولت قبلی باشد، عطای آن را به لقایش بخشیدیم. نمی‌توانیم تمامی بانک‌ها را به یک چوب برانیم اما چطور به آنها اطمینان کنیم که به وظیفه خود (از جمله گشایش اعتبار اسناد نقدی) عمل می‌کنند.
چند نکته برای یک کارآفرین اهمیت دارد. اول اینکه آیا در یک کشور کارآفرینی ارزش است؟ و دیگر اینکه کدام حمایت‌ها از آن می‌شود؟ اگر سرمایه‌گذاری را فقط برای بنگاه تولیدی می‌خواهند آیا او هم سرمایه بدهد و هم تحقیر شود؟ فکر می‌کنم دولت به سرمایه‌گذار به چشم یک نوکر نگاه می‌کند، که بایستی سرمایه و جان خود را گذاشته و به دولت مالیات شغلی، مالیات ارزش افزوده و نوکری بیمه تامین اجتماعی و کارگر را به عهده بگیرد. در مقابل به او چه می‌دهند؟
چرا که بدلیل شرایط ارزش پول ملی خرید ماشین‌آلات نو اصلا صرفه اقتصادی نداشته و ندارد. مگر چند سال می‌توان کار کرد تا بدهی یک ماشین نو را تامین نمود؟
اگر سودآوری سرمایه‌گذاری در هر صنعتی از سپرده‌گذاری کمتر باشد هیچ عقل سلیمی اقدام به آن نمی‌کند.
فعلا که ارزش سرمایه‌گذاری پشیزی نمی‌ارزد و تمامی افراد اقدام به کار واسطه‌ای کرده و می‌کنند. و هر لحظه که دولت بخواهد با تصمیمات یک شبه و بدون کارشناسی ما را بدبخت می‌کند حال چه در قیمت ارز باشد و چه بخشنامه‌های مختلف. ای کاش روزی را شاهد باشیم که یک تولیدکننده ارزش واقعی خود را پیدا کند.
تورم 30% فقط برای کارگر است؟ چطور دولت میتواند از کیسه کارفرمایان ببخشد و حقوق کارگران را 30% افزایش دهد ولی خودش حقوق کارکنان دولت را 30% افزایش نمیدهد؟ (اضافه شده توسط من: یا چرا خود دولت مبلغ یارانه پرداختی را اضافه نکرده است؟ من وام بانکی ندارم ولی دولت چرا در سود اقساط بانکی (با اصلش کار نداریم) 30% تخفیف نمیدهد تا از صنایع حمایت کند؟ یا در مالیتها چرا هنوز بر مبنای اینکه پارسال چقدر دادی امسال چقدر بیشترش کنیم مالیات میگیرند؟)
هیچ ثباتی وجود ندارد. به ناگهان تعرفه واردات 48 کالایی افزایش و به ناگهان بعد از مدتی کاهش میابد. آیا این رانت نیست؟ "

۱۳۹۳/۰۴/۲۷

تست

هنوز به ابراز خوبی که بتونم به اديتور وبلاگم دسترسی داشته باشم نرسيدم.  این فیلترینگ بلاگر عجب دردسری شده. 
الان با ابزار جدیدی از موبایلم تست میکنم. گرچه در تایپ با موبایل به مراتب کندترم تا صفحه کلید

گوگل و جستجوی هشتگ


احتمالا اکثر شما با مفهوم هشتگ (hashtag) آشنایی دارید. به طور خلاصه می توان گفت که هشتگ تشکیل شده از علامت # و یک کلمه یا عبارت. بین کلمات نیز نباید هیچ فاصله ای وجود داشته باشد، به طور مثال googleglass#. این نوآوری به افراد کمک می کند تا مکالمات مربوط به یک موضوع خاص را در اینترنت، و به خصوص در شبکه های اجتماعی، به راحتی پیدا کرده و به آنها بپیوندند. خبر جدید اینکه گوگل هم در نهایت نتوانست در برابر این ایده خلاقانه مقاومت کرده و سراغ آن رفت.

ایده هشتگ ها در ابتدا توسط توئیتر مطرح شد و به طور گسترده برای جستجوی آسان کلمات کلیدی در مکالمات میان اعضای این شبکه اجتماعی مورد استفاده قرار گرفت. توئیتر از دل این ایده، یک ابتکار دیگر نیز بیرون آورد و مباحث داغ درون شبکه ای خود را در قالب لیستی از هشتگ ها به کاربرانش نمایش داد. اواخر بهار امسال بود که فیسبوک نیز، به عنوان غول بزرگ شبکه های اجتماعی، امکان جستجو بر اساس هشتگ را فراهم کرد.

حالا گوگل هم، هر چند کمی دیر، جستجو بر اساس هشتگ ها را در موتور جستجوی خود و همچنین در گوگل پلاس راه انداخته.

به این مسئله توجه داشته باشید که هدف اصلی گوگل از این اقدام، حمایت هر چه بیشتر از شبکه اجتماعی خود است. همانطور که متوجه شدید، گوگل در صورت جستجوی هشتگ ها، تنها پست های گوگل پلاس را در صفحه اعلام نتایج به کاربر نشان می دهد و خبری از پست های سایر شبکه های اجتماعی نظیر فیسبوک و توئیتر نیست. هر چند، گوگل لطف کرده و در بخش نتایج عادی جستجو در سمت چپ، لینک پست های سایر شبکه ها را نیز قرار می دهد!

منبع: http://www.mitnews.ir/1392/07/04/%D8%AC%D8%B3%D8%AA%D8%AC%D9%88-%D8%A8%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D8%B3-%D9%87%D8%B4%D8%AA%DA%AF-%D8%A8%D9%87-%D8%AC%D8%B3%D8%AA%D8%AC%D9%88%DA%AF%D8%B1-%DA%AF%D9%88%DA%AF%D9%84-%D8%A2%D9%85%D8%AF.html

برای اطلاعات بیشتر در مورد هشتگ در ویکی پدیا بیشتر اینجا را ببینید: http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%87%D8%B4%D8%AA%DA%AF

یا راهنمای فارسی گوگل را بخوانید: https://support.google.com/plus/answer/3120322?hl=fa

در نهایت حتما این مقاله جالب را بخوانید: http://www.plusyourbusiness.com/hashing-google-plus-hashtags-uncover-hidden-powers/

۱۳۹۳/۰۴/۲۲

راه پیروزی از شکست میگذرد

سه عامل جبر، اختیار و شانس عوامل مهمی هستند که باعث میشوند به دلایل غلط ببریم یا به دلایل غلط ببازیم. در طول زندگی همه ما این اتفاق بارها رخ میدهد ولی صدایش به گوش نمیرسد. فوتبال را چون عده زیادی میبینند بهانه خوبی است که متوجهش شویم. زندگی اصلا روی یک مدار قابل پیش بینی حرکت نمیکند برای همین هم نمیشود کنترلش کرد. چرخ فلک همان چرخش کره زمین نیست. آنچه که به ما مربوط میشود اراده و عزم و تمرکز بر روی هدف است و با تمام وجود و قوا حرکت کردن.
شل برویم فوری زمانه متوجه میشود و برایمان بازی در می آورد. فقط در مقابل عزم جزم است که توانش کم میشود. البته فقط توانش کم میشود ولی باز هم برایمان سورپرایزهای زیادی دارد و آن سه عامل کار خودشان را خوب بلدند. پس باید از تدبیر هم استفاده کرد. تا میتوانید فکر کنید و تا جایی که میتوانید روی چیزی که فکر میکنید دایره اطلاعاتتان را بزرگتر کنید تا چیزهای بیشتری را در طول مسیر ببینید و البته آنکه هیچ چیز کوچکی را دست کم نگیرید. هر چه که هست را باید دید و تدبیر کرد. 
انسانهای زیادی هستند که کانون کنترلی شان درونی است و تلاش میکنند بر این سه عامل غلبه کنند و اثراتش را کم کنند.
به خودتان، تواناییهایتان و هدفی که برای خود مشخص کرده اید باور داشته باشید و هیچ چیزی کوچکی را در طول راه دست کم نگیرید و آماده باشید برای باخت و شکست مکرر و مقاومت بیشتر و بیشتر.
برای موفقیت تنها یک را در پیش داریم: شکست، امیدوارانه و با تلاش بیشتر و صبورانه ادامه دادن، باز هم شکست، باز هم امید، باز هم شکست، باز هم امید و تلاش ... و موفقیت. (در اصل از رو بردن فلک و ترساندنش از اینکه با ما سر و کله نزند)
این فلک انگار دوست داره با ما بازی کنه و ما رو بازی بده ... 
که چه؟

۱۳۹۳/۰۳/۰۳

یه چیزایی در مورد ایمیل مارکتینگ

مطابق تحقیقات دیوید دنیلز (David Daniels)  از ژوپیتر ریسرچ ایمیلهای بدون هدفی که شخصی سازی و بخش بندی نشده باشند از نرخ متوسط باز شدن 20 درصد، نرخ مطالعه شدن 9.5 درصد و نرخ پاسخگویی 1.1 درصد برخوردارند. از سوی دیگر کمپینهایی که از داده های جریان - کلیک (داده های مربوط به نوع رفتار بازدید کنندگان از سایت) استفاده می کنند عملکرد بسیار قوی تری دارند. میانگین های بالای آنها عبارتند از 33 درصد برای نرخ متوسط باز شدن ایمیل 14 درصد برای مطالعه شدن و 3.9 درصد برای پاسخگویی. (از کتاب ایمیل مارکتینگنوشته جی سیمونز جنکینز)

معمولا ایمیلهای ارسالی را به این صورت دسته بندی میکنند:
1- خبرنامه: بسیاری از شرکت ها و گروه های تجاری و غیر تجاری از خبرنامه به عنوان ابزاری استفاده میکنند تا بهتر و بیشتر با مخاطبان خود در ارتباط باشند و آنها را از آخرین مطالب و اخبار سایت خود مطلع کنند.
2- DIGEST: به درستی نمیتوان برای این گروه از ایمیل ها معنای درستی به فارسی پیدا کرد اما به ایمیل هایی گفته میشود که در آنها خلاصه ای از فعالیت های انجام شده و پیشنهادات برای هفته ها و یا ماه های پیش رو در بردارد.
3- ایمیل های اختصاصی: این نوع ایمیل ها که به ایمیل های تک محوری (Stand Alone) نیز شهرت دارند به ایمیل هایی گفته میشوند که در آنها تنها در مورد یک موضوع خاص اطلاعاتی در اختیار مخاطبان قرار میدهند. به طور مثال از این نوع ایمیل ها شرکت ها استفاده میکنند تا در مورد محصولی که به تازگی منتشر کرده اند اطلاع رسانی کنند و کاربران را دعوت به استفاده از آنها کنند.
 ۴.ایمیل های تبلیغاتی: تمامی ایمیل هایی که تا اینجا در مورد آنها توضیح دادیم فرض بر این بود که دیتابیسی از ایمیل مخاطبان در اختیار شماست و از طریق آن با کاربران ارتباط برقرار میکنید.اما حالت هایی هم هست که شما هزینه ای را به فرد یا گروهی پرداخت میکنید تا برای شما ایمیل های تبلیغاتی ارسال کنند. یا حتی به گروهی هزینه ای را پرداخت میکنید تا در خبرنامه خود برای شما تبلیغات قرار دهند این نوع ایمیل ها در دسته ی ایمیل های تبلیغاتی قرار میگیرند.
 ۵.ایمیل های تبادلی: ایمیل های تبادلی(Transnational Email) به ایمیل هایی گفته میشود که در پایان عملیاتی که کاربر انجام داده است برای وی ارسال میشود. از نمونه های رایج میتوان به ایمیلی که برای تاییدیه و خوش آمد به خبرنامه ارسال میشود اشاره کرد.

 بازاریابی ایمیلی اصولی یک قانون مهم و اولیه دارد: اجازه ی کاربران مهم است.
شاید ایمیل شما تمامی اصول مورد نظر را داشته باشد اما چون کاربران ایمیل خود را در اختیار شما قرار نداده اند باعث شکست کمپین تبلیغاتی شود. ساده ترین روش به دست آوردن اجازه ی کاربران استفاده از فرم های عضویت در سایت یا خبرنامه سایت است.
توجه داشته باشید در بازاریابی اینترنتی اعتمادسازی بسیار مهم است اگر اقدام به فروش ایمیل های کاربران کنید و یا از آنها استفاده هایی کنید که کاربران به شما اجازه آن را نداده باشند میتواند نتایج منفی سنگینی به همراه داشته باشد.

