۱۳۸۵/۰۲/۰۲

چهارمين كنفرانس بين المللي مديريت

امروز بروشور و دعوت نامه چهارمين كنفرانس بين المللي مديريت به دستم رسيد
اين كنفرانس قرار است در تاريخ 28 تا 30 آذر سال جاري در تهران برگزار شود
براي كسب اطلاعات بيشتر به سايتشان مراجعه كنيد

متاسفانه اطلاعات سايت مربوط به كنفرانس پارسال است و ابدا به دردتان نميخورد
به هر حال براي دانشجويان 50% تخفيف درنظر گرفته اند


۱۳۸۵/۰۱/۲۸

چند تست رفتاري

تا چشم به هم زديم فروردين به روزهاي آخرش رسيد.
انصافا فروردين با توجه به تغييرات مختلفي كه در شرايط اقتصادي سالانه پيش مياد به نوعي ماهي است كه بيشترين محاسبات سالانه در آن انجام ميگيرد. فرقش با اسفند ماه در اين هست كه در اسفند نگاه شما به گذشته است ولي در فروردين نگاه شما به آينده است

يكي از كارهاي سختي كه دارم انجام ميدم و روي اون متمركز شدم يكپارجه سازي خدمات مختلفمان است. در كنار يكپارچه سازي يك بازنگري كلي هم دارم انجام ميدم تا منافع مشتري را حداكثر كنم

به احتمال بسيار زياد امسال از وجود يك حسابدار خبره بهره مند خواهيم شد. خانمي با سابقه بيست ساله. از نظر طرز فكر و انگيزه همون چيزيست كه من ميخواستم.
يك قدم به تكميل نزديكتر شديم

هنوز خيلي كار داريم. بايد نهايتا ظرف دو هفته آينده همه برنامه هايمان را براي رسيدن به يك ميليون كارتن بسته باشم

براي طراحي مجدد سايت هم به يك نفر مسلط به ASP و SQL نياز دارم. سراغ داشتيد خبرم كنيد

بد نيست با اين تستها ميزان IQ و EQ خود را بسنجيد.
اگر خوشتان آمد بد نيست روحيه، توانايي مشاهده، افسردگي، استرس محيط كار و خود پنداشت خودتان و كاركنانتان را نيز بسنجيد.
چند تايي هم اينجا هست

۱۳۸۵/۰۱/۲۱

هدف فروش 85: يك ميليون كارتن

غير قابل دسترسي هستش نه؟
خب هدف بايد قابل دسترسي باشه. تو پستهاي قبلي ام در مورد خصوصيت هدف نوشتم ولي اگر ميبينيد حالا چرا عمل نكردم تعجب نكنيد.
اولا هميشه ميومدم بر اساس پيش بيني هايم و بر اساس فعاليتهايي كه ميتونيم انجام بديم عددي رو در نظر ميگرفتم كه بهش برسيم
امسال تصميم گرفتم يك عدد بزرگ رو در نظر بگيرم و به جاي اينكه پيش بيني كنم به كجا ميرسيم به اين فكر كنم كه چطوري به اون برسم
به نظر خودم اينطوري بهتر ميتونم روي هدف تمركز كنم و همه توانايي و امكانات رو براي رسيدن به اون به كار بگيرم
خيلي خوب ميدونم در حاليكه الان زير 50 هزار هستيم اين عدد يك ميليون يعني چي
ولي بايد برسم. اگر نرسيدم مهم نيست ولي مهمه كه تا چقدرش رو رسيدم و اگر قابل ملاحظه باشه و عدد خوبي رو بدست آورده باشم ميشينم خوب فكر ميكنم كه تو سال 85 كجا رو اشتباه رفتم كه نشد و براي 86 ميتونم به اين فكر كنم كه چطوري اشتباهاتم رو تكرار نكنم و به حداقل برسونم و شايد حتي عددم رو بزرگتر كردم
اين عدد يك حسن ديگه اي هم داره اونم اينه كه بهتر ميتونم مشاركت كاركنانم رو جلب كنم و چون در اون صورت وضع مالي شركت خوب خواهد شد مسلما به نفع همه است
تازه يك رعبي هم تو دل رقبا ميندازم.براي اينكه بهتر اين رقم رو درك كنيد بايد بگم كه اين رقم كمي بيش از توليد كل سال چهار تامين كننده شركتمون هستش. يعني مجموع كل توليد اونا و ما كمي از يك ميليون كمتره
شما ميگين بهش ميرسيم؟
من كه فكر ميكنم زياد بعيد نيست

۱۳۸۵/۰۱/۱۶

فروش يخچال به اسكيمو


فرض كنيد كه شما فروشنده يخچال خانگي هستيد و منطقه فروش شما قسمتهاي فوق العاده سردسير كانادا يا آلاسكاي آمريكا ميباشد.
در چنين شرايطي فروش يخچال به يك ساكن منطقه يا به يك اسكيمو چطور ممكن است عملي شود؟
آيا شما نيز فكر مكينيد كه در چنين نقاطي از دنيا به يخچال نيازي نيست و به دليل هوايي كه نه تنها سرد بلكه يخبندان است نياز به يخچال نيز براي مردم منطقه وجود ندارد؟

لطفا قبل از ادامه مطالعه كمي روي اين موضوع فكر كنيد.

فرض ميكنم الان كه داريد اين سطر را ميخوانيد خوب روي اين موضوع فكر كرده ايد و ايده هايي نيز داريد.
قبل از پاسخ لازم است شما را با تكنيك FAB (Features, Advantages & benefits) تكنيك مشخصات، مزايا و منافع يا همان تكنيك فروش منافع آشنا كنم.
در اين روش فروشنده سعي ميكند با تكيه بر مزايا و مشخصات محصول، مافع ناشي از استفاده از كالا را با نيازهاي مشتري مرتبط سازد و با اين تكنيك مشتري را متقاعد به خريد محصول نمايد.
اين تكنيك از شرح و شناخت سه عامل
- مشخصات ( اندازه، رنگ، طعم، كيفيت، زمان تحويل، شرايط قرارداد، قيمت، مواد متشكله، بسته بندي، خدمات، سطح فن آوري، كارايي در مصرف انرژي)
- عامل مزايا (سهولت حمل و نقل، جذابيت، قبول ذائقه، ارضاي نيازها، سرعت در رفع نياز، انصاف، اقتصادي بودن، سلامتي، امنيت، زيبايي، اطمينان خاطر، جديد بودن، مصرف برق كمتر)
- عامل منافع (لذت، احساس موفقيت، سرمايه گذاري، سرگرمي، آسايش خاطر، دوست يابي، حمايت از ديگران، تقويت سلامتي، هزينه كمتر)
شكل ميگيرد و با استفاده از اين عوامل سعي ميكند منافعي را براي مشتري در ازاي خريد محصول ايجاد كند.
در اين تكنيك فروشنده بايد :
- مشخصات محصول مانند ابعاد، اندازه، قيمت، خدمات و كارايي را توضيح دهد
- به مزاياي محصول مانند سهولت در حمل و نقل، سرعت، سلامتي و جديد بودن اشاره نمايد
- روي منافع محصول براي مشتري مثل هزينه كمتر، آسايش و امنيت بيشتر تكيه كند
- صبر كند تا مشتري نظر خود را بگويد

اكنون ببينيم چگونه با استفاده از اين تكنيك ميتوانيم يخچالي را به اسكيمو بفروشيم:
در قسمت اول يعني مشخصات محصول، شما به خريدار ميگويي كه اين يك يخچال است، برقي است يا نفتي، كوچك است يا بزرگ اما اين اطلاعات در خريدار شما انگيزه ايجاد نميكند. در قسمت دوم يعني مزايا، شما به خريدار ميگوييد كه اين يخچال مدل جديدي است، بدون برق و يا به كمك باطري يا نفت كار ميكند و ... ولي باز هم تا اينجا در خريدار انگيزه ايجاد نميشود.
در قسمت سوم يعني منافع ناشي از در اختيار داشتن محصول، شما به خريدار ميگوييد كه براي سلامتي و تندرستي خود به شير تازه، سبزي تازه، گوشت تازه، و سالم و ميوه ها احتياج دارد. در قطب شمال در برودت زير 30 درجه همه چيز منجمد است و از شير و سبزي و گوشت و ميوه تازه نميتوان استفاده كرد. ضمنا يخچال محفظه اي است كه درجه حرارت داخلي آن بين مثبت 1 تا مثبت 2 درجه است و شير و گوشت و ميوه و سبزي در اين درجه حرارت تا چند روز سالم و تازه باقي ميماند و سلامت ما در گرو تازه بودن و سالم بودن مواد غذايي است و اين محفظه قادر است مواد غذايي را در درجه حرارت بهداشتي در هر محيط و منطقه اي نگهداري كند. اگر درجه حرارت بيرون منفي 30 تا مثبت 50 هم باشد باز هم درجه حرارت اين محفظه ثابت است.
اكنون توانستيم اسكيمو را به منافع ناشي از داشتن يخچال آشنا نموده و او با درك تاثير يخچال در سلامتي و تازه بودن مواد غذايي و نهايتا سلامت و بهداشت خود آماده خريد است.
پس به اسكيمو هم ميتوان يخچال فروخت.

۱۳۸۵/۰۱/۱۵

اولين روز كاري

با توكل به خدا اولين روز كاري رو هم شروع كرديم و پشت سر گذاشتيم
اغلب تماسهاي اين روز معمولا تماسهاي تبريك سال نو است. اميدوارم همانطور كه همه ما براي يكديگر آرزو ميكنيم امسال سال پر خير و بركت و با سلامتي كامل و شادي دل براي يكايك هم ميهنان عزيزمان باشد
فرصت رو غنيمت شمردم و با كاركنانم بصورت خصوصي از مشكلات كاري شان صحبت كرديم. ميخواستم از زبان خودشان بشنوم كه چه عواملي در كاهش يا افزايش انگيزه و روحيه آنان اثر داشته و دلشان ميخواهد محيط كارشان چگونه باشد
درسته كه اين امكان ميسر نيست كه محيط كار براي همه ايده آل باشد ولي مرتفع كردن مسائل روحي مشترك كاركنان كمك زيادي در افزايش انگيزه كاري آنان ميشود
كمي نيز از برنامه هايشان براي سال بعد و اينكه در اين ايام تعطيل چه نقشه هايي براي سال 85 كشيده اند صحبت كرديم

بعد از آن كمي به اوضاع مالي و ليست چكهايي كه با فاصله كم بايد پاس كنيم نگاهي كردم. اميدوارم به حد كافي از استرس دور باشم و فرصت كافي داشته باشم كه با فكر باز برنامه هاي زيادي كه در فكرم دارم را به موقع انجام داده و تكميل نمايم.