۱۳۸۴/۰۵/۰۸

بازی توپ سنگی

ماکیاولی اندیشمندی است که همواره در کلام و نوشتار از او به سبب عدم رعایت اصول اخلاقی و انسانی انتقادات بسیاری شده است اما در عمل بسیاری از حکم رانان و سیاست مداران توصیه های او را به کار برده اند. ماکیاولی با لحنی صریح از روشهایی سخن میگوید که بتوان بر مسند قدرت باقی ماند. اگر چه از نظر موازین انسانی و اخلاقی و این شیوه ها قابل توجیه نخواهند بود. او هدف را مقدس میشمارد و برای نیل به آن ابزارهایی را توصیه میکند که در اغلب موارد با موازین اخلاقی و انسانی در تضادند. به هر حال در دنیایی که او تصویر میکند برای باقی ماندن و حفظ قدرت راه مطمئن دیگری وجود ندارد
در کتاب بازی توپ سنگی نویسندگان در نقش ماکمیاولی های معصر ظاهر میشوند که ادعا دارند تنها با استراتژیهای سخت و خشن میتوان رقبا را از میدان خارج کرد و موفقیت را از آن خود نمود. باید رقیب را چون دشمن دانست و در شکست او تا حد ممکن تلاش نمود. این کتاب را به اجمال مرور میکنیم بدون آنکه از جهت اخلاقی بر آن صحه گذاشته باشیم. کتاب با توصیف این استراتژی آغاز میشود که در عصر ما رقابت برای موفقیت کافی نیست بلکه باید کوشید رقبا را در موضع ضعف قرار داد ، آنها را خنثی کرد، به حاشیه راند و حتی مجازات نمود. مباحث کتاب با 5 اصل ادامه میابد که منشور توپ سنگی به شمار می آیند

اصل اول: بازیگران توپ سنگی با جدیت در پی برتری های رقابتی هستند و این برتری را نه تنها برای امروز بلکه برای فردا نیز میخواهند. آنها در ارزیابی مزیتهای رقابتی، خود را نمیفریبند و میکوشند فاصله خود را با رقبا واقع بینانه مورد سنجش قرار دهند و بر آنان پیشی بگیرند.

اصل دوم: در بازی توپ سنگی باید کوشید تا مزیتهای رقابتی را به مزیتهای قطعی، حتمی و دائم تبدیل کرد. اگر بتوانیم مزیتهای رقابتی را به نحوی ساماندهی کنیم که فاصله ما با رقبا بیشتر شود و این اصله به حدی برسد که رقبا امکان رسیدن به ما را نداشته باشند، به مزیت قطعی و دائم دست یافته ایم. سازمانهایی که توسعه میابند و بر اثر توسعه بازارهای بیشتری را در اختیار میگیرند و سود آوری خود را افزایش میدهند، در مقابل رقبا به مزیت قطعی رسیده اند و امکانی برای برتری آنان باقی نمیگذارند.

اصل سوم: بازیگران توپ سنگی از حمله های غیر مستقیم استفاده میکنند. آنان از رویارویی مستقیم با رقبا پرهیز مینمایند. زیرا روشهای غیر مستقیم اقتصادی تر و موفقتر عمل میکنند. در شرایط جنگی نیز همین قاعده کارساز است. بدین ترتیب که اگر با دشمنی روبرو هستید که از قدرت و توانایی بالایی برخوردار است، مستقیما به او حمله نکنید بلکه با شبیخون و حملات غیر مستقیم بکوشید بر او غلبه نمایید.

اصل چهارم: در بازی توپ سنگی بازیگران باید بخواهند که برنده شوند. انگیزه نقش مهمی در موفقیت بازی توپ سنگی دارد. هرگاه اعضاء سازمانعلاقه و رقبتی به کسب موفقیتهای بزرگ نداشته باشند و در پی برتریهای رقابتی و دائم نباشند، به هیچ رو نمیتوان امید کامیابی داشت، از این رو مدیران در استراتژی توپ سنگی باید باید دائما این دیدگاه را ترویج کنند که اگر نتوانیم بهترین باشیم هرگز نخواهیم توانست در عرصه رقابتهای سخت به حیات خود ادامه دهیم.

