۱۳۹۸/۰۹/۰۴

eBiz's Post

ادامه از پست قبلی

فردا هم تا تقی به توقی میخورد میگوییم این فردی که بهش جایزه دادیم مثل ب.ز. از آب در آمد و در اصل اختلاس گر بوده و ...
این جوان دارد خبر اختلاسها را میشنود. یک نگاهی به وضع خودش میکند یک نگاه به اعدادی که دزدیده میشود.
به خاطر نفع دولت در مشغول کردن جوانان تحت عنوان کار آفرینی و استارتاپ و دانش بنیان و ... که عده ای جوان بیکار نمانند، به توهم کارآفرینی دامن زده میشود. توهم مدیریت، توهم صاحب کسب و کار بودن و خیلی وقتها توهم بیل گیتس و استیو جابز بودن و از گاراژ شروع کردن و ...
این کجا و آن کجا. این فضای کسب و کار کجا و آن فضای کسب و کار کجا. اگر تحریمها فردا برداشته شود معلوم میشود خیلی از این کارآفرینان الگو، چند مرده حلاج هستند
همین دیروز بود که سایتهای دانلود فیلم فیلتر میشدند. چرا؟ رقیب کدام کسب و کار بودند؟
حتی مثالهایی که برای الگو سازی میزنیم را درست انتخاب نمیکنیم یا در بهترین شرایط اصلا مثالهای خوبی نیستند
مگر کم داریم از مدیران و کارآفرینان صنایع سبک و صنایع سنگین و بخش کشاورزی  و صادر کننده و وارد کننده و تاجر و ... که تک تکشان میتوانند درسهای فراوانی به جوانان بدهند؟ چرا هیچ خبری از آنها نیست و فقط کارآفرینی را نزد کسب و کارهای آنلاین میگردیم؟
علتش شاید همانی باشد که در بالا نوشتم. فعلا چون کسب و کارهای غیر آنلاین بالای 75 درصدشان (برخی جاها اعلام شده بالای 85 درصدشان) تعطیل شده اند و دوست نداریم بگویند چرا و چه شد (که گه گداری صدای اعتراضهایشان در اتاق بازرگانی و محافل تخصصی در قالب فیلم و ... به دستتان رسیده است) پس بهتر است جوانان به توهم کارآفرینی و راه انداختن کسب و کار برای خودشان دچار باشند و به بهانه کارآفرینی و استارتاپ و ... از منازل بیاریم بیرون دور هم مشغول باشند. چیزی هم که از جیبشان میرود به جیب ما وصل نیست پس مهم نیست. در عوض در کارنامه ما ثبت میشود چنین کردیم و چنان کردیم. ارقامی هم که قرار بود صرف اشتغال زایی و ... در ردیف بودجه هزینه شود هزینه شد. کسی در مورد راندمان و نتیجه از ما سوال نمیکند
همه این مثالها و صدها برابر آنچه ننوشتم، نمونه ای است از اینکه به حد کافی جوانان ما تحت فشارهستند. کمک کنیم همین چند جرعه اعتماد به نفسی که برایشان باقی مانده از بین نرود
"کارآفرینی" لزوما  "کارآفرینی استارتاپی" نیست. استارتاپ هم کسب و کار دارای اپلیکیشن و وب سایت نیست. معدود کسب و کارهایی هم میتوان نام برد که همه کارهایش از طریق اپلیکیشن و وب سایت بگردد. بسیار معدود.
پس کارآفرینی و کسب و کار را هم برایش درست تعریف کنیم

درسهای شکست و موفقیت مدیران دیگر صنایع و بخشهای اقتصادی را منتقل کنیم. یاد بدهیم که اگر امروز با بسته شدن اینترنت کسب و کار آنلاین دچار خسارت شد چگونه دوباره بپا خیزید و نا امید نشوید.
یاد بدهیم اگر بازدید سایتش کم شده خیلی برای خودش دنیا را تیره و تار نکند، در همین مدت فرد دیگری فروش چند صد میلیونی اش از دست رفته، یکی دیگر کالای تولیدی فاسد شدنی اش تاریخ مصرفش گذشته و کلی ضرر روی دستش مانده و دیگری بدهی اش را نمیتواند بپردازد چون وصول نکرده، یکی دیگر...
دیروز هایی، پدر و مادر شما و بسیاری از کارآفرینان دیگر صنایع، ناگهان کارخانه شان در بمباران جنگ دود شد رفت هوا، کالایشان به خاطر تحریم پشت مرز ماند و از بین رفت، پولش را نتوانست وصول کند، هنوز طلب کار است(مخصوصا از مشتری دولتی)، سرمایه گذاری اش به خاطر یک تغییر سیاست یک شبه دور ریخته شد و ... چه ها که نگذشت ولی باز باید تلاش کند
این درسها را از تاریخ یک کشور جهان سومی باید آموخت
همیشه دست بالای دست بسیار است و بدتر از اینش هم هست.

مشکلات جوانان بسیار است.
ایرادهای رفتاری و طرز فکر زیادی هم میتوان در آنها دید
ولی راه آن تخریب اعتماد به نفس نیست
پس به جای آنکه آنان را مدام مورد خطاب قرار دهیم، به فکر رفع کردن موانعشان باشیم. اگر از دستت کاری بر نمی آید پس غر نزن. با او صحبت کن. راهنما باش و همراه. تخریب نکن. همدلی کن
فردای ما به دست اینان ساخته میشود.

قرار نبود این پست اینقدر طولانی شود ولی شد. در حالیکه هنوز هفتاد من دیگر باقی است

#کسب_و_کار

🌐 AlirezaMojahedi.com
🆔 @AlirezaMojahedi
📩 @DrAlirezaMojahedi

هیچ نظری موجود نیست: