۱۳۸۴/۰۹/۲۷

ماليات 4 برابر سود!!

امروز جلسه اي با برخي ار كاركنان قسمت توليد داشتم. اواسط جلسه بود كه حسابدارمون خبر داد كه اعتراض ما در هيئت حل اختلاف دارايي رد شده!
خيلي تعحب كردم. اصلا فكرش رو هم نميكردم كه قبول نكند. چيز مسلم و بديهي بود.
ماجرا از اين قرار بود كه مميز مالياتي سال 82 ما دفاتر ما را بدليل عدم ارائه فاكتورهاي فروش رد كرده بود در حاليكه تمامي اسناد مربوط به فاكتورهاي فروش ضميمه اسناد حسابداري بودند. از طرفي برگه مالياتي ما را به ما ابلاغ هم نكرده بود ولي نوشته بود كه بدليل عدم حضور در محل ابلاغ شده و بهانه اي شده بود براي رد كردن دفاتر ما و در نتيجه مبلغ ماليات ما به مراتب بيش از واقعيتي كه بايد پرداخت ميكرديم در نظر گرفته شده بود.
من وقتي در هيئت حل اختلاف اسناد و دفاتر و گزارشهاي فروش فصلي را نشان دادم و با توجه به برگه ابلاغيه مالياتي كه همه امضاها متعلق به خود مميز بود و نشان از سند سازي داشت و بحثهايي كه در جلسه شد تصور نميكردم اعتراض ما رد شود.
وقتي جواب هيئت را برايم فاكس كردند ديدم كه مميز مالياتي نوشته كه اينجانب تاييد ميكنم كه گزارش فروش ارائه نداده اند و هيئت هم خيلي راحت قبول كرده و راي صادر كرده كه حق با مميز است. واقعا شاخ در آوردم!!!
آخه چطور ممكنه؟
همه اينها يك طرف ديروز هم وقتي مميز جديدمون (كه برسي دفاتر سال 83 ما رو بر عهده داره) خبر داد كه دفاتر امسال ما رو خود سرمميز بررسي خواهد كرد تعجب كردم. بعد هم كه خود سرمميز زنگ زد كه بياييد توافق كنيم و رقمي كه براي ماليات ما در نظر داره چيزي حدود چهار برابر كل سود عملكرد ما در سال 83 هستش!!!!
من واقعا حيران مانده ام كه بر چه اساسي به اين اعداد دقيق رسيده اند؟
با خودم فكر ميكردم اگر به هر دليل اين ماليات را بپردازم صد در صد سال 84 بايد به مراتب بيشتر بپردازم. چون اصلا ربطي به عملكرد ندارد كه بد تر شده است.
آيا بايد ماليات را بپردازم و براي سال بعد فكري بكنم يا اينكه به فكر منحل كردن شركت و تاسيس شركت ديگري باشم تا پرونده مالياتي ما بسته شده و پرونده جديدي از صفر باز شود؟!
راه حل دوم واقعا مسخره است. مسخره تر از اون علت اين فكر است.
واقعا بيشتر از اينكه به خود مبلغ ناراحت شوم به بي عدالتي و بي منطقي مالياتي ناراحت هستم.
بد شانسي آدم لجبازي هم هستم كه ميترسم سر لج بازي بيام درگير بشم و قوز بالا قوز بشه.
لطفا ننويسيد كه حتما دم مميز رو نديدي
فعلا تصميم دارم مجددا اعتراض كنم. در خصوص توافق با سر مميز بايد بيشتر فكر كنم. لازم به توضيح هستش كه اين توافق شخصي نيست. بلكه اسما توافق است و ربطي به روابط زير ميزي ندارد
بايد با دقت تصميم بگيرم. توكل به خدا

بعد از ظهر هم جلسه اي با ويزيتور شهرستان داشتم و با اينكه خبرهاي خوبي داشتيم ولي تاثير خبر صبح همچنان در من وجود داشت.
فعلا كه ميخوام به هيچ كدوم فكر نكنم. سه شنبه امتحان داريم. بهتره كمي درس بخونم. خيلي وقته كه فرصت مطالعه نداشتم. مخصوصا كه تازه از شر سرما خوردگي هم دارم راحت ميشم.

۲ نظر:

ناشناس گفت...

عليرضا جان به نظرم خشكه حساب كردن حالا حالا در اين كشور كارآمدترين راهكار! است. چاره چيه خانه از پاي بست ويران است ديگه

ناشناس گفت...

سلام...
اولین باره که وبلاگتون رو می بینم ... از اینکه وبلاگی میبینم که میتونه من رو در رشته دانشگاهیم یاری کنه خوشحالم ...
من مدیریت بازرگانی میخونم ...
من هنوز همه مطالبتون رو بطور کامل نخوندم اما مطمئنم از تجربیات شما میشه بهره برد ...
موفق باشید ...
یا علی