توصیه هایی برای موفقیت در بازی توپ سنگی:
در بخشهای دیگر کتاب نویسندگان توصیه هایی را ارائه میدهند که توفیق در بازی را افزایش میدهد:
ضمن بکار گریری روشهای غیر مستقیم حمله گاهی لازم میشود مستقیما و علنی حملات را آغاز نمایید و رقیب را در موضع ضعف قرار دهید
در حملات خو تداوم داشته باشید و موفقیت را در یک مقطع زمانی کافی ندانید. موفقیت زمانی حاصل میشود که دائمی باشد
برای توفیق در بازی توپ سنگی زمانی میتوانید رقیب خود را حذف کنید که مشتریانی راضی داشته باشید بنابر این همواره نظر مشتریان را جویا شده و در کسب رضایت آنان بکوشید
منطقه مطمئن سود رقیب را بشناسید و سعی کنید آن را غیر مطمئن سازید. این منطقه نوع کالا یا خدمت، سهم بازار و ارتباط رقیب با محیط است که سود آوری مطمئنی برای او فراهم می آورد و شما باید بکوشید در این منطقه نفوذ کرده و آنرا متزلزل سازید
از تهدید رقیب نهراسید و در موارد لزوم وضعیتی را به وجود آورید که رقیب از رویارویی با شما پرهیز نماید. در این موارد میتوانید طوری وانمود کنید که داراری توانایی بیشتر از آنچه واقعا دارید هستید و بدین ترتیب رقیب را از برخورد با خود باز دارید
این مقاله ترجمه جناب آقای دکتر سید مهدی الوانی است که در شماره نهم نشریه مدیریت دانش سازمانی چاپ شده بود

این راهم ببینید: نبرد گوگل و مايکروسافت بر سر يک مهندس خبره. به خوندنش می ارزه

یا هرزکاری اینترنتی cyberslacking چیست؟ در این خصوص دوست شبکه ای قدیمی من مطالبی را نوشته اند که به خواندنش می ارزد. قسمت اول - قسمت دوم
برای تابان و همسرش آرزوی سلامتی و موفقیت روز افزون دارم

۵ نظر:

ناشناس گفت...

چه جالب. من بهزاد هستم. یادتون میاد؟ تو ماورا. تابان خان هم یک کاریکاتور پشه کشیده بود؟ چقدر خندیدیم. روزگار خوبی بود. هنوز لیستهای شما رو دارم. شما دو تا اولین ناشران الکترونیکی بودین. شاد باشید و سربلند
مطلبتون هم خیلی جالب بود. آدم رو به فکر میبره

ناشناس گفت...

سلام عليرضا جان راستش دنياي رقابت آنقدر بي رحم است كه متاسفانه انديشه ي ماكياولي در آن ترويج مي شود . البته مطلبت براي من بسيار تازه بود و تا حالا آنرا نشنيده بودم. اين روزها كه قضيه ي گنجي مطرح شده خيلي خوب مي توان انديشه ي ماكياولي را لمس كرد. راستي ما سخت دنبال يك ليسانس/ فوق ليسانس مديريت صنعتي مي گرديم كه با منابع انساني آشنا باشد و چند تا پروژه هم در زمينه هاي مرتبط انجام داده باشد. ممنون مي شم اگه دوستي آشنايي سراغ داشتي معرفي كني. براي شغل كارشناس توسعه ي منابع انساني نياز داريم.قربانت

ناشناس گفت...

سلام
مرسی که به وبلاگم لینک دادین
مطلبی که نوشته بودین جالب بود.
موفق باشین.

ناشناس گفت...

سلام
مطلب جالبی بود
شنیدم اقای دکتر الوانی بیمارند ایا شما از ایشون خبری ندارید؟

ناشناس گفت...

سلام.خسته نباشيد.نمونه های اين انديشه را می بينيم...به مطلب شما موازين شرعی هم اضافه می کنم.