۱۳۸۶/۱۱/۱۰

کسی پرچم ما رو ندیده؟

در مسیری در صندلی جلوی یک پیکان قدیمی مسافر کش نشستم.
اولین چیزی که توجهم را جلب کرد انبوهی از برچسبهای مختلف عوارض و طرح ترافیک و ... سالهای مختلف بود که تقریبا جلوی دید مرا گرفته بود.
همه این برچسبها درست است که متعلق به سالهای مختلف و سازمانهای مختلف بودند ولی همه آنها در یک چیز مشترک بودند و آن اینکه در هیچکدامشان اثری از پرچم کشور عزیزمان ایران نبود!!!
کمی بیشتر دقت کردم. دیدم نخیر اثری از پرچم در هیچکدامشان که اتفاقا همگی هم برچسبهای دولتی بودند دیده نمیشود.
این سوال برایم ایجاد شد که چرا پرچم چاپ نشده است؟ چرا دولت (منظورم دولت این رئیس جمهور یا آن رئیس جمهور نیست بلکه همه رئیسان جمهور است) در این خصوص توجه کافی نشان نداده اند و یا حساسیتی نداشته اند

اتفاقا امروز صبح در برنامه تلوزیونی فکر کنم شبکه یک سیما بود(اصلاح میکنم . شبکه دو برنامه سلام ملت ایران) که یک خانمی از یکی از شهرهای کشورمان زنگ زده بودند و به همین مسئله اعتراض داشتند و خودش یادآوری بود برای من که حتما پستی را که میخواستم به این موضوع اختصاص دهم را بنویسم.
نکته مهمی که ایشان ابراز کردند این بود که حتی در کارتهای ملی صادر شده برای مردم هم اثری از پرچم نیست!!
وقتی مجری محترم که اتفاقا از شخصیتش و بخصوص یک رنگی اش خوشم می آید بر مقام توضیح بر آمد که "چون در پرچم ما آرم جمهوری اسلامی ایران که نماد نام پروردگار یکتا و جمله لا ا... است درج شده است شاید به خاطر آنکه به ان بی حرمتی نشود پرچم را چاپ نکرده اند" ولی وقتی یکی از افراد پشت دوربین کارت ملی اش را نمایش داد دیده شد اتفاقا که آرم ا... چاپ شده است ولی اثری از پرچم نیست و تقریبا خودش هم معطل ماند که چه بگوید.

مگر نه این است که پرچم نشان ملیت مردم هر کشوری است؟ پس چرا اینقدر این موضوع مهم مورد کم توجهی است؟
در چند مسابقه ورزشی یا علمی و فرهنگی و سیاسی و ... که در کشورمان برگزار میشود توجه به پرچم در آن مشهود است؟ در چند کلاس درس مدارس یا دانشگاهها یا حتی ساختمانشان پرچم دیده میشود؟
آیا صرفا نصب یک پرچم در حیاط مدرسه یا فلان سازمان کافی است؟
من فکر میکنم یکی از تبعات این کم توجهی میتواند این باشد که مردم بخصوص جوانان نسبت به ملیتشان حساسیت نداشته باشند. شاید این موضوع در پذیرش ملیت دوم برای بیشتر جوانانی که وطن را ترک کرده اند بی تاثیر نباشد.
باز شانس آوردیم طراح پلاکهای خودرو به تقلید از نمونه های مشابه خارجی پرچم کشورمان را درآن درج کرده است
وقتی برای سفر کوتاهی به ترکیه رفته بودم همانطور که در یکی از پستهایم ذکر کردم از همه جا پرچم ترکیه میبارید و من برای اولین بار حتی دست فروشی را دیدم که پرچمشان را در ابعاد مختلف میفروخت. نه فقط ترکیه که اکثر کشورهای دنیا چنین حالتی را دارد.
ایجاد غرور ملی.

به طور کاملا جدی لازم است به این موضوع توجه شود.
سایت شرکتم که از اولین روزش پرچم داشته است ولی وبلاگ و سایت شخصی ام را هم باید به آن مزین کنم. پیشنهاد میکنم شما هم به فکرش باشید. شاید این دوستانی که علامتی در گوشه وبلاگها طراحی و درج کرده بودند برای اعتراض به فیلم 300 و ... یک پرچم هم به همان سبک هم طراحی کنند کمک کند تا توجهمان بیشتر به پرچم و هویت ملیتمان و در نتیجه در بلند مدت به ترجیح منافع ملی به منافع فردی و اهمیت آن در ملی گرایی جلب شود.

