يك معماي بين المللي هست كه هنوز حل نشده. اونم اينه كه مرغ اول به دنيا اومد يا تخم مرغ؟
عين اين معما تو دنياي تجارت هم هست.
بالاخره اول بايد پول پرداخت بشه يا كالا تحويل بشه؟
با توجه به اينكه هيچ كدوم از دو طرف معامله به هم اعتماد ندارند معامله در سطح بين المللي بسيار سخت به نظر ميرسه.
ولي تو دنياي تجارت اين معما حل شده.
در يك معامله دو چيز بايد منتقل بشه يكي كالا و ديگري پول.
براي جابجايي و انتقال هر كدام اتاق بازرگاني بين المللي و سازمان بانكهاي سوئيس مجموعه قوانيني رو وضع كردند كه الان در سرتاسر دنيا مورد استفاده قرار ميگيره و بسياري از سو تفاهمات و سو تعبيرها را از ميان برده است.
در مورد انتقال كالا از خريدار به فروشنده اتاق بازرگاني بين المللي (ICC - International Chamber of Commerce) مجموعه قوانيني رو منتشر كرد به نام INCOTERMS كه آخرين بازنگري اون در سال 2000 صورت گرفت و اسناد الكترونيكي هم در اون گنجانده شد.
اينكو ترمز قواعد رسمي اتاق بازرگاني بين المللي است كه براي تفسير اصطلاحات تجاري بكار ميرود و متشكل از مجموعه شرايط مختلفي است كه عموما در معاملات صورت ميگيرد و براي جلوگيري از تفاسير مختلف تمام جزئيات و مسئوليتها و وظايف هر يك از خريدار يا فروشنده به طور جداگانه نوشته شده و تمامي روشهاي حمل و تحويل كالا در آن گنجانده شده است.
ديگر لازم نيست در قراردادها تمامي مسئوليتها و وظايف فروشنده و خريدار را قيد كنيم بلكه كافي است بنويسيم كه اين معامله بصورت مثلا CIF خواهد بود.
اين يعني كه به اينكوترمز اشاره ميكنيم و هر آنچه در آن كتاب در خصوص وظايف و مسئوليتهاي خريدار و فروشنده در شزايط CIF نوشته شده مورد توافق خريدار و فروشنده است
براي اينكه اهميت اين تفاسير بيشتر برايتان روشن شود مثال ميزنم. مثلا در FOB نوشته شده است كه كالا بايد در روي عرشه تحويل شود. حالا اگر زماني كه جرثقيل در حين انتقال كالا در زماني كه نزديك است كالا به زمين برسد پاره شود و كالا آسيب ببيند آيا فروشنده كالا را تحويل داده است و مسئوليتي ندارد يا خير؟ خب شايد بگيم كه به هر حال كالا سالم به عرشه نرسيده و طرف خريدار هم بگه به من مربوط نيست و ... قائله بالا بگيره. ولي در اينكو ترمز در تشريح FOB نوشته شده است كه " تحويل كالا روي عرشه كشتي به اين معناست كه فروشنده تحويل كالا را در هنگامي به انجام ميرساند كه كالا در بندر بارگيري تعيين شده ، از لبه كشتي عبور كند. به عبارتي خريدار از اين لحظه به بعد بايد كليه مخارج كالا و خطرهاي از ميان رفتن يا آسيب ديدن آن را تقبل كند" به همين راحتي. با اين حساب اگر جرثقبل هم از بالا كالا را رها ميكرد باز كالا تحويل شده منظور ميگردد.
مي بينيد چقدر كارها راحت شده؟
و اما چيز ديگري كه بايد انتقال يابد پول است. قانوني به نام UCP-500 به معناي قوانين متحد الشكل اعتبارات اسنادي اين مشكل را رفع كرده است. امروزه با L/C (Letter of Credit) يا همان اعتبارات اسنادي نگراني خريدار و فروشنده برطرف شده است. روش كار اينطور است كه بعد از عقد قرار داد خريدار به بانكي در شهر خود (مثلا بانك افغانا در كابل افغانستان) مراجعه ميكند و قرار داد را به بانك ارائه ميكند و از بانك ميخواهد اعتباري را براي فروشنده گشايش نمايد. بانك معادل ارزش معامله از او وجه نقد يا اسناد مالي يا وثيقه دريافت ميكند.
سپس بانك حريدار با بانك فروشنده (مثلا بانك ملي ايران شعبه خيابان فلان) تماس ميگيرد و به بانك اعلام ميكند آقاي خريداري طبق اسنادي كه در پيوست تقديم ميشود از آقاي فروشنده اي كه در بانك شما حساب دارد خريد كرده است. ما اين انتقال وجه را تاييد ميكنيم و پول پيش ماست.
بانك آقاي فروشنده هم ميدونه كه بايد چكار كنه. به آقاي فروشنده ميگه آقاي خريدار پولت رو جور كرده. وقتي كالا رو تحويل دادي مداركت رو بيار پولت رو بگير.
فروشنده هم ميره كالا رو ميسازه و بسته بندي ميكنه و طبق شرايط تحويل ، اون رو تحويل حمل كننده ميده. بعد مدارك مربوط به اينكه كالا طبق قرارداد تحويل شده و ليست كالاهاي ارسالي و گزارش بازرسي كالا (اگر خريدار خواسته باشه) و بيمه نامه (اگر خريدار خواسته باشه) رو به بانك تحويل ميده. بانك هم اونا رو با شرايط قرارداد مقايسه ميكنه و بعد به بانك خريدار ارسال ميكنه.
بانك خريدار مدارك رو به خريدار ميده كه تاييد كنه. معمولا اگر همه چيز درست باشه تاييد شدنش قطعي هستش و نميتونه الكي بهانه بياد و تاييد نكنه. بعد از تاييد خريدار پول از طريق سيستم سويفت به حساب بانك فروشنده پرداخت ميشه (در اصل دو كشور همديگر رو بدهكار و بستانكار ميكنند و در عمل پولي جا به جا نميشه چون عموما اين انتقالات بر اساس اعتبارات بين المللي است كه بين كشورها وجود دارد - مثلا وقتي ايران به افغانستان 2 ميليون دلار وام ميده در اصل پول نميده و بخشي اش رو اعتبار ميده تا بتونه از ايران خريد كنه) بعد از اين كه بانك فروشنده تاييد رو دريافت كرد وجه به حساب فروشنده واريز ميشه. همه اينها در عرض حداكثر دو هفته انجام ميشه.
با اين حساب ميبينيم كه عملا معامله بين المللي براي ما ايراني ها خيلي امن تر هستش. خبري كه قبلا هم بهتون داده بودم اين بود كه بانك صنعت و معدن اقدام به ايجاد اعتبارات اسنادي ريالي داخلي كرده. يعني حتي در داخل كشور ميتونيم از اين سيستم استفاده كنيم و ديگه كسي پول كس ديگه رو نميخوره يا دچار تاخير در دريافت نميشيم. البته اگر اين سيسام خوب توزيع بشه و خوب هم استقبال بشه.
۲ نظر:
سلام.فکر کنم با توجه به ذهنيت ما ايرانی ها و بد بينی که در ما بوجود آمده طی ساليان دراز،مدتی طول ميکشد تا اين موضوع در داخل مرزهای خودمان حل و فصل گردد...به هر حال اطلاعات تدارکاتی بسيار خوبی بود...موفق باشيد
من سوالي داشتم در مورد پالاس قيمت ديزل و بنزين منهاي 18 به حساب بورس ايتاليا يا منهاي 12 چي فرق داره يعني ميخوام بگم كدوم گرانتره. و بعد سوال داشتم انتقالات پول از طريق السي ايا در جمهوري اذرباجانهم است يا نه
ارسال یک نظر