۱۳۸۸/۰۳/۳۱

گره. دست یا دندان؟

در این ایام حوصله چندانی برای نوشتن ندارم. احساس میکنم از هر چه بنویسم ربط پیدا میکند به سیاست و بعد ممکن است سوء تفاهماتی ایجاد شود که دردسر رفع آنها بیشتر باعث
ناراحتی شود.
منطقا بعید هم میدانم با توجه به حجم خبرهای وقایع اخیر و هیجانات این ایام کسی به دنبال مطالب تخصصی و یا حتی غیر تخصصی مدیریتی باشد و یا بخواهد نوشته های یک مدیر را دنبال کند.

بر حسب تصادف این مطلب وبلاگم را در اینجا دیدم.
اینکه محبت کرده بودند و بنده را استاد خطاب کرده بودند محبت آنها را میرساند. اما مسئله اینجا بود که به اشتباه آدرس وبلاگ مرا چیز دیگری درج کرده اند و اتفاقا آن آدرس واقعا وبلاگی است از بلاگفا که مطالبش هم به روز میشود و به نام فامیلی بنده است.
در هر حال خواستم به عرضتان برسانم که بنده به جز این وبلاگ و سایتم هیچ وبلاگ ثانویه و ... دیگری ندارم و آن وبلاگ متعلق به اینجانب نیست.
البته از آن سایت درخواست کردم که آدرس را اصلاح کنند و امیدوارم زودتر این اتفاق رخ دهد.

در خصوص اتفاقات اخیر به نظر من نیازی به شدت عمل نبود و جریان میتوانست خیلی آرامتر هدایت شود و اصلا کار به اینجاها نمیکشید و همین الان هم حتی میتوان به خواست مردم اهمیت بیشتری داد و اعتراضات خاتمه یابد.
خوب گوش کردن و اهمیت دادن از نکاتی است که در همه مباحث مدیریتی به آن اشاره میشود. اگر زودتر گوش کنیم نیازی نخواهد بود که با صدای بلندتری پیام را بفرستند.
گرهی که با دست باز میشود را با دندان باز نمیکنند.
فقط امیدوارم که این ایام کمترین خسارت جانی و مالی را برای مردم در پی داشته باشد.
فعلا هم که نه به تویترم میتوانم بروم و نه فیس بوک.

۶ نظر:

حسين گفت...

با شما هم داستانم : گرهی که با دست باز میشود را با دندان باز نمیکنند...

اين روزها همه به نوعي غمگين اند...كاش كمي خردورزي وجود داشت...

شیکاگو گفت...

مجاهدی عزيز. بنويس لطفاً. اين فضای ماتم جامعه مجازی رو گرفته که هيچ، وبلاگ های تخصصی رو هم متاثر کرده. ما ایرونی های غربت نشین هم بیش از شما دلگیر و ناراحتیم.
لطفاً خودتون رو پیدا کنید. از شک در بیایید ! با غم و اندوه و ناله هیچ گره ای باز نشده.
بنویس لطفاً

ناشناس گفت...

Salam Ostad, omidvaram ke halet khoob va khosh bashad ba salamati, khoshhalam ke hanooz hese vatandoostanat zende hast va omidvaram ke in ayyam be khoshi va besooye arameshe hamishegi baraye hameye hammihanane aziz beravad. Eradamand, Amir, Boston, USA

Amir Sal گفت...

Salam Ostad, omidvaram ke halet khoob va khosh bashad ba salamati, khoshhalam ke hanooz hese vatandoostanat zende hast va omidvaram ke in ayyam be khoshi va besooye arameshe hamishegi baraye hameye hammihanane aziz beravad. Eradatmand, Amir, Boston, USA

شیکاگو گفت...

جناب مجاهدی گرامی، آیدین عزیز، هرگز دور از احساسات مردم ایران نبوده ام. غربت نشینی ام بیش از یک سال نیوده و در این یک سال آنقدر پیگیر مسائل ایران بوده ام که با اطمینان میگویم که من هم به اندازه شما امیدوار شده ام، به هیجان آمده ام، نقد کرده ام، بی خوابی کشیده ام، دعوا کرده ام و البته اشک ریخته ام.
هیچ وقت نخواسته ام از بیرون بگویم لنگش کن، فقط دلم گرفته است از این حزن و اندوه جمعی و فکر میکنم بهتر است خودمون رو دوباره پیدا کنیم و با اندیشه و روحیه ای بازتر به کار و تلاش و زنگی بپردازیم. در حد یک غم خواری و شاید دل داری، که گریه نکن برادر! همین،ونه بیشتر!
ریسک زندگی در ایران را میدانم. ریسک فعال داشنجویی بودن را بیشتر! از زندگی در سوند هم جز دلزدگی و حسادت به حال و روز این بلوند های کله پوک و البته نژادپرست مدرن چیزی ندارم بگویم!
ضمناً اصلاً از حرف شما دلخور نشدم. بازهم میگم که حرفت حرف حساب بود.

شیکاگو گفت...

جناب مجاهدی عزیز
لطف دارید شما. ارائه سرویس فارسی گوگل از معدود خبرهای خوشحال کننده ای بود که طی دو هفته اخیر شنیده بودم.