۱۳۸۶/۱۱/۰۴

بد زمانه ای شده است

عجب دوره و زمانه ای شده است.
بشتر مردم به یکدیگر به راحتی و بدون کوچکترین وجدان دردی دروغ میگویند، حق دیگران را پایمال میکنند و ...
یکی از دوستانم (مرد) به دلیل اختلاف خانوادگی تصمیم به جدا شدن از همسرش گرفته بود. وکیلی اختیار کرد که اتفاقا هم همسایه بود و هم از دوستان بسیار نزدیک.
چرخ چرخید و نظر این دو عوض شد و به خوبی و خوشی دوباره کانون خانواده شان گرم شد.
خانم دوستم تعریف میکرد که چطور وکیلش از او حق مشاوره میگرفته است تا بر علیه موکلش به او راه نشان دهد!!!

دختر یکی از دوستانم بعد از 7 سال آشنایی با پسری و همراهی و همدردی های فراوان در طول این مدت به منظور ساپورت مالی جهت ساخت و تجهیز منزل مشترک و خرید اثاثیه و ... و برقرار شدن مراسم خواستگاری و تعیین زمان عروسی و ... متوجه شده است که آقا نه تنها در اداره ای که ادعا میکرده است کار نمیکند بلکه خانه ای هم در حال ساخت نبوده و همه اثاثیه ای هم که خریداری میشده مستقیما به فروش میرفته و همه اینها فیلم بوده است که هیچ، متوجه شده است که این آقا مدتهاست که همسر و فرزند دارد و مادرش هم با او همدستی میکرده است و ... خلاصه شوک اندر شوک.

شریکی بدون توجه به هیچ چیزی به راحتی آب خوردن سند کارخانه شریکش را برای دریافت وام چند صد میلیونی گرو میگذارد و نمیتواند اولین قسط را بدهد و بانک همه اموالش از جمله کارخانه را تصاحب میکند. شریک بیچاره شانس آورد که خانه و دفتری داشت که بتواند از نو حرکت کند. به نظر من خیلی شانس آورده است.

راننده تاکسی به من تعریف میکرد که چگونه برادرش منزل پدرش را بدون اطلاع دیگران فروخته و پدر و مادرش را بی خانمان کرده است

واقعا ما را چه شده است؟

مطالب خوبی نبود. ولی بود که نوشتم. دارم به این موضوع فکر مینم که آیا بعد از این باید هر کسی که با من صحبت میکند را بپایم که ببینم از چه جهتی میخواهد از من منفعت ببرد و سرم کلاه بگذارد؟
اینطوری به نظرم نمی شود زندگی کرد.
اینطور رفتار کردن زنگی کردن نیست.

به هر حال برای تنوع هم که شده مطالبی که حسین امامی عزیز گلچین کرده است را حتما بخوانید. بخصوص این مطلب را.

فیدبکهایی که از چهارمین دوره آموزشی قیمت گذاری گرفتم حاکی از آن است که بر خلاف آنچه شرکت کنندگان دوره سوم درخواست داده بودند اصلا نباید اسلایدهای پر محتوی ارائه داد. شرکت کنندگان دوره های قبلی از این شکایت داشتند که اسلایدها خیلی تیتروار است و آنها نمیتوانند بعدا مراجعه و استفاده کنند.
شرکت کنندگان این دوره پر مطلب بودن اسلایدها را عامل کسالت جلسه می دانستند. خود من هم به نوعی اسیر اسلایدها شده بودم آزادی بیان نداشتم. چون حواسم به این بود که گفته هایم با اسلایدها تفاوت نداشته باشند. منظورم تفاوت محتوی نیست بلکه تفاوت آیتم است.
به هر حال به این نتیجه رسیدم که دو ورژن داشته باشم. یکی برای ارائه یکی برای مطالعه شرکت کنندگان. گفتم به شما هم بگویم که در جریان باشید و از این تجربه استفاده کنید

شنبه برای شرکت رجا سمینار یک روزه ای که شرکت صدرا سیستم در خصوص ارزیابی واحدهای خدماتی برایشان تدارک دیده است را ارائه خواهم نمود. معمولا سمینارهای مدیریت خدمات من برای حضار بسیار جذاب است.
دوره تفکر سیستمی هم که جای خود دارد.
در فکر این هستم که این دوره تفکر سیستمی را به مباحثی از تئوری بازی ها که به نوعی در یک راستا هستند ترکیب کنم. به نظرم تئوری بازی ها کلا مثال خوبی از نوعی نتیجه عملی و مثال بارز و قابل لمس تفکر سیستمی است.
از دوست عزیزم افشین حقیقی خواهش کرده ام که ارائه آن بخش را بر عهده بگیرد. داریم روی این موضوع فکر میکنیم. از نتیجه با خبرتان میکنم. ارزشش در این است که یک کار مشترک خواهد شد.

۱۳۸۶/۱۰/۲۷

کارگاه مدیریت ناب مهندس صفرزاده

با خبر شدم دوست عزیزم جناب آقای مهندس امید صفرزاده مدیر شرکت پیشگامان ذهن ناب http://www.leansoul.com کارگاه دوروزه مدیریت ناب را با روش بازی و با استفاده از پخش فیلم برگزار خواهند نمود که اطلاعات کاملتر را از طریق سایتشان میتوانید دنبال کنید
من خودم سعی خواهم کرد در این کارگاه شرکت کنم.
توصیه میکنم شما هم برای حضور در آن کارگاه برنامه ریزی کنید

توصیه میکنم این پست جالب وبلاگ مدیران جوان را حتما بخوانید

۱۳۸۶/۱۰/۲۵

دریافت نشان سیگمای ایران

به دنبال انتخاب شدن ارائه من توسط شرکت کنندگان به عنوان مقاله برتر کنفرانس در دومین کنفرانس بین المللی شش سیگما، نشان سیگمای ایران به بنده اعطا گردید.
این افتخار شاید ارزش علمی داشته باشد ولی بیشتر از این جهت ارشمند است که منتخب شرکت کنندگان بزگوار بودم که با توجه و عنایتشان مقاله بنده را با عنوان اهمیت تفکر سیستمی در مدیریت کیفیت، برگزیدند و به آن رای دادند.
بدینوسیله از همه این عزیزان سپاسگزارم.
کسب این افتخار در عین اینکه وظیفه و رسالتم را سنگین تر نمود ولی بسیار مرا به تداوم آن تشویق نمود.




کالوین کولیج : هیچ کس به خاطر آنچه که می گیرد احترام نمی یابد. عزت و احترام پاداش چیزهایی است که می دهد

همزمان اولین کنفرانس ملی مدیریت ارتباط با مشتری هم به پایان رسید که چون میخواستم خودم را به برنامه میزگردی که در کنفرانس شش سیگما برگزار میگردید برسانم ، آنجا را ترک کردم و دیگر نتوانستم منتظر نتایج و برنامه اختتامیه کنفرانس CRM شوم.
باید با دبیرخانه شان تماس گرفته و ازاین بابت پوزش بخواهم.

تصویر مربوط به ارائه پوسترهای مقاله ام در کنفرانس مدیریت ارتباط با مشتری

دومین کنفرانس شش سیگما به نظرم از چند جهت متمایز بود:
اول آنکه بر خلاف اولین کنفرانس شش سیگما که ایران خودرو اسپانسر آن بود یا به عبارتی دیگر بهتر است بگویم که ایران خودرو خود را صاحب کنفرانس میدانست و مجموعه عوامل طوری بود که احساس میکردم انگار کنفرانس را ایران خودرو خریداری نموده است و در همه جا یا اعضای پنل یا سخنرانان یا غرفه داران و... ایران خودرویی بودند، و در نهایت نیز علیرغم آنکه کارگاهم در آن کنفرانس نیز به عنوان کارگاه برتر انتخاب شده بود ولی نه به من و نه هیچ ارائه کننده دیگری هیچگونه گواهینامه ای ارائه نگردید، اتفاقا دومین کنفرانس بسیار صمیمانه بود.
با اینکه از طرف متخصصان ایران خودرو مثل سایر شرکتها مقالات ارزشمندی ارائه شده بود ولی بدون اسپانسری آن شرکت به نظرم کنفرانس بهتر هم برگزار شده بود.
به جرات میتوانم بگویم که با توجه به تجربه اندکم و اینکه به هر حال در چندین کنفرانس ملی و بین المللی داخلی حضور داشته م، دومین کنفرانس شش سیگما یکی از معدود کنفرانسهایی بود که چنین فضای صمیمی در آن حاکم بود.
جمع بسیار صمیمانه بود. ارائه کنندگان به راحتی با شرکت کنندگان در ارتباط بودند. شرکت کنندگان خیلی راحت در کنار مسئولین برگزار کننده چای یا غذا میخوردند و از هر فرصتی برای اظهار نظر میتوانستند استفاده کنند. معلوم نبود کدام میهمان است و کدام صاحبخانه.
شاید تعدد کم سالنهای برگزاری همزمان مقالات نیز به این موضوع کمک کرده بود و تقریبا یشتر مقاله دهندگان از مقالات یکدیگر با خبر بودند و در مورد مقالات همدیگر بحث و نقد میکردند و تعاملات بسیار زیاد بود.

