ديروز وقتي ويزيتورمون رفت فكر من روي پيشنهادي كه مطرح بود دور ميزد.
در يكي از شهرها يكي از بزرگترين فروشندگان لوازم اداري اون شهر كه خيلي وقت بود دلمون ميخواست با ما كار كنه با توجه به كلاسورهاي بايگانيمون كه محصول جديدي هستش باب گفتگو و مذاكره تجاري دوباره با او براي ما باز شده است.
با توجه به كيفيت و قيمت مناسب كالاي ما او اظهار تمايل كرده است كه روي محصول ما بطور گسترده در آن شهر كار كند و با توجه به اينكه تقريبا 80 درصد بازار آن شهر و مغازه هايش را پوشش ميدهد ميدانيم كه فروش خوبي خواهيم داشت
خواسته او تخفيفي بيش از تخفيف عرف شركت است. او ميخواهد مطابق با شرايط ما و به قيمت ما بفروشد ولي حداقل 10 درصد برايش سود بماند.
در بازار محصولات ما اين رقم سود رقم بسيار خوبي است. (نميدونم چرا انشاي من اينجوري از آب در مياد. ميخواستم روان تر بنويسم ولي نميدونم چرا اينجوري شد!) حالا من با يك مشكل مواجه هستم و بايد روش خوب فكر كنم.
يا بايد اين محصول رو در تعداد بالا ولي با سود بسيار ناچيز به او بفروشم چرا كه به هر حال حداقل يك سال بعد سهم قابل توجهي در بازار آنجا بدست آورده و حداكثر يك سال بعد رقباي من وارد رقابت جدي در آن محل خواهند شد گرچه سود من در فروش يك واحد كاهش خواهد يافت و ممكن است در فروش تيراژ بالا در نهايت به سود خوبي برسيم. در كنار سهم بازار خوب و جدي شدن رقابت.
يا اينكه با توجه به اينكه دارم منابعم را (از قبيل انرژي و نيروي كار و مواد و نقدينگي و فضاي كار) صرف كاري با سود كم ميكنم و احتمالا منابع زيادي رو هم صرف اين كار خواهم كرد از فروش به او صرف نظر كنم تا بتوانم منابعم را آزاد كرده و صرف فروش هاي با حاشيه سود بيشتري بكنم
تا شنبه تصميم خودم را بايد بگيرم
هر كدام از اين راهها محاسن و معايب خاص خودشان را دارند
بايد ديد كه در افق چه ديده ميشود
نبايد تصميم اشتباه بگيرم. متاسفانه يا خوشبختانه ميهمان عزيز هم در منزل داريم كه نميتونم از وقت آزادم در منزل براي فكر كردن استفاده كنم. در گيري هاي داخل شركت و محيط كار هم كه خودشون به حد كافي اونقدر پراكنده و مختلف هستند كه فكر و انرژي رو از من بگيرند
اگر شما ها نظري داريد بنويسيد.
در نهايت شما را از تصميمم و دلايلش آگاه خواهم كرد.
لطفا سعي كنيد به محض خواندن نظرتان را بنويسيد. چون بعدا ممكنه تنبلي كنيد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر