۱۳۹۹/۰۱/۰۴

eBiz's Post

سهم ما در این بلا

غلامرضا خاکی

امروز صبح زود از پشت پنجره کوچه را نگاه می کردم، کوچه ما هراسیدگان، شبیه کوچة ارواح بود. از لحظه ای که بیدار شده بودم ذهنم مشغول زحمات گرانقدر شبانه روزی تیم های پزشکی و مدیریت بیمارستان ها در این شرایط سخت کمبود منابع مالی بود. من تا همین چندی پیش که توفیق ایفای سهم ناچیزی در تلاش برای بهبود امور حوزه نظام سلامت نیافته بودم نمی دانستم که این گروه از فرزندان ایرانزمین چگونه به رغم ناراستی ها و کاستی ها و سوءمدیریت ها چه سهم تعیین کننده ای در زندگی ما دارند! این روزها فکر چند و چون عملکرد کادر پزشکی بیمارستانها مرا یاد جمله ای منتسب به چرچیل- نخست وزیر انگلیس در جنگ دوم جهانی- می اندازد ؛ او خطاب هنگام بمباران بی امان آلمان ها به خلبانان نیروی هوایی انگلیس گفت: "در تاریخ هیچگاه سرنوشت ملتی چنین به دست اندکی از فرزندانش نبوده است..."
پشت پنجره خمیازه کشان در تامل بر این جملة حماسی و شورانگیز و برانگیزاننده آن پیر سیاست بودم که ماشین زباله شهرداری به سر کوچه ما رسید و بچه های عزیز و زحمتکش شهرداری مثل همیشه چُست و چالاک مشغول خالی کردن ظرف های زباله شدند.تماشای این بچه های ارزشمند بی ادعا، باعث شد تا از خود بپرسم آیا در شرایط فعلی ایران این فقط کادرهای پزشکی هستند که سهم  اصلی را در نجات ایرانیان از این بلای جهانی را دارند؟...
این پرسش مرا تا آنجا کشاند تا با خود بگویم در کنار توجه  قدرشناسانه به حق همة ما به سهم درمانگرانة همة عزیزان تیم پزشکی در عرصه عمل از بالا تا پایین، باید سهم دیگرانی را نیز در جامعه فراموش نکنیم و کسان دیگری  را که در این شرایط نقش های جدی در "پیشگیری و بقای جان" مردم به عهده دارند ارج بگذاریم، ما باید  زحمات همه فراموش نکنیم ، ما باید قدردان باشیم هرچند متاسفانه ارج گذاری های ما گشایش مادی در زندگی آنان نمی کند اما حداقل کلمات و جملات سپاسگزارانه از آنها را که می توانیم دریغ نکنیم و آنها را بنوازیم و حضور "هستی" آنها در مبارزه با عامل "نیستی" پاس بداریم . گروههایی مانند کارگران کارخانجات بویژه تامین کنندگان مایحتاجات و ضروریات مردم، کارمندان بانک ها ، ادارات خدماتی... که تا آخرین لحظات سال ایستادند و برای مردم کوشیدند و به آنها پاسخگو بودند و تا آینده ای نامعلوم پای این کار بمانند. راستی هیچ فکر کرده ایم اگر همین بچه های شهرداری مردانه همت  نکنند و در جمع آوری و پاکسازی آین همه زباله های وحشتناک در شرایط فعلی کوتاهی و کم کاری و بی دقتی کنند بر سر ما چه می آید و مریض تعدادشان آنقدر زیاد می شود که بیمارستان های محدود ما دیگر امکان پذیرش آنان را نخواهند داشت؟ اگر توزیع کنندگان مواد غذایی و دارویی و بهداشتی اینگونه دلاورانه در کوچه های آلوده این شهر کارتن به بغل فعالیت نکنند بر سر ما چه می آید؟ اگر و صدها اگر دیگر که اگر بگویم مثنوی صد من کاغذ می شود.این گروهها جملگی از طبقات ضعیف جامعه هستند که به برکت تدبیر نداشته حضرات ،تورم هر روز آنان را نزد زن و بچه هایشان شرمنده تر شان می سازد.
راستی سهم ما ، این در خانه نشستگان که "گوشی به دستیم" در چنین شرایطی چیست؟
این که به بهانه عید ،این گروههای ضعیف بویژه پاکبانان(رفتگران/ سپوران) را در کوچه های خویش دریابیم و آنها را به انسانی ترین شیوه ممکن یاوری کنیم ، و از سویی  دیگر این روزها و ساعت ها را سرمایه ملی تلقی کنیم و آن را به بیهودگی و پراکندن سیاهی هدر ندهیم  و بدانیم اخلاقی ترین کار امروز ما، ترویج امیدواری و درازکردن دست یاریگری و هیزم ننهاندن بر این آتش خانمانسوز است.
 
   

By: via eBiz

هیچ نظری موجود نیست: