۱۳۸۴/۰۲/۰۵

مولود رسول اکرم (ص) مبارک

امشب شب ولادت مرد بزرگی است. مردی که همه دنیا به او احترام قائل است. ولادت رسول اکرم(ص) را به همه شما عزیزان تبریک عرض میکنم.

امروز تقریبا مشخصات بسته بندی رو نهایی کردم. از حالا دو سه تا کار دیگه تو ذهنم هست که تو مراحل ارتقاء محصول جدید به دردم خواهد خورد. این جزئیات وقتی که حساسیت رقبا را بر انگیختم در محصولم پدیدار خواهند شد تا سرعت فتح بازار کم نشه و حرفی برای گفتن داشته باشم.

قیمتها مون هم قطعی شد. از حالا لیست قیمت جدید آماده انتشار هستش. برگه های درخواست رو هم اصلاح کردم که همزمان با لیست جدید توزیع خواهد شد.
قدیما وقتی قیمت محصول رو محاسبه میکردند از این فرمول استفاده میشد :
قیمت فروش = سود + قیمت تمام شده
ولی مدتهاست که قیمتها را بازار تعیین میکند نه من. توی این محصول جدید به عینه برایم روشن شد که این روند همچنان ادامه دارد و بازار ایران با سرعت ولی بی صدا و بدون جلب توجه کاملا دارد مشتری مدار میشود و این خیلی خوب است. این یعنی رقابت و رقابت تولید کنندگان یعنی افزایش کیفیت و کاهش قیمت و حق انتخاب و رفاه بیشتر مصرف کننده. امروزه دیگر آن فرمول به درد نمیخورد. فرمول جدید این است :
سود = قیمت تمام شده - قیمت فروش
دیگر شما تعیین کننده قیمت محصول خودتان نیستید.

تکنیکهای جدید مدیریتی همگی حول محور کاهش هزینه ها و افزایش راندمان صحبت میکنند. در این فرمول فکر میکنم بتوانید این موضوع را بیشتر لمس کنید

محصولمان در دو درجه اورجینال و اکونومیک خواهد بود. با تفاوت فاحش در قیمت و کیفیت. محصول اکونومیک ما همان محصول رقبا در بازار است ولی با قیمت ارزان. محصول اورجینال ما به مراتب عالی تر است و با قیمتی پایین تر از رقبا.
باید که ببریم.
ولی به شرطی برنده ایم که به رقم دلخواه در تعدا فروش برسیم
برای امسال هدف کسب حداقل 2% از سهم بازار را در نظر داریم. رقم بسیار بزرگی است و باید خیلی تلاش کنیم. تعداد رقبا نیز زیاد است.
توکلم به خداست. اگر همه چیز خوب پیش برود امسال باید بتوانم مبالغ از دست رفته سال قبل را جبران کنم و به نقطه صفر برسم. اگر همه چیز خوب پیش برود فقط یک سال عقب افتاده ایم. سال 83 لعنتی ما را عقب انداخت.

از طرف دیگه دلم قرص است. خیالم راحت است و فقط به کار فکر میکنم. به قدری نیرو گرفته ام که تمام جزئیات را به مراتب بهتر از کسانی که سالها در کار تولید این محصول بوده اند بررسی کرده و میشناسم. البته هنوز خیلی چیزها را نمیدانم که ب مرور خواهم آموخت. هر محصول جدید برای خودش دنیای جدیدی دارد.
خدا دل هیچ کسی را نلرزاند.
ازت ممنونم که توانم را تمدید کردی. راستی یک چیزی در مورد شیشه عمر بگم. تازه فهمیدم که مال من جنسش ضد گلوله است :) خیالم برای همین راحته.
ازت باز هم ممنونم. بزن بریم. کلی کار هست که باید تمومش کنیم

۱۳۸۴/۰۲/۰۳

دشمن دانا به از نادان دوست

يك محصول خوب از يكي از رقبا امروز به دستم رسيد.
دشمن دانا بلندت ميكند - بر زمينت ميزند نادان دوست
يك رقيب خوب و قوي به صد تا رقيب ضعيف مي ارزه. اصلا وقتي اون نمونه ها رو ديدم روحم زنده شد. فهميدم كه خوب جايي پا گذاشتم. رقابت آن هم در محصول بهترين فضايي است كه من ميتوانم تنفس كنم.
خبرش به گوشتون ميرسه. نه از اين وبلاگ بلكه از مغازه هاي فروشنده محصولاتمون
خيلي چيزا توش بود كه درست به موقع متوجه شدم.
آخه قراره محصولي كه آرم شركت من روش ميخوره از هر لحظ بي نقص باشه
تقريبا از هر لحاظ مسير كاري مشخص شده. مونده سرمايه اش :) اون رو هم يه جورايي بايد از تو خود شركت جور كنم.

در مورد پست قبلي بايد عرض كنم كه نگران چيزي نباشيد. مشكلي نيست . يعني از اول هم نبوده فقط من يه خورده زياده روي كردم و خودم رو ترسوندم.
شايد به خاطر اينه كه اين روزا خيلي حساس شدم. ولي هميشه دلم قرصه.
شايد باور نكنيد ولي امروز از هميشه محكم تر هستم. مثل كوه.
كوه آهن البته كه هيچ فرهاد كوه كني نتونه سوراخش كنه
خدا سايه دوستاتون رو از سرتون كم نكنه. اين نعمت بزرگ يعني همه چيز. قدرتم رو صد برابر كرد

و اما يك نكته كه نميدونم چرا يادم رفته بنويسم و اون اينكه براي دسترسي سريعتر به وبلاگم ميتونين از آدرس weblog.mojahedi.ir استفاده كنيد

۱۳۸۴/۰۱/۳۰

ادامه ماجراهاي محصول جديدمون

قبل از هر چيز از اينكه فعلا نميگم محصولمون چيه عذر ميخوام. به هر حال اين ماجرا به قول دوستم جناب زاهد ممكنه كه براي بعضي ها جالب باشه براي همين هم مينويسم و بيشتر دلم ميخواد اين تجربه منقل بشه
يكي از كارهايي كه الان دارين ميبينين انجام ميديم اينه كه هنوز كسي ندونه كه داريم چي كار ميكنيم. از دلايل اصلي اين كار عدم تحريك رقبا است. وقتي رقيب آگاه شما (با اونايي كه جيزي حاليشون نيست كاري نداريم فعلا)‌ بدونه كه شركتي ميخواد بياد سهم بازاري رو از آن خودش بكنه فعاليتهاي تبليغاتي به منظور دي ماركتينگ كردن محصول رو شروع ميكنه و محصول قبل از اينكه به ويترينها برسه عمرش تموم ميشه.
اين موضوع بسيار مهم هستش.
خيلي سريع داريم كار ميكنيم ولي اونقدر كار زياده كه سرعت پيشرفت به نظر كم مياد. دلم نميخواست همون اول همه كارهاي اين محصول رو خودمون انجام بديم و ميخواستم از امكانات ساير تامين كنندگان استفاده كنيم ولي ميبينم در دراز مدت بايد خودم همه كارهاش رو انجام بدم. براي همين از حالا دارم روي طراحي خط توليد اتوماتيك با كمترين نفرات و بالاترين سرعت كار ميكنم و براي همين با چند نفر متخصص فني سازنده ماشين آلات هم صحبت كردم تا قطعات مختلف ماشيني كه من ميخوام رو بسازند و روي هم سوار كنيم. البته اين ماشين رو فكر نميكنم امسال سفارش ساختش رو بدم. بايد از فروشمون مطمئن بشم.
براي همين با چند تامين كننده كه هر كدوم مراحل مختلفي از كار را انجام خواهند داد مذاكره كردم و نمونه ها رو بررسي كردم و دارم تصميم نهايي رو ميگيرم كه با كي كار كنم.
در اينترنت هم دنبال شركتهاي خارجي گشتم تا از محصولات اونها ايده هايي رو بگيرم.

يكي از همكاران رو هم مامور كردم كه بره با جندين مصرف كننده عمده اين محصول مذاكره كنه و از نزديك نحوه استفاده اونها از اين محصول رو بررسي كنه تا دقيقا با نيازهاي واقعي و سليقه هاي مصرف كننده آشنا بشيم.

خودم هم رفتم تو بازار و مغازه ها گشتم تا ببينم فروشندگان خرد و عموده اين محصول چگونه رفتار ميكنند و شناخت تقريبي از حاشيه سود مورد انتظار اونها بدست بيارم. مسلما اگر بتونم حاشيه سود خوبي براي اونها در نظر بگيرم برنده ميدان خواهم بود.

همينطور كلي نمونه مختلف شركتهاي ايراني و خارجي رو تهيه كردم و روشون بررسي كردم تا نقاط قوت و ضعف اونها رو نسبت به هم ديگه و محصول خودم بررسي كنم
انصافا از نظر كيفيتي اصلا به پاي ما نخواهند رسيد. قيمتمون هم اونطور كه برآورد كرديم خيلي مناسب خواهد بود.

اين هفته هم بايد بسته بندي ما نهايي بشه و نمونه هاي اوليه رو هم بسازم و كار چاپ و توليد كارتنها و بسته بندي ها رو از هفته بعد شروع كنيم. كلي نمونه كارتن و طرحهاي مختلف طراحي كردم و از كتبي كه داشتم استفاده كردم تا بالاخره به چيزي رسيدم كه شبيهش در اين محصول وجود نداره و علاوه بر استحكام قابليت حمل تعداد بيشتر در يك پارتي و استفاده بهتر توسط مشتري رو هم در كنار خودش داره.

همه اين كارها در عرض همين هفته اخير و هفته جاري انجام شده.
يك نكته ديگه اي كه من رو به سوي تامين كننده ها سوق ميده اينه كه سرعت تحويل سفارش در اين محصول بسيار بسيار مهم هستش. اين حسايت اصلا در مورد محصولات مشابه ديگه وجود نداره. برام جالب بود. اصلا فكرش رو نميكردم. حساسيت به حدي زياده كه اگر نتونيم ظرف 5 روز كل سفارش رو يكجا به مشتري برسونيم و حتي يك روز دير كنيم كل اقلام رو دستمون ميمونه.
اين بود از خلاصه كارهايي كه كردم.

در حال حاظر روي مراحل اجرايي و عملي محصول كار ميكنيم. منتظر بقيه ماجرا باشيد

۱۳۸۴/۰۱/۲۷

نروژ الگويي براي ايران

با وجودي كه نبايد خود را كم بشماريم، ولي دلمان ميسوزد اگر سرمان را مثل كبك در برف فرو بريم. بياييد موفقيتهاي نروژ را با عملكرد خودمان مقايسه كنيد: شاخص توسعه انساني در حال پسرفت است! درآمد سرانه با آنكه در حال افزايش است، ولي وجود معضلات تورم، بيكاري و بهره وري نازل، اثرات آن را خنثي ميكند.

سي سال پيش اولين چاه نفتي نروژ در فلات قاره، در درياي شمال به نفت رسيد. امروز، نروژ در صدر جدول بين المللي شاخص توسعه انساني سازمان ملل قرار گرفته و داراي يكي از بالاترين درآمدهاي سرانه دنيا - با حدود 38 هزار دلار براي هر نروژي- است. در نروژ، دانشگاه و بيمارستان براي تمامي شهروندان رايگان است. در مقابل، مالياتها تمام و كمال و با انضباط خاصي اخذ مي شوند. در حقيقت، توزيع درآمد در نروژ بسيار متعادل و از اين لحاظ يكي از عادلانه ترين كشورهاست. اما با آنكه بسياري از خدمات رايگان هستند، نروژ - مثل ما - منابع نفت خود را هدر نميدهد. از سوي ديگر قيمت بنزين و ساير محصولات نفتي در سطح جهاني، نسبتاً گران است. نروژي ها نيز بزرگترين مصرف كننده انرژي در سراسر دنيا به صورت سرانه هستند، ولي نرخهاي انرژي در اين كشور طوري تعيين شده اند كه مردم را به انضباط در مصرف تشويق كرده و آنها را از حيف و ميل برحذر ميدارد. به علاوه، نروژ تنها 5درصد نفت و 7درصد گاز توليدي خود را مصرف كرده و بقيه را به خارج صادر مي كند. به اين ترتيب، با ايجاد صندوق نفت، از سال 1996 تا به حال 120 ميليارد دلار ارز ذخيره كرده است. اين پس انداز عظيم را با وضعيت ضعيف صندوق ذخيره ارزي كشورمان مقايسه كنيد- كه بر سر چندرغاز آن هم كشمكش است-. هدف 5/2 درصدي تورم در نروژ توسط وزارت دارايي و بانك مركزي اين كشور دنبال و هميشه محقق شده است. البته رشد جمعيت نروژ بسيار پايين است و موجب شده هرم سني متوازن و درآمد سرانه 6/2 درصد سالانه رشد كند و به مقام اول جهان برسد. به هر حال، نروژ امروز سومين صادركننده نفت دنياست و جالب آنكه از اين نظر در سال 2003 از ايران سبقت گرفته است. بر اساس معيارهاي پاكيزگي، نروژ داراي پاكترين محيط زيست دنياست. به عنوان مثال، سهم آلودگي دي اكسيدكربن آن 2/0 درصد از كل آلودگي دنياست (ايران 3/1 ميباشد). با آنكه نروژ يكي از امنترين كشورهاي دنيا -در داخل و خارج- است، يكي از كوچكترين ارتشهاي دنيا را دارد (27 هزار نفر). به راستي، از اين نظر در نروژ چگونه به چنين شرايط مناسب رشد اقتصادي، رفاه، عدالت اجتماعي و امنيت داخلي و بين المللي دست يافته است؟

مال مردم، براي مردم
در نروژ، يك ذهنيت واحد و مشخص و يك هدف والا در بين نمايندگان پارلمان، وزراي نفت و دارايي و ساير وزارتخانه ها، سازمانهاي مديريت و نظارت بر نفت، بانك مركزي و غيره وجود دارد و آن اينكه: "نفت متعلق به مردم نروژ است و بايد براي آنها - حاضرين و آيندگان - صرف و مديريت شود، و ارزش حال و آينده آن نيز به حداكثر برسد. "ولي متأسفانه اين هدف و ذهنيت در كشور ما به طور كامل پذيرفته نشده است. به نظر ميرسد لازم است كه از اين ذهنيت در سطح مسؤولان و مردم يادگيري كنيم. دوم آنكه، صنعت نفت و گاز نروژ، مديريت منابع حاصل ازآن، نظارت، ايمني، مديريت منابع مالي، مديريت سهم دولت، مديريت شركتهاي دولتي، خطوط لوله و.... در بين وزارتخانه ها و نهادهاي منضبط دولتي پخش، تفكيك و توزيع شده اند. پارلمان، وزارت نفت، وزارت دارايي، وزارت بازرگاني و صنايع و نهادها و شركتهاي مستقل و دولتي مشتركاً مديريت نفت و گاز و منافع و منابع آن را به صورتي غير متمركز - و البته دمكراتيك و مردمي تر- به عهده دارند. نروژ هرگز از خارجيها نهراسيده است، ولي هميشه يادگيري از خارجيها تمام و كمال مدّ نظر بوده است. اولين قراردادهاي نفتي با شركتهاي خارجي بر اساس اعتماد متقابل منعقد شدند، اما به موازات، توسعه توان شركتهاي داخلي هميشه مدنظر نروژ بوده است. به علاوه، سعي شده تا اين همكاريها در چارچوبهاي حقوقي شفاف و منظم و با اُفقهاي بلندمدت و مستمر شكل بگيرند. اصول قراردادهاي نفتي نروژ بسيار ساده است و 75 درصد ماليات بر درآمد از هر دو نوع شركتهاي داخلي و خارجي براي اكتشاف نفت و گاز در فلات قاره اخذ ميشود. به علاوه، قراردادهاي نروژ مشوق سرمايه گذاري، انتقال تكنولوژي، حفظ محيط زيست، احترام به عزت و امنيت نيروي انساني و انضباط مالي شركتها هستند. جالب آنكه، نروژ در همان اوايل اكتشاف نفت، درياي شمال را با همسايگان خود، انگلستان و دانمارك، با همكاري متقابل و با حسن نيت مرزبندي نمود. با آنكه بيش از نروژ و ساير كشورها از عدالت اجتماعي و رفاه عمومي دم ميزنيم، اما توزيع درآمد در كشورمان بسيار نامتعادل بوده و و تورمهاي گزاف وضع را وخيمتر كرده است. شفافيت و رفتار قانونمند مسؤولان صنعت نفت و گاز نروژ را با "وزارت بسته نفت" كشور خودمان مقايسه كنيد. به ياد آوريم نوع نگرش ما به شركتهاي خارجي و نگرش آنها به ما؛ هر دو آشفته و بدبينانه اند

آينده ماو آينده نروژ
با آنكه صنعت نفت نروژ باعث رشد اقتصادي بي نظير، شكوفايي ساير بخشهاي اقتصادي، اشتغال زايي مستقيم و غيرمستقيم و بهبود بي سابقه نظام تأمين اجتماعي، پاكيزگي محيط زيست، امنيت و ساير كيفيتهاي مادي و معنوي شده است و با آنكه تنها 30 درصد ذخاير نفت و گاز استخراج شده اند (هنوز 70 درصد در زيرزمين هستند)، سياست نروژ آن است كه به تدريج از فعاليت صنعت نفت خود بكاهد. اين سياست بسيار جالبي است كه تا به حال در كشورمان به آن توجه نكرده ايم. نسل حاضر ايران نيز عليرغم وابستگي زندگيشان به نفت، دل خوشي از تحولات و تبعاتش ندارند، چه رسد به آيندگان كه امروز هيچ بسترسازي برايشان انجام نمي شود. هيچ كس نمي انديشد كه در صورت تداوم سياستهاي امروز كشور، چه بر سر فرزندان و نوادگان ما خواهد آمد. به علاوه، در كشورمان تصور غالب آن است كه نفت و اقتصاد تك محصولي ريشه تمام نابساماني هاي ما - از استعمار گرفته تا تورم - مي باشد. در حاليكه اين ديد صحيح نيست. استعمر را منكر نميشوم ولي قبول كنيم كه از ماست كه بر ماست

۱۳۸۴/۰۱/۲۲

محصول جديد

امروز يك هفته است كه دارم روي محصول جديدمون تبادل نظر و بررسي ميكنم و بررسي هاي مقدماتي تقريبا تموم شد و به اين نتيجه رسيدم كه وارد بازار اين محصول جديد بشيم.
رقباي با تجربه و سابقه كاري در اين عرصه زياد هستند ولي تقريبا با نواقصات هر كدام آشنا شده ام.
فكر ميكنم دست پري دارم و با توجه به اينكه از همفكري دوست عزيزي كه سابقه زيادي در اين محصول دارد نيز استفاده ميكنم و با توجه به خوش نامي نام تجاري كه برايش زحمت زيادي كشيده ام و شبكه فروشي كه اكنون داريم بتوانم در مدت كمي در بازار اين محصول جديد نيز به خوش نامي برسيم.
توكلم به خداست ولي دلم گواه ميدهد كه موفق خواهم بود.
شايد اين محصول بتواند كمكمان كند تا تمامي مشكلاتي كه از سال قبل به ما تحميل شده است را برطرف كنيم.
اين هفته با برخي از تامين كنندگان در خصوص موارد فني مذاكره خواهم كرد. بسته بندي خوبي نيز برايش در نظر دارم.
قيمتمان نيز مناسب است. فكر ميكنم به سرعت پيش برويم.
به هر حال خيلي بايد احتياط كنم كه خشت اول را درست بگذارم.
اميدوارم در ماههاي آينده خبرهاي خوبي از محصول جديدمان برايتان بنويسم.

اين روزها چقدر هوا خوب است. وقتي خيالم از بابت برنامه هاي آتي شركت مشخص شد تقريبا تونستم امروز بعد از مدتها نفس راحتي بكشم البته تا روزي كه كلا مشكلات سال قبل برطرف نشود نفس راحت برايم حرام است و بايد سخت كار كنم. هنوز در مورد محصول جديد خيلي كارها مونده كه بايد انجام بدم تا محصولم وارد بازار شود و تازه بعد از آن است كه بايد تلاشم را ادامه دهم تا دروازه هاي بازار جديد به روي شركتم گشوده شود. فعلا تا قبل از توزيع آزمايشي محصول جديد نميتونم بگم كه چي هست.
سعي خواهم كرد برايتان بنويسم كه با داستان يك محصول جديد و مشكلات سر راه آن آشنا شويد

۱۳۸۴/۰۱/۲۱

چين در مسير رشد سريع - 3 و آخر

همانطور كه اشاره گرديد علت اساسي رشد اقتصادي چين رشد صادرات كالايي است كه علاوه بر تمايلات ميهني ناشي از سياستهاي اقتصاد توليدي و سرمايه گذاري هاي مستقيم خارجي است. عمده ترين شركتهاي معظم توليدي جهان در چين سرمايه گذاري مستقيم كرده اند. از ژاپن به تنهايي بيش از 3000 شركت از تويوتا و نيسان و سوني، ماتسوشيتا، فوجيتسو، NEC، كيوسرا و غيره گرفته تا شركتهاي كوچك توليدكننده قطعات در آن كشور سرمايه گذاري كرده اند كه تمام آنها براساس سرمايه گذاري هاي مشترك انجام گرفته است تا به انتقال و ارتقاي فناوري و فن مديريت، ايجاد فرصتهاي اشتغالي و درنتيجه افــــزايش درآمد ملي منجر گردد. انگيزه برتري جويي و مشاركت سرمايه هاي خارجي عمده عامل پيشرفت چين در صنايع مدرن محسوب مي گردد. لذا از روشهاي عقب مانده پيمانكاري قرن نوزدهمي و قاجاري كه در ايران مرسوم است و به انحطاط ساختار صنعتي و وابستگي بيشتر به نفت مي انجامد، خبري نيست.

براساس قراردادهاي منعقده تمام سرمايه گذاري هاي مشترك در مناطق تجارت آزاد و يا مناطق ويژه ناچارند آخرين تجهيزات توليدي را نصب و نيمي از توليدات خود را صادر كنند. لذا شباهتي با ايران نداردكه به خاطر سلطه تفكرات سوداگري و عدم تمايل به منافع بلندمدت اقتصاد ملي فناوري قديمي دارد و مناطق آزاد تجاري به عوض صادرات به دريچه واردات تبديل مي گردد.

از اين رو، چين خود را از شيوه مديريت اقتصاد واپس گرا و انحطاطي صادرات نفت خام رها كرده و به واردات نفت خام و توليد انواع فراورده هاي نفتي وپتروشيمي روي آورده است. و علت نزديكي آن با كشورهاي اطراف خليج فارس ازجمله ايران علاوه بر گسترش بازار براي محصولات و خدمات چيني، تامين منبع انرژي نفت و گاز است. ولي در اثر افزايش قيمت نفت خام هزينه واردات آن افزايش و درپيش بودن المپيك 2008 باعث هجوم به تاسيسات ساختماني گرديده كه نتيجتاً به افزايش واردات فولاد و سيمان و ديگر مصالح ساختماني نيز منجر گشته است.

افزايش واردات چين باعث ادامه كسري تجاري اين كشور در سه ماه اول سال 2004، گرديده است. آمار گمركي چين براي اين مدت حاكي از آن است كه تجارت خارجي اين كشور در سه ماه پيش گفته مواجه با 8 ميليارد دلار كسري گشته است. كسري ماه مارس 2004 نيـــز به تنهايي بالغ بر 500 ميليون دلار مي گردد. چنين كسري سه ماهه پي درپي طي ده سال گذشته (فوريه، مارس و آوريل 1994) سابقه نداشته است. (نيهون كيزاي 2004/4/12)
در فاصله سه ماهه يادشده صادرات از رشدي معادل 34 درصد در مقايسه با دوره مشابه سال قبل برخوردار و به مبلغ 116 ميليارد دلار و واردات از رشدي معادل 42/3 درصد در مقايسه با دوره مشابه سال قبل برخوردار و به مبلغ 124 ميليارد دلار رسيده است. عمده ترين اقلام مربوط به واردات را انرژي و مواد خام براي فعاليتهاي توليدي و صادرات و تنها بخش ناچيزي شامل كالاهاي مصرفي نهايي و لوكس است. 58 درصد صادرات و 55 درصد واردات به سرمايه گذاري هاي مستقيم خارجي تعلق دارد. كه بدين طريق وابستگي چين به اين دسته از سرمـــايه گذاري هاي بيش از پيش آشكار مي گردد. با اين توضيح كه درميان سرمايه هاي خارجي سرمايه هاي مربوط به چيني هاي مقيم خارج از كشور نظير تايوان، سنگاپور، مالزي و حتي آمريكا نيز حضور دارند. لذا مي توان گفت كه دولت چين از بابت دعوت سرمايه هاي چيني هاي خارج از كشور به خاطر طرفداري از تمايلات ميهني برخلاف ايران موفق بوده است. به طوري كه حتي قادر به دعوت سرمايه هاي تايواني علي رغم بعضي مخاصمـــــات و رودر روئيهاي سياسي با آن گرديده است.

در فاصله سه ماهــه يادشده، صادرات ماشين آلات، وسائل الكتريكي و الكترونيك از 46/8 درصد رشد برخوردار و بالغ بر 64 ميليارد دلار گرديده است. كه حاكي از توسعه بيش از پيش صنايع صادراتي چين به كمك اين دسته از سرمايه هاي خارجي است. در اقلام مربوط به واردات موادخام و كالاهايي كه از ضريب پالايش و ارزش افزوده بسيار كمي نظير نفت خام برخوردارند قرار دارد.

آمار نشان مي دهد كه سرمايه گذاري هاي ثابت در 9 ماهه اول سال 2003 بالغ بر 3 هزار و 430 ميليارد يوان گشته است كه نسبت به دوره مشابه سال قبل بيش از 30/5 درصد رشد نشان مي دهد. چنين رشدي پس از سال 1993 سابقه ندارد. در اين ميان رشد سرمايه گذاري هاي مستغلاتي بــــالغ بر 34 درصد مي گردد كه در بعضي ايالات از رشــــــد 50 درصد و گاه 70 درصد نيز برخوردار است. لذا ظرف دو سال گذشته قيمت مستغلات بيش از 20 الـــي 30 درصد افزايش يافته است. سرمايه گذاري در تاسيسات توليدي نيز به شدت افزايش يافته است. براي مثال در صنعت ذغال سنگ بيش از 52 درصد، ماشين آلات 74 درصد، فولاد 15 درصد و نساجي 62 درصد كه همگي حاكي از روندي دوآتشه در اقتصاد اين كشور است.

در شرايط فعلي، بانكهاي چين برخلاف اغلب كشورهاي شرق آسيا به شدت در كنترل دولت بوده و به طور محدود به روي جهان پولي باز است. ولي قرار بر اين است كه از سال 2007 (يك سال پيش از المپيك پكن) ممنوعيت بانكهاي خارجي درمورد مشاركت در معاملات يوان برداشته شود. لذا باتوجه به تجربه و مهارت بانكهاي خارجي بويژه بانكهاي آمريكايي و اروپايي كه مجرب ترين بانكداران جهان ازنظر فناوري و مديريت امور بانكي محسوب مي گردند، بانكهاي چين با رويدادي بيش از تجربه و ظرفيتهاي مديريتي خود مواجه خواهند گرديد.

اقدامات دولت چين براي كنترل اقتصادكلان
انتظار افزايش نرخ بهره: دولت چين براي مقابله با بحران آتي به ابزارهاي پولي و مالي متوسل گرديده است. كنترل بر سرمايه گذاري هاي ثابت و محدوديت عرضه تسهيلات بانكي از آن جمله است. انتشار اوراق كوتاه مدت به منظور جذب مازاد پول بانكهاي بازرگاني، افزايش ميزان مانده سپرده بانكها، انحلال و ادغام مناطق ويژه اقتصادي، كنترل بر عرضه تسهيلات مستغلاتي، و تزريق مبلغ هنگفتي از پولهاي عمومي به چهار بانك دولتي بازرگاني اين كشور از آن جمله اند. چين از سال 1998 براي تحريك اقتصادي چهار بار به كاهش بهره بانكي مبادرت كرد، ولي اخيراً نرخ آن را افزايش داد.

كنترل و نظارت بر بانكهاي خارجي و تسهيلات ارزي: دولت چين همچنين كنترل و نظارت بر بانكهاي خارجي در اين كشور و حساب ارزي بنگاهها را از تاريخ 16 ژوئن 2004 تشديد كرده است. بدين معني كه محدوديتهايي را بر تامين احتياجات ارزي بانكهاي خارجي از بانك مادر در خارج و بين بانكي و يا استفاده بنگاهها از حساب ارزي را اعمال كرده است.(4) زيرا شايعه افزايش ارزش يوان و يا نرخ بهره در اين كشور موجب نقل و انتقالات ارزي بدين كشور به هدفهاي سوداگري گرديده است. لذا دولت چين مصمم است ازطريق كنترل و نظارت بر افزايش حجم پول به مقابله روند دوآتشه اوضاع اقتصادي اين كشور بپردازد.

درمورد نظارت بر بانكهاي خارجي دولت مقرر كرده است: 1) هر سال تا ماه فوريه بانكهاي خارجي موظف اند كه نيازهاي ارزي كوتاه و بلندمدت خود را به كميته اصلاحات و توسعه ملي و اداره كنترل ارز اين كشور اعلام كنند؛ 2) اين كميته و اداره براساس نياز واقعي و درجه اطمينان موسسات دريافت كننده تسهيلات به تعيين مقداري تسهيلات ارزي بنگاه مزبور در سال موردنظر مي پردازند؛ 3) تسهيلات ارزي كه بيش از ميزان برآورد كميته و اداره مزبور ازطرف بانك دراختيار موسسات قرار گيرد موردموافقت قرار نخواهدگرفت.

بدين ترتيب تسعير ارز به يوان به شدت موردكنترل قرار مي گيرد.
اين امر ناشي از آن است كه مقامات چيني برآنند كه از ارزهاي خارجي كه داراي بهره كمتري هستند و تبديل آن به يوان كه داراي بهره بيشتري است براي بازپرداخت بدهيهاي يواني جلوگيري به عمل آورند. اين امر برخلاف شيوه جمهوري اسلامي است. درحالي كه بخشي از سرمايه هاي خارجي (عمدتاً ايراني در خارج) به علت ثبات نرخ ارز تنها به هدف استفاده از بهره 17 درصد ريالي موسسات بانكي به ايران سرازير و پس از پايان دوره سپرده گذاري با تبديل به ارز مجدداً از كشور خارج مي گردند.

اداره نظارت بــر ارز چين همچنين به سرمايـــه گذاري هاي خارجي كه مجوز سرمايه گذاري در بازار اوراق بهادار چين را كسب كــــرده اند اخطار داده است كه از سپرده گذاري بلندمدت در بانكها خودداري كنند. زيرا كه اين دسته از سرمايه هاي خارجي تنها به هدف سرمايه گذاري مستقيم توليدي و يا سرمايه گذاري در اوراق سهام وارد شده است و نه به منظور سوداگري و استفاده از نرخ بالاي بهــره در اين كشور. لذا آن دسته از سرمايه گذاراني كه بخشي از منابع خود را تنها در سپرده اي بلندمدت خوابانده اند بلافاصله از بازار اوراق بهادار چين اخراج خواهند گرديد.

دارائيهاي بانكهاي خارجي در چين بالغ بر 54 ميليارد دلار برآوردگرديده است كه تنها 1/6 درصد كل دارائيهاي موسسات بانكي اين كشور را تشكيل مي دهند. ازطرفي هر بانك خارجي حق دارد كه در سال تنها در يك شهر اقدام به گشايش شعبه جديد كند. از اين لحاظ مي توان گفت كه در مقايسه با شبكه گسترده چهار بانك بازرگاني و بانكهاي محلي چين و نظارت و كنترل شديد دامنه عمليات بانكهاي خارجي به شدت محدود و عمدتاً درجهت تسهيل فعاليتهاي توليدي بنگاههاي خارجي محدود گرديده است.

۱۳۸۴/۰۱/۱۸

با پاسخ كامل IELTS كتاب مجموعه سوالات واقعي



انتشارات رادان تحرير منتشر كرد:
مجموعه آخرين سوالات واقعي امتحانات IELTS با پاسخ كامل
شامل شش آزمون Reading و شش آزمون Writing
در 166 صفحه به تالیف عباس صنایع پرکار و به قيمت 3300 تومان می باشد.
ارسال کتاب به تهران و تمامی شهرستانها از طریق پست رایگان می باشد
علاقه مندان می توانند براي تهيه كتاب با انتشارات رادان تحریر با شماره تلفن 8897752 - 8906868 تماس حاصل فرمایند.

چين در مسير رشد سريع - 2

اقتصاد چين كه در سال 2001 علي رغم رشد با ركود سطح قيمتها مواجه بود اكنون به مرحله جديدي از رشد و افزايش سطح قيمتها پاگذاشته است. با پايان دوران تعديل پنج ساله پس از بحران پولي - اقتصادي شرق آسيا، چيني ها به قول خودشان دوران رشد كم (7 درصد) را پشت سر گذاشته و مجدداً به دوران رشد سريع (9/6 درصد) وارد شده و برتري خود را از اين نظر، بر ديگر كشورهاي آسيايي حفظ كرده اند.
رشد اقتصاد اين كشور در سال 2002 بالغ بر 8 درصد گرديد كه در سال 2003 به رشد 9/1 درصد افزايش يافت. رشد توليد ناخالص سه ماه اول سال 2004 نيز حاكي از پيش بيني رشدي معادل 9/7 درصد و رشد سه ماه دوم (اوريل / ژوئن) در مقايسه با مدت مشابه سال قبل حاكي از رشدي معادل 9/6 درصد براي سال 2004 است. جالب توجه است كه مقامات آماري چين در تاريخ 16 ماه ژوئيه 2004 به طور بي سابقه اي مبادرت به تصحيح آمار سه ماه دوم سال 2003 (از 6/7 درصد به 7/9 درصد) كرده اند تا از نگراني افكار عمومي جهان از روند دوآتشه اقتصاد چين بكاهند. اقدامي كه محافل اقتصادي جهان را به شگفتي انداخت.
اگر اتفاقي در رابطه با تايوان و يا بحران پولي و به هم ريختن سيستم بانكي اين كشور، افزايش بيش از پيش قيمت انرژي و يا ناملايمات هاي اجتماعي ناشي از اختلافات شديد درآمدي به وجود نيايد امكان ادامه چنين رشدي تا المپيك پكن در سال 2008 دور از انتظار نيست. ولي اكثر محققان درهم ريختگي و آشفتگي هاي فراواني را براي اقتصاد چين پس از پايان المپيك كه اوج حبابي شدن اقتصاد اين كشـــور است (سالهاي 2009 و 2010) پيش بيني كرده اند، كه در وهله اول درگرو انسجام نظام بانكي و سياستهاي پولي اين كشور است.
ترديدي نيست كه در شرايط عادي و با نرخ رشد سريع و ممتد انتظار گسترش ابعاد اقتصادي اين كشور پيش بيني مي گردد. توليد ناخالص داخلي چين كه در سال 2000 بالغ بر هـــزار ميليارد بود (ششمين اقتصاد جهان)، پيش بيني مي گردد كه تا سال 2006 بالغ بر يكهزار و 700 ميليارد دلار گردد كه در اين صورت انگليس و فرانسه را از اين نظر پشت سر گذاشته و به رتبه چهارم درجهان تبديل خواهدگرديد. پيش بيني هاي خوش بينانه ديگر حاكي از آن است كه تا سال 2010 آلمان، و تا سال 2020 ژاپن و تا سال 2050 آمريكا را نيز پشت سر خواهدگذاشت.
لكوموتيو توسعه و رشد اقتصادي فعلي چين بر روند افزايشي نرخ سرمايه گذاري هاي ثابت، پايين نگاهداشتن ارزش يوان در مقابل دلار، عرضه نيروي كار نامحدود با مزد ارزان، تــــــــوسعه صــــــادرات مبتني بر سرمايه گذاري هاي مستقيم خارجي؛ كه براساس قراردادهاي منعقده متضمن انتقال فناوري و صادرات بيش از 50 درصد توليدات است، استوار است. چه بدين عامل، افزايش مصرف خصوصي در اثر افزايش سطح درآمدها را نيز بايد افزود. ولي زيربناي فكري - فلسفي كادر رهبري و مديران چيني درجهت برتري جويي اقتصادي - سياسي و نظامي در سطح جهان، اساس سياستهاي فوق را تشكيل مي دهد. زيرا كه بدون چنين زيربناي فكري - فلسفي امكان فراهم آمدن چنين شرايطي ظرف تنها يك ربع قرن، به قيمت انقلاب اسلامي، براي نظام اقتصادي چين به عنوان كارخانه جهان وجود نداشت.
به خاطر تهاجمات صادراتي چين است كه از سال 2003 بحث و گفتگو بر سر افزايش ارزش يوان (ترمز صادراتي) مذاكراتي بين كشورهاي آمريكا، ژاپن و اروپا به عنوان خط دفاعي اقتصادي اين دسته از كشورها آغاز گرديده است كه همچنان ادامه دارد و چيـــن به سادگي حاضر به افزايش ارزش يوان نيست.
با افزايش نرخ رشد مستمر و سطح درآمدهاي سرانه، اكنون چين با شوك مصرف و تقاضاي داخلي مواجه گرديده است كه تاثيرات مهمي بر اقتصاد اين كشور و جهان خواهد گذارد. براي مثال قيمت سويا را كه روزي چين از صـــادركنندگان آن محسوب مي گرديد به علت واردات چين به دو برابر افزايش پيدا كرده است و بخشي از افزايش قيمت نفت خام و يا فولاد نيز ناشي از تقاضاي فزاينده اين كشور است.
مصرف فراورده هاي نفتي در چين به علت افزايش تقاضاي سوخت نيروگاه هاي برق و بنزين اتومبيل اكنون (2003 سال) به 5 ميليون و پانصدهزار بشكه (به انضمام گاز مايع) در روز رسيده است و از مصرف روزانه ژاپن پيشي گرفته است و پيش بيني مي شود كه ساليانه بالغ بر 10 درصد بر تقاضاي آن افزوده گردد. در حال حاضر گروه شركتهاي نفتي چين داراي 25 پالايشگاه با ظرفيت 2 ميليون و 200 هزار بشكه در روز هستند كه به زودي ظرفيت پالايشگاهها با 800 هزار بشكه افزايش خواهد يافت. با همه اين احوال عدم تكافوي ظرفيت پالايشي چين ظرف 3 الي 4 سال آينده باعث گرديده است كه شركت پتروليوم چين با شركت نفت نيهون براي پالايش نفت خام قرارداد ببندد. اين قرارداد براين اساس استوار است كه شركت چيني نفت خام را در اختيار شركت ژاپني گذارده تا در تاسيسات شركت ژاپني پالايش و پس از تبديل به بنزين و گازوئيل كلاً تحويل شركت چيني گردد. اين قرارداد از ماه مارس 2005 به مدت 9 ماه روزانه 20 هزاربشكه درنظر گرفته شده است كه امكان تمديد آن زياد است. جالب توجه است كه شركت چيني نفت خام موردنياز خود را از ايران تامين، به ژاپن حمل و پس از پالايش در پالايشگاه شركت ژاپني در يوكوهاما و اوكاياما به چين حمل مي كند.
در شرايط حاضر ميزان مصرف كالاهايي چون فولاد، ماشين آلات صنعتي، تلفن همراه و يا وسايل برقي خانگي نظير ويدئو در چين بر ميزان مصرف داخلي اين دسته از كالاها، بازار داخلي آمريكا و ژاپن را پشت سر گذارده و رتبه اول در جهان را كسب كرده است. كه البته مصرف آن برمبناي توليد داخلي استوار بوده و نظير ايران حاصل واردات (رسمي و قاچاق) اين دسته ازكالاها توسط سرمايه داري سوداگر نيست. لذا باتوجه به افزايش توليد داخلي و افزايش سطح درآمدها به نظر مي رسد كه روند مصرف داخلي اين كشور در سالهاي آتي نيز ادامه داشته باشد.
به منظور تامين عوامل توليد ازنظر واردات نيز بازار چين بيش از پيش گسترش يافته است. براساس آمار سازمان تجارت جهاني كه در پنجم آوريل 2004 اعلام گرديد، جمع واردات اين كشور كه در سال 2002- 295 ميليارد بود، در سال 2003 از مرز 400 ميليارد دلار گذشت و به يكباره ژاپن، فرانسه و انگليس را پشت سر گذاشت و پس از آمريكا و آلمان به مرتبه سوم رسيد. پيش بيني مي شود كه تا سال 2006 آلمان را هم پشت سر بگذارد و به مرتبه دوم دست يابد. براساس همان گزارش، حجم تجارت خارجي چين (صادرات و واردات) به سطح ژاپن رسيده است.
پيش بيني مي گرددكه در صورت ادامه چنين روندي ازنظر صادرات نيز، چين در سال 2005 ژاپن را پشت سر بگذارد. ولي بايد بدين نكته توجه داشت كه بيش از نيمي از صادرات چين مديون بنگاهها وبا سرمايه هاي مستقيم خارجي است، كه با ژاپن كه عمدتاً مبتني بر سرمايه هاي ملـــي است تفاوت اساسي دارد. لذا تحولات سياسي مي تواند گاه بر اين دسته از سرمايه ها تاثيرات منفي بگذارد.

۱۳۸۴/۰۱/۱۶

چين در مسير رشد سريع -1

اگر روند رشد جاري چين ادامه يابد تا سال 2012 چين مي تواند بزرگترين اقتصاد دنيا شود. در اين صورت به تعبير مجله اكونوميست، اين بزرگترين تغيير از زمان انقلاب صنعتي خواهدبود. رشد انفجاري چين از سال 1978 آغاز شده و رشد متوسط 9 درصد در سال را تجربه كرده است. چيزي كه ژاپن پس از جنگ جهاني دوم به آن نرسيده بود. در سال 2002 اقتصاد چين هشت برابر بزرگتر شده بود. كار با آزادسازي 800 ميليون كشاورز چيني از كنترل هاي مركزي ازجمله كنترل قيمت آغاز شد. در سال 1978، 1/5 ميليون شركت صنعتي با كاركناني در حدود 28 ميليون نفر وجود داشت، درحالي كه در سال 1994 اين رقم به 19 ميليون شركت شهري و روستايي با كاركنان 96 ميليوني رسيد.
حركت سريع بازشدن درها به روي تجارت و جذب سرمايه خارجي نيز با پديدآوردن چندين منطقه اقتصادي ويژه آغاز شد. از سال 1980 ارزش تجارت چين سالانــه 12 درصد رشد كرد و 20 هزار سرمايه گذار مشترك، 22 ميليارد دلار سرمايه گذاري كردند. وقتي چين بيدار شود دنيا تكان خواهدخورد.
در مطالب بعدي نوشتن در زمينه چين را شروع خواهم كرد.

و اما يك خواهش:
بزرگواراني كه لطف ميكنند و سوالاتي در خصوص نوشته هايم مطرح ميكنند واقعا منت بر سرم ميگذارند. بينهايت از همفكري و درگير شدن آنها در مطالب بحثهايم سپاسگزارم. از اين سروران پوزش خواهم خواست چرا كه ترجيح ميدهم پاسخها را در ويلاگم درج نكنم يا بايد ايميل كنم و يا در قسمت يادداشتها پاسخ دهم. هر كدام را كه شما انتخاب كنيد. پاسخ دادن در متن يادداشت بعدي به ساختار وبلاگم آسيب ميرساند. اگر آدرس ايميل شما درج نشود پاسختان در كامنتهاي همان يادداشتي كه شما سوالي را مطرح فرموده ايد قرار خواهد گرفت. با اينجال به پاس بزرگواري و لطف شما عزيزان در پاسخ به دو سوال بايد عرض كنم:

خانم مريم، از توجه شما به مطالب وبلاگم بسيار متشكرم. سال خروس ربطي به مرد يا زن ندارد. اقتدار در هر دو ميتواند باشد. شايد چون سال مرغ نبوده شما فكر كرديد مختص آقايان است :) نه يادداشت من ارتباطي به جنسيت نداشت. اقتدار يكي از ابزارهاي مديريتي است.

دوست عزيزي كه در مورد واردات سوال فرموده ايد: براي واردات كالا قبل از هر كاري بايد از وجود بازار خوب مطمئن شده و براي شناسايي عوامل توزيع و فروش اقدام كنيد. پس از آنها برآورد دقيقي از هزيته هايتان انجام دهيد تا حاشيه سود با دقت 95% محاسبه شود. پس از اينكه از هر لحاظ آمادگي فروش را كسب كرديد از طريق مكاتبه با فروشنده در خواست پروفرما خواهيد كرد. نحوه پرداخت وجه اگر LC باشد بايد نسبت به گشايش اعتبار از طريق بانك اقدام نماييد. بعد از آن مراحل خود به خود پيش خواهد رفت. ثبت سفارشات و ترخيص از گمرك مراحل خود را دارند كه از طريق اداره بازرگاني شهر خود به خوبي راهنمايي خواهيد شد

و يك خواهش ديگر. دوستان عزيز لطفا بصورت ناشناس برايم پيام نگذاريد. در هنگام پيام گذاري اين انتخاب را داريد كه اسم خود را بنويسيد. پس لطفا اجازه دهيد حداقل شما را با اسم مستعارتان صدا كنم.
شاد باشيد و پيروز
مطلب بعدي در مورد چين خواهد بود. منتظر باشيد

۱۳۸۴/۰۱/۱۳

اولین پست سال 84

اولین یادداشت سال 84 را به امید خدا شروع میکنم. کلی مطلب در ذهنم هست. به همه مطالبم نمیرسم ولی خیلی دوست داشتم از همه آنها مینوشتم. فیلم اشک سرما الان از تلویزیون پخش میشد. مرا برد به روزهای سخت سربازی. به روزهایی که سربازان در جاده های منتهی به شهرهای کردستان به عنوان تامین جاده در کوه ها به موازات جاده کشیک میدادند تا خودروها و اتوبوسها در کمین نیروهای دموکرات گرفتار نشوند.حتما این فیلم را که در سینماها پخش میشود ببینید. بسیار زیبا ساخته شده است.تقریبا همه چیز واقعی است. سوز و سرمای منطقه و میزان برفی که تا کمر در آن فرو میرفتی و مینهای فراوانی که کاشته میشد و گلوله های تک تیراندازانی که به شکار بچه ها میرفتند. روزهایی که دوست از دشمن معلوم نبودالبته در این فیلم خبری از بریده شدن سرهای سربازانی که ناقافل گرفتار کمین کموله ها و دموکراتها میشدند نبود. امیدوارم هرگز آن روزها تکرار نشود.

در مسیری که به سمت تبریز ماشین میراندم چهار فصل را دیدم. از آفتاب داغ تا کولاک و یخ بندان جاده و مه شدید و باران و تگرگ و ... خیلی زیبا بود و البته هیجان انگیز. جای شما خالی بود. گپ زدن با دوستان قدیمی خیلی به من روحیه داد. جالب بود. خیلیها چاق شده بودند خیلی ها لاغر. یکی از دوستان صاحب دختر زیبایی شده بود. دیگری تمام دارایی اش را یک کلاه بردار فروشنده مسکن از او ربوده بود. زندگی جریان داشت! همینه. تا بوده همین بوده. زندگی میگن پستی بلندی زیاد داره. من هم شنیدم و هم در طول عمر کوتاهم بسیار دیده ام.

تو سایتی میخوندم که سال خروس سال دیکتاتورهاست. سال قدرت. انگاری یه جورایی من هم احساس میکنم کمی خشن تر هستم و منافع شرکت برایم مهم تر شده است و فکر میکنم کمی مدیر یک دنده تری باشم. شاید کمتر مراعات دیگران را بکنم. احساس میکنم قرار است مدیریت شرکت کس دیگری را بر عهده بگیرم و در آخر سال موفق و سربلند بیرون بیایم. توکل به خدا. نحوه مدیریت هر چه باشد باید به هدف برسم. سال قبل نزدیک به 30 میلیون تومان از دست داده ام. چقدر باید کار کنم تا جای آن پر شود؟ توکلم همیشه به خدا بوده. مثل روز اول که هیچ نداشتم شروع میکنم. ولی این بار هم تجربه ارزشمندی دارم و هم کلی پرسنل خوب که همراهم هستند. گرچه این بار بارم کمی سنگین تر است. البته یک خورده از کمی بیشتر.

مریم خانم از من در مورد مدیریت زنان سوال کرده است. مگر فرقی هم میکند؟ شاید مدیریت بر چه کسی در اینکه مدیر ارشد زن باشد یا مرد تاثیر بگذارد ولی اگر شناخت خوبی از مدیریت داشته باشیم میبینیم که هیچ فرقی نمیکند. تنها مسئله نگرش همکاران است. تنها همکارانی که دید سیستمی ندارند و اهداف سازمانی برایشان خوب تعریف نشده است شاید در این مورد دچار ابهام و شک و تردید باشند.

فردا روز 13 است. امیدوارم کج شدن برج میلاد دروغ سیزده باشد. من از شنیدنش بسیار متاسف شده ام ولی هنوز نرفته ام تا از نزدیک ببینم.برخی خوشحالند و خیال میکنند اگر آن برج کج شود آبروی حکومت میرود ولی باید عرض کنم سقوط این برج یعنی سقوط اعتبار مهندسی ایران یعنی از دست دادن میلیاردها دلار درآمد ناشی از صادرات خدمات فنی و مهندسی یک ملت

کلی مطلب مدیریتی در ذهن دارم که امیدوارم بتوانم بزودی بنویسم. به طور کلی خیلی دوست دارم در مورد برنامه توسعه 20 ساله ایران 1404 بنویسم. در مورد برخوردهای متفاوت ایران و نروژ با در آمد نفتی هم خواهم نوشت و اینکه اقتصاد چین چرا اینگونه رشد کرده است.در مورد ایزو هم خواهم نوشت. بخصوص در خصوص وضعیت مشاوران پیاده سازی سیستمهای مدیریتی. این هم به بهانه تمدید شدن گواهینامه ایزو ما برای سه سال دیگر.
راستی یک خبر خوب. و آن اینکه جایزه The Bizz Awards 2005 رو بردیم. ایمیلش رو گرفتم. برامون فکس هم کرده بودند. تو آمریکاست.
کاش شرمنده شما نشوم و زودتر بنویسم.
منتظر باشید. به زودی شروع میکنم.