۱۳۸۵/۱۱/۲۸

خوب است يا بد؟ MBA بالاخره رشته


بحث هاي زيادي كه در خصوص دفاع يا حمله به رشته MBA در وبلاگهاي مختلف جريان داشت ، موضوع جالبي به نظرم رسيد تا پستي در اين خصوص بنويسم
رشته MBA رشته اي است كه جوانب و زمينه هاي مختلفي كه مدير شركت تجاري بايد با آنها آشنا باشد را به مخاطب خود به صورت فشرده انتقال ميدهد
ولي بحث اينجاست كه ايا فارغ التحصيلان اين رشته واقعا توانايي لازم را كسب ميكنند؟

از نظر من پاسخ اين سوال منفي است. به هيچ عنوان نميتوان گفت اگر كسي حتي اگر در هاروارد فارغ التحصيل مديريت شود حتما مدير شايسته اي است
چرا؟
براي اينكه اصولا مديريت يك توانايي ذاتي هم لازم دارد كه از آن به عنوان هنر مديريت در كتب مختلف مديريت ياد ميشود.
كسي كه فاقد اين توانايي است حتي اگر از بهترين رشته هاي مديريت بهترين دانشكده هاي دنيا نيز فارغ التحصيل شود از عهده وظيفه مديريت بر نمي آيد
همانگونه كه ميبينيم بسيارند افرادي كه اصلا هم دانشگاه نرفته اند ولي از طريق مطالعه آزاد و بيشتر با تكيه بر بخش ذاتي مديريت خود توانسته اند مسئوليت مديريت خود را به انجام برسانند.

اين عنصر ذاتي نكته هاي بسياري را در خود دارد. همان عنصري كه هر كسي فكر ميكند آن را دارد و اصولا مدير توانمندي است در حاليكه تفاوتي بين مفاهيم مديريت و رهبري و سرپرستي و رياست قائل نيست و همه را يكسان ميداند

به همين دليل اصلا نبايد انتظار داشت كه فارغ التحصيل رشته MBA شاخ شكن غول باشد
اين رشته براي من كه فارغ التحصيل مديريت صنعتي بودم چيز چندان عجيب و غريبي نبود و شايد فقط 30 درصد برخي از مهارتهاي من را افزايش داده باشد ولي قطعا براي ليسانسهاي غير مديريتي رشته اي است بسيار توانمند چون اين افراد كاملا با تكنيكها و ابزارهاي مختلف مديريت در جميع رشته هاي آن اعم از منابع انساني و توليد و بازرگاني و مالي نا آشنا هستند اين رشته ميتواند بسيار به كارشان بيايد چرا كه چكيده نكات اساسي براي اداره كسب و كار را در اين رشته گنجانده اند.
بنابر اين اگر شما فردي هستيد كه اولا داراي تجربه اي در كسب و كاري بوده ايد (يعني عملا سرمايه گذاري كرده و ريسك نموده ايد يا با استخدام در سمتهايي با مسئوليت مديريت در اين زمينه تجاربي بدست آورده ايد) و در ثاني به نظر ميرسد كه توانايي تاثير گذاري بر ديگران را نيز داريد و ميتوانيد بدون استفاده از قدرت زور و چماق ديگران را پيرو خود كنيد تا كاري را كه ميخواهيد برايتان انجام دهند اين رشته ميتواند بسيار به كارتان بيايد تا كسب و كار خودتان را بهتر اداره كنيد

اگر هم فردي هستيد كه به دنبال جذب و استخدام اين افراد و سپردن مسئوليتهاي مديريتي به اين افراد هستيد مطمئن باشيد كه همه فارغ التحصيلان اين رشته توانايي اداره كردن حتي كارگاههاي كوچك را هم ندارند.

علاوه بر آن محيطي كه مدير در آن قرار ميگيرد هم بسيار موثر است. يعني ممكن است فردي در سازماني در يك كشوري مدير بسيار توانمندي باشد و بتواند به خوبي از عهده دستيابي به اهداف سازماني در شرايط مختلف بر بيايد ولي دليل نميشود همان فرد در كشور ديگري يا سازماني از نوع ديگر نيز به همان نسبت موفق باشد.
مثلا شايد اگر اقاي جك ولش را مدير ايران خودرو كنند نتواند كاري از پيش ببرد. چ.ن شرايط محيط كسب و كار آمريكا با ايران تفاوتهايي دارد كه بايد اختلافات فرهنگي را هم به آن افزود. ضمن آنكه مدير ايران خودرو شايد نتواند به عنوان مدير مثلا قطارهاي رجا مدير موفقي باشد و چه بسا اگر در ايران خودرو مدير موفقي بوده است در قطارهاي رجا فضاحتهاي مديريتي به بار بياورد.

و اما اگر تمايل داريد در اين رشته ادامه تحصيل بدهيد حتما قبل از آنكه در خصوص دانشكده بررسي كنيد در خصوص اساتيد وسواس داشته باشيد.
به راحتي ميتوان اسامي هيئت علمي دانشگاهها و سوابق آنها را از طريق اينترنت بدست آورد.
در هر رشته اي اين اساتيد متبحر و دانشمند هستند كه ميتوانند فارغ التحصيلان ماهري را تحويل جامعه دهند. پس بسيار مهم است كه به ظواهر امر توجه نكنيد بلكه بطن دانشگاهها را مورد مطالعه قرار دهيد.

به عنوان مثال سازمان مديريت صنعتي اولين دانشكده اي است كه رشته EMBA را در ايران برگزار كرد. سالها پس از آن دانشگاه شريف نيز اولين دوره MBA را در ايران برگزار نمود. گرچه پيش از انقلاب دانشگاه امام صادق فعلي نماينده دانشگاه هاروارد بود و سه دوره نيز فارغ التحصيل رشته مديريت داشت.
ولي دليل نميشود كه ادعا كنيم دانشگاههاي شريف يا سازمان مديريت صنعتي بهترين فارغ التحصيلان را تحويل ميدهند. همه چيز به اساتيد مربوط ميشود و البته دانشگاههاي معروف نيز معروفيتشان را از تجارب علمي اساتيدي كه با آنها همكاري ميكنند و ظوابشان به دست مي آورند.
وارد مقايسه تواناييهاي مديريتي شريفي ها با سازمان مديريت صنعتي نميشوم چون بايد خودتان عملا تجربه كنيد و فعلا كار من نيست كه تحقيق كنم و نيازي هم ندارم ولي شايد يكي از دلايل تفاوت و برتري دانشجويان سازمان مديريت صنعتي نحوه گزينش دانشگاهها باشد كه در سازمان مديريت صنعتي بر تجارب مديريتي و گزينش بر اساس تجارب دانشجو تاكيد دارند

در خصوص تفاوت رشته های MBA و EMBA (Executive MBA) باید به عرضتان برسانم که این دو رشته در اصل همان MBA هستند و EMBA یکی از گرایشهای MBA است و قطعا دروس گرایشها با یکدیگر متفاوتند.
تفاوت عمده و اصلی این دو رشته در این است که اصولا دانشجویان رشته مدیریت اجرایی باید از تجربه کافی مدیریت برخوردار باشند. در همه جای دنیا حداقل 5 سال سابقه کار و در ایران حداقل 3 سال سابقه مدیریت الزامی است.
از سوی دیگر بر خلاف رشته MBA در رشته مدیریت اجرایی اساتید نباید هیات علمی باشند و حداقل باید 10 سال سابقه کار عملی مدیریتی داشته باشند و اصولا دروس به صورت کیس ارائه میگردند و با توجه به اینکه دانشجویان خود سوابق اجرایی دارند کلاسها با هم افزایی تجارب دانشجویان و اساتید پیش میروند.
حقوق اساتید دوره های EMBA بیشتر از MBA است چون حتما بایستی حداقل 10 سال سابقه اجرایی داشته باشند و چنین افرادی نمیتوانند به راحتی وقتشان را صرف تدریس نمایند.
البته باز برخی دانشگاههای ایران از این قاعده مستثنی هستند
حقوق فارغ التحصیلان رشته EMBA هم بیش از MBA است چون توانایی اجرایی بالاتری دارند.
در خصوص PhD البته که هر دو میتوانند ادامه دهند ولی اساسا این رشته برای این طراحی شده اند که افراد PhD خوان نباشند. یعنی قرار نیست که فارغ التحصیلی که توانایی اداره یک کسب و کار را بدست آورده است برود در فیلد خاصی تخصص پیدا کند چون در آن صورت توانایی عملی اش کمتر و محدودتر میگردد.
برای همین هم حقوق MBA بیش از PhD است. در بسیاری از دانشگاههای دنیا فارغ التحصیلان MBA ملزم به گذراندن و ارائه پایان نامه یا رساله نمیباشند چون ماهیت این رشته اصلا تحقیقاتی نیست. برخلاف PhD که بر اساس تحقیق و پژوهش بنا شده است و برای همین هم برخلاف ایران اصولا ادامه تحصیل در مقطع دکترا نه تنها هزینه زیادی ندارد بلکه بیشتر PhD ها به راحتی بورس هم میشوند.
عمدتا کسانی رشته MBA را میخوانند (EMBA یا همه گرایشهای MBA هم همینطور) که میخواهند به طور عملی وارد عرصه مدیریت و اداره کسب و کار شوند و قرار نیست محقق باشند.
این فرق بسیار عمده ای است که متاسفانه در هیچ کجا به علاقمندان این رشته ها اعلام نمیگردد. حتی خیلی ها MBA را به معنای مستر در مدیریت بازرگانی میدانند در حالیکه Business به معنای کسب و کار است نه بازرگانی (Trade - Commerce)

به عبارتی دیگر رشته EMBA در اصل همان MBAاست كه براي افراد شاغل در پستهاي مديريت طراحي شده است تا اين افراد ضمن تحصيل به صورت نيمه وقت امكان حضور در مسئوليتهاي خود را نيز داشته باشند و الزاما همه آنها بايد داراي تجارب اجرايي نيز باشند چون دروس طراحي شده براي اين افراد به گونه اي است كه از تجارب عملي افراد در طول سالها مديريتشان نيز در تركيب با دروس تئوري استفاده شود.

نكته مهم ديگر نيز آنكه قرار نيست فارغ التحصيلان اين رشته به دنبال اخذ PhD باشند چرا كه PhD داشتن يعني اهل تحقيق بودن در حاليكه اصولا مديري كه محقق باشد به درد كار مديريت نميخورد بلكه وظيفه او استفاده از تحقيقها به نفع منافع سازمان است. كسي كه بيش از اندازه در كاري متخصص شود به درد پستهاي بالاتر مديريت نميخورد. مديران ارشد سازمانها بايد بيشتر جنراليست باشند تا متخصص براي اينكه بتوانند از زواياي مختلف به مسائل نگاه كنند و مسائل را حل كنند.

به قول جناب اقاي دكتر خرم: "اسپشياليستها(متخصصين) سعي ميكنند بيشتر و بيشتر در مورد موضوعات خاصي بدانند. آنها آنقدر اين كار را ادامه ميدهند تا اينكه همه چيز را در مورد هيچ چيز بدانند.
جنراليستها سعي ميكنند كمتر و كمتر در مورد همه چيز بدانند و روزي متوجه ميشوند كه هيچ چيز در مورد همه چيز ميدانند"
اگر دقت كنيد متخصصين دارند سعي ميكنند در مورد موضوع خاصي بيشتر بدانند.
و براي همين هم هست كه MBA خوانها شانس بيشتري براي مدير شدن دارند تا PhD دارها و عملا كمتر شركتي PhD دارها را به (البته بجز جهان سوم) به پستهاي مديريت ارشد انتخاب ميكنند

راستي براي حسن ختام پيشنهاد ميكنم حتما كتابي را كه در پست قبلي در خصوص تاريخچه مديريت در ايران معرفي كردم را حتما بخوانيد.

برای اطلاعات تکمیلی این پستها را ببینید:
http://alirezamojahedi.blogspot.com/2006/11/85.html
http://alirezamojahedi.blogspot.com/2007/01/blog-post_03.html

اين وبلاگ نويد را هم اخيرا كشف كرده ام. حتما سري بزنيد

۱۵ نظر:

ناشناس گفت...

سلام
حقيقتش من كم كم از اين فارغ التحصيلان شريف نا اميد مي شوم . آن حامد كه معتقد بود دانش مديريتي به هيچ دردي نمي خورد و اين از نويد كه مشاوره مديريت را زير سوال مي برد.
فكر نمي كنم شريف جاي خوبي براي آموختن مديريت باشد.

ناشناس گفت...

يكي از ايرادهاي فارغ التحصيلان شريف خام و بي تجربه بودن آنهاست. بسياري از آنها بلافاصله پس از ليسانس وارد اين رشته ميشوند و بسيار از دنياي واقعي كسب و كار به دور هستند.
براي يك كار مديريتي شركت ما از طريقي از 3 نفر از فارغ التحصيلان اين دانشگاه استفاده كرد. هر سه هم ام بي اي بودند.
باور كنيد تكنسين ما در يك سالن بمراتب بيشتر از آنها از علوم رفتاري و منابع انساني و مديريت كارگاه ميدانست و همين مسئله باعث شده بود چهره خوبي از آنان در سازمان به نمايش در نيايد و كسي روي حرف انها حساب نكند.
به نظرم همانطوري كه اقاي مجاهدي اشاره كردند گزينش بسيار مهم است
من شنيده ام كه همان دانشگاه هاروارد در ايران با اينكه ظرفيت 100 نفر را داشت ولي فقط 60 الي 70 نفر پذيرش ميكرد چون بقيه را فاقد كيفيت دانش مديريت ميدانست و به عبارتي ميگفتند اين افراد qulify نيستند

ناشناس گفت...

يكي از ايرادهاي فارغ التحصيلان شريف خام و بي تجربه بودن آنهاست. بسياري از آنها بلافاصله پس از ليسانس وارد اين رشته ميشوند و بسيار از دنياي واقعي كسب و كار به دور هستند.
براي يك كار مديريتي شركت ما از طريقي از 3 نفر از فارغ التحصيلان اين دانشگاه استفاده كرد. هر سه هم ام بي اي بودند.
باور كنيد تكنسين ما در يك سالن بمراتب بيشتر از آنها از علوم رفتاري و منابع انساني و مديريت كارگاه ميدانست و همين مسئله باعث شده بود چهره خوبي از آنان در سازمان به نمايش در نيايد و كسي روي حرف انها حساب نكند.
به نظرم همانطوري كه اقاي مجاهدي اشاره كردند گزينش بسيار مهم است
من شنيده ام كه همان دانشگاه هاروارد در ايران با اينكه ظرفيت 100 نفر را داشت ولي فقط 60 الي 70 نفر پذيرش ميكرد چون بقيه را فاقد كيفيت دانش مديريت ميدانست و به عبارتي ميگفتند اين افراد qulify نيستند

Unknown گفت...

سلام خوبيد؟
اين پيام رو من واسه تمام كساني كه عشق ام بي اي دارند ميذارم.منم مثله همه شما به اين رشته علاقه داشتم و دارم.اما يه اشتباهي كردم كه قبل از انتخاب رشته اصلا در باره دانشگاههايي كه اين رشته رو دارند تحقيق نكردم و الان هم دارم چوبش رو ميخورم.من با رتبه 200 سال پيش يعني همين امسال اين خراب شده يعني دانشگاه صنعتي شاهرود قبول شدم .اول اينكه بهتون توصيه ميكنم كه بخونين تا رتبه بالا بياريد تا از اينجا بهتر قبول بشين.و به نظر من درس نخوندن اينجا خيلي بهتر از خوندنشه.از معايب انجا هر چي بگم كم گفتم راستش تو اين مدتي كه من اينجام هيچ حسني نديدم كه بخوام واستون بگم.فقط اينو بهتون بگم كه تنها عاملي كه باعث شده مجوز اين رشته رو كه به خيلي از دانشگاههاي تهران هم ندن اين بوده كه جناب آقاي دكتر رجبي رييس سابق دانشگاه شاهرود رفيق جون جوني آقاي دكتر معين تشريف داشتن و دانشكده علوم انساني اين دانشگاه با تنها 2 هيات علمي اونم بي سواد اين رشته رو تاسيس كرد.ترم اول روم كه بايد 5 6 تا درس رو با يك استاد (بي سواد) پاس كنين .و خدا بخير كنه ترماي ديگه رو كه واسه خيلي از درسا استاد ندارن و مجبورن هر گريگوري رو يا از تهران بكشونن يا اين كه نا ها رو آواره تهران كنن.از برنامه ريزي و امكانات و برخوردشون هم كه هر چي بگم كم گفتم.خلاصه اينكه اينجا ما داريم افسردگي ميگيريم.بعضي وقتا فكر انصراف هم به كلمون ميزنه اونم دسته جمعي تا حساب كار خودشونو بكنن.ضمن اينكه تا بحال صد بار جلسه گذشتيم و صحبت كرديم اما دريغ از يه ذره توجه.آقايون و خانما به نظر من به هيچ وجه اينجا رو اصلا روش حساب نكنين حتي به نظر من مديريت اجرايي دانشگاههاي تهران و همچنين همين ام بي اي مازندران و كيش من شنيدم كه بهتر از اينجاست.آخر اينكه عمرتونو اينجا هدر نديد.مخصوصا اونايي كه رتبه هاي خوبي ميارن.هر كمك يا سوالي اگه داشتيد من در خدمتم.
epsilon4us@yahoo.com

ناشناس گفت...

سلام آقای مجاهدی

مسلما تحصیلات دانشگاهی برای مدیر شدن کافی نیست

مدیریت نیاز به یه نیروز ذاتی داره
اگر هم می بینید مدیران ما ........ یکی از این دو مقوله رو ندارن البته در خیلی از موارد هم هر دو شرط رو برای مدیریت ندارن


موفق باشید


در پناه حق
یا علی

ناشناس گفت...

عليرضا جان سلام و بسيار سلام. پوزش دارم از تأخير طولاني در پاسخ به سؤالي كه پرسيده بودي. راستش كتاب طرح ارزش آفريني منابع انساني را با خون جگر فراوان آماده ي كنفرانس منابع انساني كرديم ولي ظاهراً مؤسسه مطالعات بهره وري و منابع انساني اصلاً دغدغه ي فروش محصولات خود را ندارد. حتي در كتاب فروشي مؤسسه هم اين كتاب جلوي ويترين نيست و اين جاي تأسف دارد. غرض، ظاهراً كتاب بين ناشرين ديگر توزيع نشده و فقط از خود اين مؤسسه بايد تهيه شود و قيمتش هم چهار هزار تومان است. قربانت

ناشناس گفت...

عليرضا خان عزيز
سلام
هميشه شايقم تذکرات شمارو در بين کامنتهام ببينم.
اين بار اما بيشتر از قبل خوشحال شدم ، چون يه چيزي توي نوشته شما بود که منو مجبور کرد با وجود تمام گرفتاريهام ، از باب تلمذ ، چيزي بنويسم.
استدعا دارم اگه سرت خلوت شد، بخونيش و حتي اگه صلاح دونستي ، در وبلاگ خودت درجش کني تا نطر بقيه رو هم بدونيم.
عجله ندارم چون ميدونم که شب عيده و حسابي درگيري ، از اينکه اينقدر حساسيت به خرج دادي بي نهات ممنونم.
ارادتمند : آرمين خوشوقتي

ناشناس گفت...

salam,omidvaram haleton khob bashe,soalati dashtam omidvaram rahnamaeim konid,man mohandese omran az daneshgahe azadam va alan hend hastam va mikham az daneshgahe JNTU dar reshteye MBA paziresh begiram,1.mikhastam bedonam agar man inja MBA bekhonam aya mitonam baraye DBA ya PhD az ye keshvare behtar mesle australia,canada ya usa paziresh ba scholarship begiram? 2.bazare kare in reshte va dar amade aan dar ayande chetor khahad bod?aya be ma dar ye keshvar behtar mesle usa kar midan? mamnon misham zod javabamo bedid chon baraye entekhabe reshte vaghte ziyadi nadaram, tashakor

ناشناس گفت...

bebakhshid man faramosh kardam id ye khodamo baraton bezaram in id ye yahoo ye man hast : your_green_friend@yahoo.com

ناشناس گفت...

mamnon az pasokheton, be nazare shoma che shakhei ro bekhonam baraye ayande kar va dar amad behtare?

ناشناس گفت...

سلام من سال چهارم کارشناسی رشته ی مدیریت دانشگاه نبی اکرم تبریز هستم.
یه سوال داشتم اونایی که مدیریت خوندن ام بی ای براشون مناسب هست اصلا یا نه؟

الیار-تبریز

ناشناس گفت...

اینم بگم با توجه به اینکه مطالب این بخشو و نظرات هموطن های عزیزمو مطالعه کردم می خواستم یه نظر بدم:
باید دقت کرد که اصولا یه تعداد بر حسب علاقه رشته انتخاب نکردن تو همین دانشگاه ما خیلی ها هستن عشق به رشته های فنی دارن ولی اومدن مدیریت واسه همینه که اصلا علاقه ی به اصول مدیریتی و یادگیری اون ندارن و در نتیجه تخصص لازم و یا حداقل اصول اولیه رو هم نمیدونن این یه مشکل فرا گیره برای تمام رشته های تحصیلی ما نه فقط مدیریت.
به نظر من علاقه خیلی مهمه همیشه قرار نیست کسی حتما تو یه جایگاه شغلی با شه تا مدیریت یاد بگیره یا چیزهای رو که یاد گرفته به عینه تجربه کنه اگه فردی واقعا علاقه به مدیریت داشته باشه اگه کمی دقت کنه تو محیط دور برش می تونه خیلی چیزا پیدا کنه تا اندوخته هاشو به کار به بره.
مثلا می تونه فرآیند مدیریتو از خودش شروع کنه بهروری کارایی مدیریت زمان مدیریت منابع و....
خلاصه اول مطلبم گفتم علاقه خیلی مهمه سیستم آموزشی ما باعث ایجاد این مشکلات می شه واقعا جای تاسف داره کسی که از دانشگاه شریف قبول میشه هیچ چیز در مورد مدیریت ریسک و منابع انسانی مدیریت مالی و... ندونه و فقط و فقط صرف اینکه ام بی ای با کلاسه یا درآمدش خوب تو این رشته تحصیل کنه و گفتم این موضوع مختص این رشته نیست هستن مهندسایی که حتی کار کردن با دستگاه رو هم بلد نیستن و یه کارگر ساده بهتر از اونا عمل می کنه.
الیار - تبریز

Alireza Mojahedi گفت...

سلام الیار،
این رشته برای همه مناسبه به شرطی که فعالیتشون در همین حوزه بوده باشه

ناشناس گفت...

من فارغ التحصيل رشته اقتصاد هستم. ميخواستم ارشدم را ام بي اي بخونم ولي با توجه به مطالب ذكر شده در اينجا و اطلاعاتي كه گرفتم ميتونم بگم مايوس شدم. حالا به نظر شما من ارشدم را در چه رشته اي بگيرم بهتر است؟ يا بهتر بگم به نظر شما جامعه ما الان بيشتر به چه تخصصي احتياج داره؟من به كمكتون واقعا احتياج دارم

ناشناس گفت...

من فارغ التحصيل رشته اقتصاد هستم. ميخواستم ارشدم را ام بي اي بخونم ولي با توجه به مطالب ذكر شده در اينجا و اطلاعاتي كه گرفتم ميتونم بگم مايوس شدم. حالا به نظر شما من ارشدم را در چه رشته اي بگيرم بهتر است؟ يا بهتر بگم به نظر شما جامعه ما الان بيشتر به چه تخصصي احتياج داره؟من به كمكتون واقعا احتياج دارم