۱۴۰۰/۰۹/۰۷

eBiz's Post

به دنبال موضوع اتفاق اخیر، برخی با ناامیدی از من پرسیده اید که آینده کارآفرینی در کشور چگونه است؟ و فلان
جدای از اینکه در مورد آینده کارآفرینی بارها اشاره ای کرده ام و نیازی به تکرار نیست، این موضوع خیلی ربطی به کارآفرینی و فضای کسب و کار ندارد. 
بجز در یک مورد و آن هم مشخص نبودن قوانین برای حمایت از حقوق  پلتفرمها است. گرچه هیچ جای دنیا هم هر پلتفرمی کاملا مبّرا از مسائل و مشکلاتی که کاربران ممکن است برای جامعه ایجاد کنند نیست و همه باید نظارت کافی داشته باشند. حتی در خود آمریکا. پلتفرم داری، نیازمند پشتیبانی فنی و حقوقی بالایی است. بگذریم از اینکه ما اصلا در قانونی حدود مسئولیت مدیریت پلتفرم را تعریف نکرده ایم و هیچ حمایتی از آن نمیشود و هر چیزی به راحتی و سادگی با تفسیر پذیری میتواند مدیریت را دچار اتهام کند.
علیرغم اینکه هیچ تمایلی نداشتم دراین خصوص بنویسم ولی برای اینکه آن عده از جوانانی که امیدوارند کار و کاسبی شان در این کشور رشد کند نا امید نشوند باید مواردی را برایتان روشن کنم. 
در موردشان فکر کنید و عمیق شوید.

- اگر مدیر عامل مثلا ایران خودرو را (مثال صنعتی میزنم که بدانید موضوع فقط مربوط به کسب و کارهای اینترنتی و آنلاین نیست) به جرم عدم رعایت استانداردهای ایمنی در ترمزها مجرم اعلام کنند، معنی و مفهوم آن این نیست که دارند سر راه کارآفرینی و کسب و کار سنگ می اندازند. همه در همه کشورها باید قوانین را رعایت کنند
- برخی از کسب و کارها ذاتا پوشش هستند. هر چقدر هم بزرگ یا صنعتی باشند (خشکشویی سریال برکینگ بد را به خاطر آورید). خودتان را با آنها مقایسه نکنید. بلایی هم سر آنها بیاید لزوما سر شما نمی آید. بسیاری از آنها درگیر مسائل پشت پرده اختلافات باندهای قدرت و تاثیرگذار هم هستند. در برخی موارد حتی قدرت قضایی شایدکفایت نکند. مثالهای زنده ای را در موضوعات مافیا خودرو و ارز و تحریم و مذاکره و برجام و ... را تجربه کرده اید.
- در مورد سقف شیشه ای کسب و کارها در برخی جوامع در حال توسعه (مثلا بقیه ایستاده اند و فقط اینها در حال رشد و توسعه هستند) مطالعه کنید. بی جهت نیست که برخی کسب و کارها در این جوامع سقف ندارند ولی بقیه دارند. 
-  در موضوعاتی مثل مثلا طرح صیانت، برخی از کسب و کارها ممکن است از ترس اینکه نکند مشتریانشان را از دست بدهند در ظاهر با مردم همراه شده و ادعای مخالفت دارند، اما در باطن منافعشان در همراهی است و تا جای ممکن سعی میکنند مخالفان موفق نشوند یا منصرف شوند. این تا جای ممکن، حداکثر بی سر و صدایی است.
- "شوربختانه در برخی موارد مرز بین‌مجاز و غیرمجاز کاملا محو است. مثلا آیا ترامپ واقعا باید از شبکه‌های اجتماعی به بیرون پرت می‌شد و آزادی بیانش محدود می‌شد؟ در ایران اما مشکل ما وسیع‌تر است، چون قوانین ویژه و تخصصی در موردسوشال مدیا نداریم و تفسیر از قوانین موجود فراخ و شاید گاهی سلیقه‌ای باشد. کلا به نظر می‌رسد که صاحب بک شبکه اجتماعی مانند مدیر مسئول یک روزنامه در نظر گرفته می‌شود و فعالیت کاربرانش در حکم نوشته‌های نویسندگان نشریه" که خوب میدانید چقدر با هم تفاوت دارند ولی همینی است که هست. در صورتی که عملا به سبب ممکن نبودن کنترل فعالیت‌های آشکار و پنهان کاربران و تفسیر آنها و نیز رعایت حریم خصوصی آنها، صاحب یک شبکه اجتماعی حتی اگر بخواهد، نمی‌تواند کنترل صد در صدی داشته باشد. 
- اینطور نیست که یک استارتاپ توسط چند جوان به مراتبی از رشد چند میلیاردی برسد و همه اش نتیجه فعالیت خودشان باشد. ساده نباشید.
- اگر شما کسب و کار ساده ای دارید که به هیچ باند قدرتی (دوست داشتید اسمش را بگذارید مافیا، یا کارتل) متصل نیست، تنها درگیری ذهنی شما میبایستی اطلاع از حدود قوانین جاری کسب و کار و حوزه فعالیتتان و پیشی گرفتن از رقبا برای افزایش سهم بازار و از همه مهمتر سودآوری بیشتر برای کسب و کارتان باشد. با بقیه مسائل کاری نداشته باشید و خودتان را درگیر نکنید.
#کسب_و_کار #تاجتماعی

t.me/AlirezaMojahedi
AlirezaMojahedi.com
By: Alireza Mojahedi via eBiz

هیچ نظری موجود نیست: