۱۳۸۷/۱۲/۰۴

توسعه فروش

به منظور توسعه فروش در تهران و اصفهان و آذربایجان(ها) به افرادی فعال و دارای فن بیان و روابط عمومی خوب، جدی، منظم و با پشتکار جهت ویزیت فروشگاهها و مراکز مصرف کاغذهای اداری نیازمندم.
عمده درآمد آنان از طریق پورسانت بسیار خوب تامین خواهد شد.
از نظر من فروشندگی شغلی بسیار حرفه ای است. افرادی که خودشان را کاندید میکنند باید تصورشان از این کار بسیار جدی تر و حرفه ای تر از مواردی باشد که من در اینجا به آنها اشاره کردم. به عبارتی افرادی که فکر میکنند خیلی ریلکس و شل و ول قرار است بروند به فروشگاهها و مراکز مصرف این محصول مراجعه کرده و محصولی را معرفی نمایند و شاید مشتری سفارش دهد خودشان را کاندید نکنند.
اگر چنین افراد با لیاقتی سراغ دارید به من معرفی کنید.
افراد مقیم استانهای فوق در اولویت قرار دارند

۱۳۸۷/۱۱/۲۶

ردیابی هر حرکت اقتصادی

یعنی واقعا همه چیز از کارت ملی شروع شده؟
طرح اطلاعات اقتصادی خانوار و بعد از آن اجباری شدن مالیات بر ارزش افزوده، کد اقتصادی جدید و اخیرا نیز اجباری شدن ایران کد.
امروز هم بانک اطلاعات و اعتبار سنجی مشتریان بانکها (به نظرم همان سیستم سنجش میزان موجودی مشتریانی بود که خیلی سر و صدا کرد و بعد هم تکذیب شد یا به تعویق افتاد) افتتاح گردید.
مبارک است.
ظاهرا قرار است هر نوع حرکت اقتصادی رد یابی شود.
این که خوب است یا بعد بستگی به هدفی دارد که از آن دنبال میشود و اینکه چقدر منافع ملی را حداکثر میکند.
به نظر من خود منافع ملی هم تعریفی دارد. منافع آحاد مردم از چه نظر؟ رونق اقتصادی به نظرم منفعت مهم ملی است.
شاید هم تعریف از منافع ملی اخذ مالیات بیشتر یا حذف یارانه ها و یا تقسیم مساوی درآمدهای ملی در نظر است.

فعلا که دستور کاهش قیمتها اثرات آتی اش را که به نظر من سال بعد با افزایش قیمتها خودش را نشان خواهد داد هنوز نهفته دارد. افزایش بهای انرژی و سنت افزایش دستمزدها هم قطعا بر این افزایش قیمت دامن خواهد زد مضاف بر اینکه اثرات برنامه های اقتصادی دولت که هنوز در مجلس است زیاد قابل شناسایی نیست.

شرکتهای خصوصی باید بیشتر به منابعشان و نحوه مصرف آنها توجه نمایند.
بخصوص اینکه به دلیل مشکلات اقتصادی حاکم توانایی بازپرداخت تعهدات به دلیل به هم خوردن محاسبات گردش مالی با مشکلاتی مواجه شده است.
باید کمربندها را سفت تر کنیم.

۱۳۸۷/۱۱/۱۵

رکود، ابهام، فرصت، تهدید و تصمیم گیری

کاهش قیمتها هنوز ادامه دارد. در برخی از صنایع داخلی تازه آغاز شده است.
بعید میدانم کاهش قیمتها رکود فروش ماه اخیر را بشکند. به هر حال متاسفانه با کاهش قیمت عملا تایید کرده ایم که کاهش قیمتها واقعی بوده است و بازار منتظر میماند تا باز هم قیمتها کاهش یابد و البته با کاهش تقاضا باز هم قیمتها کاهش خواهند یافت.

به نظر من به جای کاهش دستوری قیمتها خوب بود دولت هزینه تولید را کاهش میداد. به زودی شاهد افزایش دستوری حقوقها خواهیم بود. از طرفی هزینه های واردات مواد اولیه پا برجاست به نظرم حتی باید تمامی عوارض و مالیاتها از صادرات حذف شود تا تولید کنندگان داخلی بتوانند بازارهای جدیدی را در بین رقبای دارای نامهای تجاری معتبری که اکنون ضعیف شده اند بدست بیاورند. گرچه نوسانات ارزی و قیمت مواد اولیه و افزایش هزینه های تولید قدرت رقابتی در بازارهای خارج از کشور برای تولید کننده باقی نگذاشته است.
در حالیکه ظاهرا قرار است هزینه سایر عوامل تولید از جمله انرژی نیز افزایش یابد، رکود فروش و در پی آن کاهش دستوری قیمتها همراه با نوسانات ارزی اخیر به نظرم لطمات بزرگی را به منابع تولید کنندگان خواهد زد. حتی با خودم فکر میکردم که ما چرا به جای آنکه برای جلوگیری از آسیبهای ناشی از بحرانهای اخیر اقتصادی که در کل جهان تاثیر گذار بوده است داریم خودمان برای خودمان بحران ایجاد میکنیم!؟
در هر صورت کاهش قیمتها حتی اگر دستوری هم باشد قطعا قدرت خرید را بالا خواهد برد. چیزی که مردم در شب عید و دولت برای انتخابات بعدی به آن احتیاج دارند.
افزایش قدرت خرید مردم قاعدتا بایستی رکود را کنار بزند و جانی دوباره به بازار بدهد و صد البته مجددا رشد تورم در پی افزایش تقاضا به شرط عدم مهار نقدینگی و داستانهای همیشگی که بارها و بارها در اقتصادمان تکرار شده است.

در پی عدم پایبندی مدیریت شرکت به تعهداتش در قبال مشتریان و حتی قراردادهایش با آنان و حتی توافقاتشان با من تصمیم دارم از زمان استفاده کرده و با ترک آنجا، فرصت باقی مانده از سال را به بررسی آینده فعالیت و ترسیم نحوه فعالیت آتی شرکتم بپردازم و تغییرات احتمالی در رفتار با بازار و عملکردمان را مشخص نموده و برای اجرا به کارکنانم بسپارم.
الان که به آن فکر میکنم حجم عظیمی از کارهایی را میبینم که باید انجام شود به شرطی که اقتصادی بودن فعالیتها برایم محرز گردد. گاها حساب میکنم و میبینم اگر محل دفتر و تشکیلاتمان را اجاره میدادیم بیشتر گیرمان می آمد. همانطوری که یکی از دوستانم قصد دارد شرکت نرم افزاریش را که ظرف 15 سال فعالیت با بیش از 60 کارمند گوشه ای از سهم بازار نرم افزار خاصی را به خودش اختصاص داده است را تعطیل کرده و با فروش دفترش از طریق سود بانکی به قول خودش جرینگی با بهترین درآمد و البته با کمترین استرس زندگی کند.
تصمیم دارم در خصوص گسترش یا حفظ و یا شاید حتی کاهش فعالیت شرکتم در این ایام باقی مانده از سال بیشتر تعمق کنم.
چند روز پیش نیز با یکی از بانکها برای دوره های آموزشی تفکر سیستمی و مدیریت خدمات و ارتباط با مشتری به توافق رسیده ام. برگزاری دوره های آموزشی همیشه مرا به جلو هل داده است! این عبارت مصداق واقعی دارد چرا که مجبور میشوم بیشتر مطالعه کنم و دائما به روزتر و جلوتر از حضار باشم و بتوانم اذهان آنها و سوالات بیشمارشان را اداره کنم. هر چقدر حضار حرفه ای تر باشند برایم بهتر است. به تجربه دریافته ام که حتی سخنرانی برای افراد فاقد تجربه و تخصص ملالت آور است.
در این مدتی که در این شرکت همکاری داشتم اعتماد به نفسم چند برابر شده است و از اینکه توانایی نسبتا خوبی در طراحی و اجرا و به عبارتی خودمانی تر در مدیریت یک نظام فروش و بازاریابی پویا در من به وجود آمده و مهارتهایم افزایش یافته است بسیار خوشحالم.
قصد دارم اگر برای گسترش فعالیت شرکتم به نتیجه رسیدم تمامی آموخته هایم را در طراحی مجدد نظامی برای فروش بیشتر محصولات شرکتم به کار گیرم. راستش را بخواهید با آنکه فکر میکنم بسیار حرفه ای تر شده ام ولی احساس میکنم چیزهای خیلی بیشتری را باید یاد بگیرم. و این خودش کمی برایم استرس ایجاد میکند.
ولی فعلا برای درک بهتر شرایط اقتصادی و تطابق با آن به آرامش وتمرکز بیشتری نیاز دارم.
ممکن است دعوت یکی از دوستانم را برای همفکری و مشاوره برای مسائل فروش و بازاریابی شرکتش بپذیرم. به هر حال تجربه همکاری در کسب و کار دیگر و محیط متفاوت برایم بسیار ارزنده بود و سعی خواهم کرد به آن ادامه دهم. برای حرفه ای تر شدن در مدیریت به تجارب بسیار بیشتری نیاز دارم.

با این برنامه نظام مالیاتی جدید هم که مرحله دوم ثبت نامش مشمول کلیه افراد با هر سطح درآمد است و اخیرا و البته بی سر و صدا آغاز شده است مشخص نیست چه رفتار و عکس العملی را در اصناف ایجاد نماید. ضمن آنکه این بار ظاهرا صنف به صنف مشمول این قانون میشوند تا مشکلی فراگیر مانند دفعه قبل ایجاد نگردد. مشکلشان! هم این است که دیگر نیازی به نگهداری حساب و کتاب دو دفتره نخواهد بود و مالیات بر در آمدها چند برابر خواهد شد.
البته اگر نظام مالیاتی خوبی برقرار باشد خودش به خودی خود خوب کار خواهد کرد ولی اگر قرار باشد ماموران اداره دارایی فروشهای واقعی اعلام شده را نیز به بهانه هایی برای دریافت مالیات بیشتر به زیر سوال ببرند قطعا راه حلهای دیگری برای فرارهای مالیاتی خلق خواهد شد. به نظر من شرط موفقیت این نظام مالیات بر ارزش افزوده در شفاف سازی درآمدها و واقعی تر شدن درآمدهای مالیاتی، تنها و تنها در اعتماد به بنگاهها و عاملان اقتصادی است. تا زمانی که مالیات محاسبه شده توسط اصناف و موسسات (کلا عاملان اقتصادی) با رقمهای محاسبه شده توسط ممیزان مالیاتی علیرغم یکسان بودن روش و تنها به دلیل عدم اعتماد و ارزیابی بر اساس حدس و گمان متفاوت است نباید انتظار موفقیت این نظام مالیاتی را داشت.
راستی چرا هنوز نمیتوانیم مالیتها را از طریق نرم افزار محاسبه و پرداخت کنیم بدون آنکه ممیزان مالیاتی ایرادی بر آن بگیرند؟ مگر نرم افزارهای مختلف برای محاسبات مختلف شرکتها کارایی ندارند؟ خود این موضوع هنوز برای همه دردسر ساز است و برای من یک علامت سوال بزرگ. و راستی که چقدر خیال همه از این بابت راحت میشد.

.صحبت به نرم افزار کشید برای حسن ختام سایت جالبی را معرفی میکنم
سایت yourfonts.com یک سایت فوق العاده است از این جهت که به شما کمک میکند تا دست خط خود را به فونت تبدیل نموده و با خط خودتان در نرم افزارهای مختلف تایپ کنید. و این سرویس البته رایگان است. اگر کسی به محل حروف فارسی آشناست راهنمایی کند تا دست خط فارسی خودم را فونت کنم. بعد از این باید بیشتر مراقب فونتها هم باشیم تا دست خطمان را جعل نکنند

ضمنا در پست قبلی ظاهرا اشتباهات تایپی زیادی داشتم. اگر به ساعت انتشار آن دقت میکردید متوجه میشدید که خستگی و شب زنده داری دقت تایپم را کم میکند. از اشتباهات تایپی این پست قبلا عدر میخواهم. سر فرصت پست قبلی را اصلاح خواهم کرد