 آنچه در طراحی خبرنامه ایمیلی باید به آن توجه کنیم:

1- قطع اشتراک/تغییر اشتراک/ مرکز ترجیحات: حتما لینک قطع اشتراک داشته باشید. محل قرار دادن این لینک در پایین صفحه است چرا که نباید این گزینه اولین موردی باشد که گیرنده میبیند!
علاوه بر آن قابلیت تغییر فرمت نمایش از HTML به متنی (یا بر عکس) باید گنجانده شود. + قابلیت اشتراک برای دیگر خبرنامه ها + تغییر دوره دریافت خبرنامه
بعضی ها ایمیل شما را از طریق ارسال دیگران (forward) دریافت کرده اند پس اجازه دهید آنها بتوانند به آسانی به اشتراک خبرنامه در بیایند

 2- ارسال ویروس وار: نه تنها گزینه ارسال به دوست باید منحصرا در سرنویس و پانویس قرار گیرد بلکه این بخش بهترین مکان برای تشخیص بازاریابی شفاهی مشترکین است. پر واضح است که این گزینه در یک ایمیل B2B که یک پیشنهاد تجاری دارد نباید قرار گیرد

3- نمایش به صورت صفحه وب/ ویژه چاپ: با وجود امکان بلوکه شدن نمایش تصاویر توسط مخاطب یا لینکهای ناقص و دیگر موارد، سرنویس و پانویس از جمله مکانهای مناسبی هستند که میتوانید امکان مشاهده در صفحات وب یا نمایش نسخه ای که بتوان به آسانی آن را چاپ کرد را در آن قرار دهید. ناگفته پیداست که هدف اصلی بسیاری از کمپین های ایمیلی بالابردن ترافیک سایت است. لذا بخشی از سرنویس و پانویس و حتی متن شما باید به وب سایتتان لینک داشته باشد.

4- خدمات مشتریان/اطلاعات تماس: ابزارهای ایمیلی خودتان را با اجازه دادن به کاربران برای دریافت اطلاعات تماس از طریق ایمیل توسط لینک به صفحه وب سایت یا حتی بهتر از آن ارائه بخش سوالات تکراری FAQ که لینکش را در پانویس خدمات مشتریان قرار میدهید به صرفه تر کنید. مطابق اکثر قوانین ضد هرزنامه باید یک آدرس فیزیکی نیز ارائه کنید.

5- آرشیوها: ممکن است برخی از کاربران خواستار اطلاعات بیشتری از شما و ایمیلهایتان باشند لذا یک لینک سهل الوصول جهت دستیابی به مجموعه ایمیلها و خبرنامه هایتان را در دسترس قرار دهید.

6- جستجو: با قراردادن یک فیلد یا دکمه جستجو در پانویس یک تعامل تک به تک با مشترکین خود برقرار نموده و به آنها اجازه دهید در گوگل جستجو کنند

7- در خبرنامه تبلیغ کنید: علاوه بر آنکه میتوانید مستقیما در خبرنامه تبلیغ بگنجانید حتی میتوانید برای این کار اسپانسر هم جذب کنید

8- سیاست رعایت حریم خصوصی: این بخش بسیار ضروری است. یک سیاست حریم خصوصی اغلب به کاربران اطمینان میبخشد که داده های آنها به خوبی حفظ میشود. شاید کاربران آنرا نخوانند اما وجود این لینک در ایمیل شما اعتماد را افزایش میدهد و مسئولیت آفرین خواهد بود.

9- اطلاعات کپی رایت (حق تالیف): با این که به این نکته توجه نمیشود اما منابع و طراحی های ارزشمند شما ارزش این را دارند که مانند وب سایتتان با آنها برخورد شود. اعلامیه های کپی رایت می توانند از سرقت متون و طرحهای شما و ارائه شدن آنها به نام سارقان جلوگیری نماید.

۱۳۹۲/۱۱/۰۴

تست

این یک پست آزمایشی است.
اگر آنرا خواندید لطفا برایم کامنت بگذارید تا بدانم به کجاها لوله کشی شده است و چه کسانی هنوز آنرا دنبال می کنند.
اگر به خوبی منتشر شده باشد یعنی اینکه ابزار نوشتنم فراهم شده است و از همین هفته دوباره در آن خواهم نوشت.
1 2 3 4 5 6 7 .
" تست تست "
edameye matn