حس کردن پول
به نظرم یکی از اصلی ترین علل شکست استارتاپها این است که این نوع از کسب و کارهای نوپا بیش از هر چیزی به ایده و شاخ و برگ دادن به آن میپردازند؛ بدون آنکه به جریان نقدینگی توجه کافی داشته باشند.
توجه به جریان نقدینگی فقط محاسبات روی کاغذ نیست. ترکیبی است از محاسبات، پیش بینی، درک شرایط، شم اقتصادی و ... که من به آن میگویم حس پول.
هیچوقت در دنیای واقعی کسب و کارها، 2 دوتا، چهار تا نیست. خوشبینانه 4.5 بد بینانه 3.8 است. یعنی بد بینانه تر ازن را اصلا نباید رفت شروع کرد.
گرچه گاها هم ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کار میشوند که این دو دو تا بشود 6 تا یا حتی 8 تا یا بر عکس
بستگی مستقیم به شرایط محیط کسب و کار دارد (عناصر PESTEL که به آن ه اشاره خواهم کرد)
یکجا میشود سنگاپور یکجا میشود کشور دیگر
یکی از اصلی ترین تفاوتهای استارتاپها با کسب و کارهای نوپای دیگر در این است که بیشتر استارتاپها روی سرمایه سوم شخص حساب باز میکنند. در حالیکه کسب و کارهای دیگر عمدتا با جمع سرمایه بنیانگذاران آن بنا میشود.
لذا حس کردن پول در بسیاری از استارتاپها ضعیفتر است و حسی نسبت به صفرهای جلوی ارقام ندارند. فقط میدانند که عدد بزرگ است یا کوچک.
در حالیکه در دسته دوم خرج کردن یک 100 تومانی کاملا حس میشود و افراد را روی جریان نقدینگی متمرکز میکند
برای همین هم معمولا استارتاپها راحت تر برچیده میشوند و بیشترین افسوس معطوف میشود به عدم تحقق محصولی که با رویای تحققش زندگی کرده ایم نه رویای پولی که قرار بود از این سرمایه گذاری حاصل شود
درست است که زندگی یعنی دنبال کردن رویاها و هرگز هیچ سرمایه داری (به تفاوت ثروتمند و سرمایه دار توجه کنید) به خاطر توجه به پول ثروتمند نشده است، ولی هرگز بدون توجه به پول هم نمیتوان ثروتمند شد
دقت کنید!
لطفا این جمله را برگردید دوباره بخوانید.
معمولا خیلی وقتها گول انشای کلمات در جمله را میخوریم
مثل این است که من بگویم عقل سالم در بدن سالم است، در حالیکه هرگز حساب کالری و زمان سپری شده در ورزش را نداشته باشم
لذا حتی اگر هدفتان انباشت پول نیست، نمیتوانید بدون توجه و بدون حس کردن جریان وجوه نقد و پول در کسب و کارتان، آنرا درست هدایت کنید
تصور کنید کاپیتان کشتی را که چشمش روی جزیره مقصد است و از مسیر حرکت و موانع و سهولتهای پیش رویش غافل شود
این قانون در هر کاری صدق میکند. شما باید عوامل موثر در کار را حس کنید. با تمام وجود هم باید حس کنید.
در اداره کردن کسب و کارتان وقتی قبض برقی پرداخت میشود، اگر حس (حواس) شما درگیر باشد با کسب و کار، بلافاصله بدون مراجعه به سوابق به خاطر خواهید آورد که قبض این ماه کمتر شده است یا بیشتر و آیا برنامه کاهش مصرف شما (اگر اصلا برنامه ای برای آن داشته باشیم) درست پیش میرود یا خیر
کسب و کار برای موفق شدن به خیلی از سیستمها نیاز دارد. سیستم مالی، سیستم اطلاعات، سیستم ارتباط، سیستم ایجاد شادی و امید در کارکنان و ... و شما به عنوان هدایتگر، اگر حستان درگیر نباشد نمیتوانید منجر به موفقیت شوید
درست مانند مدیر مستخدم (استخدام شده) کم تجربه (ضرب المثل معروف در هاروارد نمیتوان مدیر شد - اشاره به نیاز به تجربه مدیریت بعد از فارغ التحصیلی) که هیچ درک و حسی از فضای داخلی و خارجی کسب و کارش نداردو حقوقش را میگیرد و دنبال شوآف در رسانه ها است.
همانطور که حواسمان باید به کوچکترین احساس دردی در بدنمان (دریافت سیگنالی از وجود ایراد یا نادرستی چیزی) باشد، همانطور هم باید حواسمان به جریانهای جاری در سازمانمان باشد
#کسب_و_کار
AlirezaMojahedi.com
@AlirezaMojahedi
@DrAlirezaMojahedi
By: via eBiz
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر