۱۳۸۴/۱۲/۱۵

كسب و كارت را چند ميفروشي؟

حتما بايد براي شروع كاري از صفر شروع كرد؟
چند وقت پيش با يكي از دوستانم كه تقريبا يك سالي هستش كه اقامت كانادا گرفته و الان هم خانم و بچه هايش در آنجا هستند صحبت ميكرديم. به من قويا توصيه ميكرد كه برم اونجا كه اگر بروم وسائل پيشرفت براي من چنين و چنان محيا است.
كمي كه حرفهايمان گرم گرفت رسيديم به اينجا كه حالا گيرم كارها درست شد و رفتيم. چه كاري انجام بديم؟
چيزي كه در آنجا هست و در ايران نيست و برايم تازگي داشت خريد و فروش كسب و كار است. همه ما شنيده ايم كه مثلا سايپا پارس خودرو را خريد. ولي چگونه ارزش گذاري ميشود؟
ما ايراني ها فقط بلديم كه يا استخدام بشيم يا كاري رو از صفر شروع كنيم. اصولا براي ماها چيزي به اسم خريد و فروش كسب و كار را تعريف نكرده اند و با آن كاملا نا آشنا هستيم.
براي مثال تصور كنيد شما از كسب و كار توليد مبل خوشتان آمده. از طرفي خيلي هم خوب ميدانيد كه جا انداختن يك نام تجاري چقدر زحمت داره. به جاي سرمايه گذاري و خريد زمين و ساخت كارخانه و فروشگاه و ... يكي از بهترين راه حلها اين است كه يك كسب و كار جاري و مشغول به كار را بخريد. مثلا برويد كارخانه مبل ايران را همانطوري كه هست بخريد. با همه ماشين آلات و زمين و فروشگاهها و آرم تجاري و حتي كاركنانش.
يعني ديگه لازم نيست بياييد از نو شروع كنيد. ميتوانيد با ايده هايي كه داريد آن كسب و كار را از همانجايي كه هست ادامه دهيد و رونق بخشيد.
به اين ميگويند خريد و فروش كسب و كار.
با خودم فكر ميكردم كه واقعا چقدر جاي اين كار در ايران خالي است. مثلا اگر صاحب شركت فوت كند و يا مثلا تصميم بگيرد براي هميشه به كشور ديگري مهاجرت كند پرونده آن نام تجاري و سالها زحمت و تلاش براي هميشه بسته ميشود.
در حاليكه اگر همان كسب و كار با همان آرم تجاري قابل خريد و فروش بود و مثلا در صفحه فلان راهنماي فلان روزنامه ستون خريد و فروش كسب و كار هم بود چه ميشد؟ واقعا آن كسب و كار و آن نام تجاري زنده ميماند
مسلما خيلي بهتر بود. ولي مشكلي كه به نظر ميرسد (بدليل عدم آشنايي من با الفباي اين نوع خريد و فروش) اين است كه قيمت گذاري يك نام تجاري يا يك كسب و كار چگونه است؟ چگونه ميتوانيم تك تك پرسنل را قيمت گذاري كنيم؟ ايا اصلا اين كار لازم است؟ اگر لازم نيست آيا ميتوانيم بگوييم همه اين كسب و كار روي هم فلان مقدار تومان؟ آيا كمتر مي ارزد يا بيشتر؟
اين با خريد و فروش كارخانه در حال كار يا همان چيزهايي كه به نام خصوصي سازي در ايران مي بينيم كمي شبيه است ولي اساسا فرق دارد. ولي ميتوان از همان تجربيات استفاده كرد و آنرا بسط داد
اصولا در ايران آيا نيروي كار ارزش گذاري ميشود؟ با چه روشي؟
كلي سوال برايم يش آمده. از شما خواهش ميكنم اگر اطلاعاتي در اين خصوص داريد از روي اين يادداشت به راحتي نگذريد و حتما نظر خود را بنويسيد.

۱۲ نظر:

ناشناس گفت...

سلام ظاهرا سوال بنده را تحویل نگرفته اید. لذا مجددا آنرا طرح میکنم.

سلام
جوایز متعددی که گرفته بودید را دیدم و تبریک میگویم. برای آشنایی با معیار های انتخاب برنده و سازمانهایی که به شما جایزه داده اند مقداری در اینترنت گشتم اما متاسفانه نتوانستم هیچ نشانی از سایتهای شرکتهای جوایز دهنده پیدا کنم. لطفا آدرس سایتهای این شرکتها را معرفی فرمایید.
موفق باشید

ناشناس گفت...

در مورد سوال شما باید بگویم بر خلاف نظرتان خرید و فروش کسب و کار در ایران وجود دارد و هر از گاهی هم در روزنامه ها آگهی میشود. البته تعدادش کم است و معمولا کسی یک کسب و کار را میفروشد که در حال ورشکست شدن باشد یا مشکل بسیار حادی برایش پیش آمده باشد.
اما در خارج موارد دیگری هم هست. مثلا کار بعضی ها درست کردن تیم و معرفی کردن محصولات وسپس فروش تیمشان در قالب یک شرکت است. این جور شرکتها معمولا به شرکتهای رقیب فروخته میشود و همانطور که میدانید بازار ایران چندان رقابتی نیست و لذا این نوع خرید و فروش در آن رواج ندارد.

ناشناس گفت...

ادامه:
روش قیمت گذاری در خارج بر اساس درآمد ها، سود، سهم از بازار، تعداد نیروی متخصص، میزان تخصص نیروی انسانی و ... تعیین میشود. البته میزان نیاز خریدار نیز نقش مهمی دارد. در ایران به دلیل شفاف نبودن آمار ها و فعالیتهای اقتصادی این امر بسیار مشکل است و بیشتر توافقی انجام میشود.
شایان ذکر است در خارج شرکتهایی وجود دارند که تخصص آنها فقط آنالیز بازار است و هزینه بسیار بالایی نیز برای اینکار از مشتری اخذ میکنند. اگر شما بخواهید سرمایه گذاری کنید این شرکتها به شما کمک بزرگی میکنند. اما در ایران سرمایه گذار سرگردان است و اگر بتواند سعی میکند از رانتهای اطلاعاتی استفاده کند و الا شرکت رسمی (تا آنجا که من دنبال آن بودم) وجود ندارد.
ما که جواب سوال شما را در حد بضاعت دادیم شما نیز لطفا جواب سوال مرا بدهید.

ناشناس گفت...

salam
enmrooz az in maghooleh be onvane daraei na mashhood sherkatha bahs mishavad.
be khosoos sherkathaye boors
rahkare shoma chist
mitavanim hozoori bahs konim
saboori

Alireza Mojahedi گفت...

در پاسخ به دوست عزيزي كه بدون ايميل دادن و نشاني دادن از من جواب ميخواستند بايد عرض كنم برخي از آنها از روي تصوير جوايز مستقيما به خود جايزه هدايت شده اند. براي برخي كه خود جايزه صفحه اي نداشت لينك نگذاشته ايم ولي اگر شركت جايزه دهنده را جستجو كنيد حتما به جواب ميرسيد. لطفا زير صفحه درباره رادان قسمت رادان در رسانه ها را نيز مطالعه بفرماييد. اسم شركتها در آنجا قيد شده است

ناشناس گفت...

سلام
من هر چه گشتم هیچ نشانی از اسم شرکت جایزه دهنده در اینترنت پیدا نکردم و راستش کمی مشکوک شدم که آیا این جایزه ها خریدنی بوده است یا دادنی! و میخواستم همه جواب شما رو بدونن و لذا خودم رو معرفی نکردم.در قسمت گواهینامه ها نیز چیزهای عجیبی دیدم. مثلا تقدیر نامه پنجمین کنفرانس مدیریت کیفیت ایران!!! در نامه آنها اصلا از شما تقدیری نشده است و صرفا به خاطر اظهار لطفتان تشکر شده است!!!
یا اینکه دعوتنامه همکاری در اسپانیا که در آن دعوتی از شخص شما نشده بود و صرفا یک دعوت عمومی بود و تقریبا همه آنها به رشته و تخصص شما ربطی نداشت و به رشته های برق و مخابرات مربوط بود. آقای مجاهدی اگر آگهی دعوت به کار شرکت نوکیا در روزنامه چاپ شود من میتوانم بگویم مرا به شرکت نوکیا دعوت کرده اند!!!
تعجب من از این است که چرا کسی باید اینگونه برای خود کسب افتخار کند آنهم کسی که در نوشته هایش کلی ادعا دارد و ....

ناشناس گفت...

آقای مجاهدی!
راستش آدم های خالی بند را زیاد دیده ام و ... متاسفم که اطراف ما از این افراد زیاد است.
با همه این حرفها امیدوارم برای من سو تفاهم پیش آمده باشد و شما همان آدم دلسوز و صادقی که قبلا فکر میکردید باشم.

مطمئن باشید که در صورت نیاز آدرس تماس را ارائه خواهم کرد.

ناشناس گفت...

راستی یادم رفت بگویم که قسمت رادان در رسانه ها را قبلا خوانده بودم. در ایران به راحتی میشود به روزنامه ها و مجلات پول داد تا آدم را نفر اول هر چیزی که دلت بخواد معرفی کنن. چند وقت پیش دختری از یکی از شهرستانهای فارس در مورد کشف فرمولهای جدید و انقلابی در علم فیزیک ادعا کرده بود و بسیاری از مطبوعات و حتی صدا و سیما این خبر را چندین بار اعلام کردند و بعدا معلوم شد دروغ خالی بوده است!!!
لذا نمیتوان به حرف مطیوعاتی که معلوم نیست چه روابطی با افراد موضوع خبر دارند اطمینان کرد.

Alireza Mojahedi گفت...

سلام دوست عزیز ناشناس و مشکوک من
متاسفانه چون سوالی که در این پست مطرح کرده ام بسیار برایم مهم است دلم میخواست این نوشته ها را با ایمیل از من سوال میکردید و چون خودتان را معرفی نکرده اید شاید عنوان کردن این موضوع اگر همه بدانند بهتر است در مورد شما صدق نکند. به نظرم دارید غرض ورزی میکنید وگرنه نباید به ناشناس بودنتان اصرار کنید. در خصوص نام شرکتها اگر خوب دقت کنید هست و من نمینویسم تا حتما بگردید. اگر پیدا نکردید بفرمایید تا در همینجا به همه اعلام کنم چون فکر میکنم همه میدانند جز شما.
در خصوص تقدیر کنفرانس اگر متن نامه را خوب بخوانید آنها در پاسخ نامه من که عکس و یا فیلم تقدیر آنها از خودم را خواستار شده بودم نوشته اند که متاسفانه فیلمی ندارند که به من ندارند پس فقط تشکر از اظهار لطف من نبوده است. دعوت نامه اسپانیا هم اصلا ربطی به برق ندارد اتفاقا در آن زمانی که از من به عنوان شخصی که شاید کمی از IT سرش میشود نام برده اند شاید شما حتی با مودم هم آشنا نشده بودید. در خصوص اینکه با پول میشود در روزنامه ها مطلب درج کرد اینطور نیست. آنچه که با پول شما درج میشود را رپرتاژ آگهی مینامند و این کلمه حتما در مجلات یا روزنامه ها کنار مطلب درج میشود تا بعدها برای مجله مسئه ساز نشود. در خصوص مطالب مربوط به من چنین چیزی در هیچ کجا وجود ندارد.
و آخر اینکه دوست عزیز میخواهید چه چیزی را ثابت کنید؟ من اصراری ندارم که آنها را باور کنید یا نکنید. اگر مشکلتان جای دیگر است و ممکن است من از عهده رفع آن بر بیایم بفرمایید تا فکری به حالش بکنیم. فکر نمیکنم اشغال کردن فضای بلاگم چیزی را به نفع شما تغییر دهد. شما میتوانید باور نکنید. اینکه کسب افتخار میکنم یا نمیکنم نباید شما را برنجاند.
این رفتار شما بیشتر شبیه مزاحمان تلفنی است که با تلفن به افراد توهین میکنند با خیال راحت از اینکه کسی آنها را نمیبیند تا بشناسد.
لطفا بعد از این با اسم واقعی خودتان برایم یادداشت بگذارید تا جواب بدهم. من در خصوص یادداشتهای وبلاگم احساس مسئولیت میکنم ولی یادداشتهای بی نام و نشان آن هم با مزامین اینطوری ...

ناشناس گفت...

آقای مجاهدی! دفاع غیر منطقی و مغرضانه شما خود بهترین جواب به ابهامات من بود.
به دوستان وخواننده های این وبلاگ نیز پیشنهاد میکنم تا قدری در مورد این جایزه های کیلویی در اینترنت تحقیق کنند تا میزان بی اعتباری آنها را بفهمند. جوایزی که قاعدتا باید طرفداران زیادی داشته باشد ولی تنها در چند سایت به آنها اشاره شده است. هزینه 195 دلاری برخی از سایتها را هم برای آنها ببینند...

این روزها با شرکت در کنفرانسهای داخلی گواهینامه حضور داده میشود. برای تهیه گواهینامه حضور کافی است مبلغ ثبت نام در کنفرانس را پرداخت کنید تا یک برگه شیک و خوشگل که نشان دهنده حضور شما در کنفرانس هست به شما بدهند. هیچ ارزیابی نیز از دانش و یا حتی حضور شما در طول مدت کنفرانس نمی شود. کارکرد اصلی این گواهینامه ها نیز برای مدیران دولتی است تا وقتی میخواهند به آنها ارتقاء پست (معمولاً به ناحق و از سر آشنا بازی) بدهند بهانه و دلیل وجود داشته باشد. تعجب من این است که کسی در بخش خصوصی دلش را به این گواهینامه های خریدنی خوش میکند....

در مورد عضویت های پیوسته و غیر پیوسته و ... در انجمنهایی مثل انجمن مدیریت و ... معمولا کافی است با پرداخت مبلغی کمتر از 50000 تومان در سال عضو شوید. یا سازمان کیفیت آسیا و اقیانوسیه! (عضویت در این سازمان به عنوان هدیه شرکت در کنفرانس مدیران کیفیت سال آینده به همه داده شده است). البته پویایی و تحرک آدم برای عضویت در این انجمنها با ارزش است و نشانه علاقه مندی به فعالیتهای گروهی می باشد اما قلمداد کردن آنها به عنوان افتخارات خنده دار است!!!


آقای مجاهدی! اینکه شما در زمانی با مودم کار میکردید و لیست bbs مجاهدی را تهیه کرده اید و به آن افتخار میکنید خود نشان دهنده آن است که سر رشته زیادی از کامپیوتر ندارید. چرا که اگر داشتید میفهمیدید که این مسئله چیز مهمی نیست و اصلا در حدی نیست که آدم به خاطر آن خودش را کارشناس IT معرفی کند یا حتی آنرا از تخصص و تجارب خود ذکر کند! شرم آور است!!!

البته در مملکت ما از این افراد کم نیستند و هر کسی به خودش اجازه میدهد هر ادعایی بکند و کسی هم به کسی گیر نمیدهد. اگر هم کسی گیر داد طرف فکر میکند عجب آدمهای مشکوکی پیدا میشوند! حتما مزاحم تلفنی هستند!!!

آقای مجاهدی از قضا تحصیلات من کارشناسی کامپیوتر از دانشگاه تهران (دولتی) است و بیش از 15 سال است که در این رشته تخصص دارم و کار فنی میکنم. وقتی دیدم شما دعوتنامه کار در اسپانیا را در سایت خود زده اید ابتدا تحسینتان کردم، اما بعد که متن آگهی را خواندم تعجب! گفته اید این آگهی اصلا به رشته برق ربطی ندارد. به خواننده های محترم این وبلاگ پیشنهاد میکنم سری به آدرس این آگهی بزنند:
http://www.mojahedi.ir/view.php?filename=card_03&text=no&pagename=archive
آیا RF Engineer, Wireless, Programmer, Network Management Protocols, Oracle, C++ , …
به رشته مدیریت مربوط میشود؟ آیا اینها اصلا به رشته برق مربوط نیست!!! لابد فکر میکنید منظورشان از technical manager در زمینه های بالا شما بوده اید!!!

آقای مجاهدی! لابد فکر میکنید همه مثل اطرافیان و یا کارمندان شما هستند که آگاهانه یا نا آگاهانه از شما تعریف و تمجید میکنند و شما هم فکر میکنید میتوانید برای همه، مثل آنها، بزرگ نمایی کنید!
نگاهی به سایت شما داشته باشیم! حتی کارت حضور در نمایشگاه جیتکس را هم در سایتتان آورده اید! یعنی چی؟ یعنی اینکه همه بفهمند شما دبی رفته اید و نمایشگاه جیتکس را دیده اید؟!!! این مهم است؟!!!
نگاهی به کلمات خود داشته باشید! سایتم! شرکتم! عضویتم! ماشینم!

آقای مجاهدی! من فکر میکنم که شما فضای اینترنت و وبلاگ را درک نکرده اید! ولا چه اصراری دارید که با ایمیل من تماس بگیرید و حرفها را خصوصی بزنید؟ همانطور که شما آزادانه حرفهای خودتان را میزنید و ما نیز به هویت فیزیکی شما کاری نداریم؛ ما نیز آزادانه حرفهای شما را نقد میکنیم. اگر حرف حقی است که بپذیرید و اگر نا حق است یا سوء تفاهم، در حد مقدورات خود سعی در رفع آن کنید. دانستن نام من چه کمکی میکند؟ من برخلاف شما عادت ندارم همه جا جار و جنجال کنم و به هر وسیله سعی در مطرح کردن و معروف کردن خود کنم. علت اینکه خودم را معرفی نکردم نیز همین بوده که این سوء تفاهم رخ ندهد.

آقای مجاهدی! شما با این همه خودستایی و بزرگ نمایی چه چیزی را میخواهید ثابت کنید؟!!! من سعی در اثبات عدم حقانیت کسانی دارم که میخواهند با نیرنگ و خدعه خود را خردمند و فرهیخته جلوه دهند. همان کسانی که برخلاف ظاهرشان، در بدبختی و فلاکت این مرز و بوم سهم عمده ای دارند....

ناشناس گفت...

جناب مجاهدی عزیز
واقعا در شان شما نیست که به هر اراجیفی پاسخ دهید
کسانی که شما را میشناسند که هیچ و آنان که نمیشناسند با آدرسهای این فرد شما را بهتر خواهند شناخت و مسلما در نهایت این فرد ناشناس ما راه به جایی نخواهد برد
بگذارید هر چقدر میخواهد بنویسد
شما به تلاش خود ادامه دهید

Alireza Mojahedi گفت...

ضمن تشکر از علی عباس جان و حرمت به فرمایش ایشان خطاب به دوست عزیز ناشناسم عرض میکنم که :
عزیز دلم، واقعا چه میخواهی؟ که چه شود؟ توهین به من تو را بزرگ نمیکند.
همه مدارک من مستند است ولی شما فقط حرف میزنید. لطفا یکی از آدرسهای آن شرکتهایی که کیلویی و به نرخ 195 دلار جایزه میدهند را به من معرفی کن. پولی ترین جایزه که شهره جهان است جایزه ستاره طلایی بی آی دی است که 3900 دلار از شما پول میگیرد.
در خواب چه چیزی هستی؟
برای عضویت در انجمنهایی که من عضو آنها هستم چیزی بیش از حق عضویت لازم است و صد البته عضویت پیوسته یک نوع رتبه ای است که این انجمن اعطا میکند و بهتر است به جای بازار گرمی اگر هدفتان واقعا بررسی است به خود این انجمنها مراجعه فرمایید. اصلا شاید کسی به اسم مرا نشناسند. مگر دنبال چنین چیزهایی نیستید؟
گواهینامه حضور در کنفرانس همانطور که از اسمش پیداست
گواهینامه حضور است نه عدم حضور و باید در کنفرانس باشید تا به شما تعلق بگیرد و صرفا با پرداخت هزینه صادر نمیگردد. این گواهینامه یا کارت بازدید از فلان نمایشگاه هیچ فخری ندارد ولی طبیعی است که ثابت میکند شما سعی داشته اید خود را به روز نگه دارید. اینکه شما یا فلانی چه برداشتی میکنند بستگی به نوع عینک شما دارد.
شما که خود را کارشناس کامپیوتر میدانید چطور با این مفاهیم آشنا نیستید و آنها را به رشته برق مرتبط میدانید؟ تکنولوژی اطلاعات کجا برق کجا؟ و اینکه من ادعا کرده ام به مدیریت مربوط است بعید میدانم چنین چیزی گفته باشم ولی اصولا آی تی یکی از ابزارهای مدیریت است و باید به آن اشراف داشته باشیم.
عضویت در سازمان کیفیت آسیا و اقیانوسیه البته که به من هدیه شده است و صد البته که به همه به رایگان نداده اند نه اینکه فکر کنید آدم مهمی بوده ام بلکه ناشی از لطف آنان به من است. میتوانید اسامی عده معدودی که به این افتخار نائل شده اند را در خبرنامه کنفرانس مشاهده کنید.
در تعجبم که به دنبال درک خودستانی من هستید ولی هنوز نمیتوانید خود را به ما معرفی کنید تا ما نیز بفهمیم که مشکل شما با من چیست؟
همانطور که در نامه کنفرانس جمله " متاسفانه از مراسم اهدا هدیه به شما فیلم نداریم" را سهوا ندیده اید در همان نامه ای اسپانیا که اینقدر شما را تحریک نموده است نیز عنوان را اشتباه دیده و آنها اصلا مرا technical manager خطاب نکرده اند , و بهتر است به همان لینک اسکن آن نامه (نه آگهی) مراجعه فرمایید
اگر عمدی در این اشتباهات واضح شما وجود دارد جدا دلیل شما چیست؟ قصد شما هر چه که باشد برایم اهمیت ندارد چون تاثیری در من نخواهد گذاشت ولی میل دارم بدانم به چه دلیل یک نفر باید نسبت به فرد دیگری خود به خود دچار عقده شود و حتی به راحتی توهین کند و او را دروغگو خطاب کند.
لطفا به صفحه تخصص و تجارب سایتم مراجعه کنید. چیزهایی که شما از آنها به عنوان افتخارات من نام بردید در آنجا نیست بلکه در صفحه آرشیو است. واقعا برایتان متاسفم. امیدوارم روزی به همه آرزوهایی که در این 15 سال داشتید و نرسیدید برسید
از خوانندگان محترم این بلاگ عذر خواهی میکنم. مطمئن باشید به افراد فاقد هویت اجازه نخواهم داد این بلاگ را بازیچه خود کنند