دیگر آنکه از تشریفات زائد خبری نبود. نه ریخت و پاشی صورت گرفته بود و نه از نمایشگاههای جانبی و کتاب فروشی و ... خبری بود. گرچه منبع در آمدی خوبی هستند و میتوانست کنفرانس را جالب تر کند ولی شاید همین مسئله باعث شده بود افراد حاضر بیشتر به آشنایی و بحث با یکدیگر و مقالات بپردازند
محل برگزاری شیک و جمع و جور بود و در سالن و تالار بزرگی برگزار شده بود.

علیرغم اینکه میهمانان خارجی نیامده بودند (برخی به دلایل سیاسی و برخی به دلایل سرمای هوا و کنسلی پروازهای فرودگاه امام) ولی مقالات داخلی خوب ارائه شدند. به طور کلی در این سمینار مقالاتی که ارائه خوبی داشته باشند زیاد بود و کمتر مقاله ای به طور ضعیف ارائه گردید و این موضوع باعث شده بود شرکت کنندگان کمتر احساس خستگی نمایند.

در کل مدیریت این سمینار بسیار خوب بود. هر چیزی در جای خودش بود. بدون تشریفات زائد و بدون کم و کسری مشهود.

به نظرم تنها نقطه ضعف این کنفرانس این بود که عمده زحمات پنلها و میزگردها بر دوش سرکار خانم دکتر سلطانی و آقای دکتر شاهین بود. شاید اگر اعضای پنل سه برابر بودند و همه هم از اساتید معتبری چون این عزیزان بودند خستگی کمتری بر این دو عزیز وارد میشد.
و دیگر آنکه خوب بود گواهینامه مبتنی بر ارائه مقاله همهارائه کنندگان در مراسم اختتامیه تقدیمشان میشد تا با دست پر برگردند و خستگی از تنشان خارج شود

۱۳۸۶/۱۰/۲۳

کارگاهم در دومین کنفرانس بین المللی شش سیگما

دوست عزیزم جناب آقای مهندس ضمیرپور پیرو صحبتهای قبلی دیروز عصر به من تلفن زدند که در دومین کنفرانس بین المللی شش سیگما برایم کارگاهی در موضوع تفکر سیستمی در نظر گرفته اند و خودم را باید برای ارائه در این کارگاه آماده کنم
خبرش کمی غافلگیر کننده بود چون از طرفی اولین کنفرانس بین المللی CRM هم که قرار بود هفته قبل برگزار شود به دلل سرما و بدی هوا به این هفته منتقل شده است و اتفاقا آنجا هم مقاله داشتم که با این خبر مجبور شدم برنامه ها را دچار تغییر کنم.
به هر حال فردا دوشنبه 24 دی ساعت 12 کارگاه تفکر سیستمی من در یکی از سالنهای کنفرانس شش سیگما که در محل سالنهای موسسه مطالعات بهره وری و منابع انسانی برگزار است آغاز خواهد شد.
برنامه من در کنفرانس مدیریت روابط مشتری از طریق برنامه زمان بندی به اطلاعتان خواهد رسید.
چون قبل از آنجا باید به خاطر مقاله ام در محل کنفرانس مدیریت روابط مشتری حضور داشته باشم امیدوارم دچار تاخیر نشوم.
اتفاقا بر حسب تصادف متوجه شدم مقاله ای از یکی از اساتید مورد علاقه ام در دوره لیسانس مدیریت صنعتی دانشگاه آزاد تبریز جناب آقای دکتر فقهی فرهمند هم ارائه خواهد شد و بسیار خوشحالم که ایشان را از نزدیک ملاقات خواهم نمود.


دومین جلسه سمینار آموزشی قیمت گذاری خودم هم که قرار بود پنجشنبه گذشته برگزار شود به علت بارندگی برف و سرما به این هفته موکول شد. به عبارتی این هفته ظاهرا برایم هفته کنفرانس و سمینار است.

حالا که این پست اینطوری از آب در آمده است خبر بدهم که متاسفانه آدرس سایت مربوط به سمینار تفکر سیستمی دچار اشکالاتی است که میتوانید به جای آن از آدرس http://systemsthinking.mojahedi.ir استفاده نمایید

جناب آقای الهی هم که تازه با ایشان آشنا میشوم امروز خبر تایید برگزاری دوره آموزشی ارزیابی خدمات برای قطارهای رجا را به من دادند که خوشبختانه یک مدل مربوط به سال جاری را تهیه کردم که میتوانم به آنها معرفی کنم.

کار پایان نامه را هم با جدیت آغاز کرده ام. امیدوارم به موقع به پایان برسانم.

از اینها که بگذریم سخن پول خوش است. یعنی کمی هم از کسب و کارمان تعریف کنم. با طرحی که ریخته ام به بازار رولهای حرارتی که این روزها مصرفش دارد رشد میکند حمله کرده ایم. با محصولی متمایز از آنچه رقبا به بازار عرضه میکنند. کیفیت بسیار ممتازی را با قیمت مناسب عرضه کرده ام و خوشبختانه فروش این محصول دچار تحول شده است. به عبارتی سالهای گذشته از این محصول غافل مانده بودیم.

یک استراتژی دیگری را هم دارم در شرکت پیاده میکنم. روی آن خیلی فکر کرده ام و نتایجش را در پایان نامه ام هم منعکس خواهم کرد. و آن هم عبارت است از واگذاری برخی از فعالیتهایی که میتوانند از بیرون از شرکت نیز سفارش بگیرند به کارکنان همان بخش. به عبارتی درون سپاری!!! به جای برون سپاری. یک نوع برون سپاری درونی بنامم بهتر است.
منظورم از واگذاری سهیم کردن آنها در سرمایه درگیر آن قسمت و تامین هزینه هایشان از محل درآمد فعالیت همان قسمت است.
آنچه مورد انتظار من است این است که علاوه بر آنکه با این کار کارکنان آن بخش به علت صاحب سرمایه شدن (بهتر است بگویم صاحب کسب و کار شدن) انگیزه شغلی بیشتری خواهند یافت، راندمان و بهره وری افزایش یافته، هزینه های شرکت از بابت حقوق و دستمزد و سایر هزینه های کارکنان و ... کاهش یافته و محصولات آن بخش از شرکت میتواند رقابتی تر به بازار عرضه شود. ضمن آنکه محل درآمد غیر مستقیم جدیدی نیز برای شرکت ایجاد میگردد.

اگر جواب داد شاید بتوانم آنرا به قسمتهای بیشتری از شرکت تسری دهم. فعلا به صورت تست فقط در یکی از بخشها آنرا با کارکنان همان بخش مطرح کرده ام. شاید هم به عنوان مدل جدیدی معرفی و ارائه نمودم
شما را از نتایج کار با خبر خواهم کرد.

مراحل اساسی سایت چاپگر هم تقریبا به مرحله تست نزدیک میشود. پیشرفت کار مناسب است. امیدوارم مرحله تست پرباری را داشته باشیم و نواقصات بیشتری را کشف و اصلاح کنیم. این مرحله اصولا منجبر به بهبود بیشتری در ساختار سایت خواهد شد و امیدوارم هر چه زودتر آغازش کنیم

۱۳۸۶/۱۰/۱۵

دادگاه رای به بازگرداندن دامنه رادان داد

رای دادگاه در خصوص رسیدگی به شکایت ما مبنی بر حذف شدن ناگهانی دامنه معتبر و ثبت آن در همان روز توسط فرد دیگر بالاخره صادر شد و خوشبختانه برابر رای دادگاه فیزیک نظری میبایستی دامنه رادان را از آن شخص ثبت کننده پس بگیرد و به ما بازگرداند.
اینکه این کار چقدر سریع انجام شود برایمان مهم است ولی به هر حال خبر خوبی بود.
امیدوارم همکاری لازم را به عمل آورند و زودتر کنترل و مدیریت دامنه مان را به دست بگیریم

۱۳۸۶/۱۰/۱۱

تخفیف مخصوص وبلاگ نویسان برای سمینار آموزشی تفکر سیستمی

با توجه به اینکه مهلت ثبت نام در سمینار قیمت گذاری پایان یافت این بار در سومین سمینار آموزشی یک روزه تفکر سیستمی 50% تخفیف فقط به 5 نفر از وبلاگ نویسانی که در زمینه مباحث مختلف مدیریت مطلب مینویسند در نظر گرفته ام
از سایر بزرگواران پوزش میخواهم. سعی خواهم کرد در دوره های بعدی تخفیف خاصی هم برای سایر وبلاگ نویسان در نظر بگیرم
چون در این دوره نیز همچنان با برخی محدودیتها مواجه هستم نمیتوانم این امکان را برای عده بیشتری فراهم کنم. از این بابت عذر میخواهم
برخی از دوستان تصور کرده بودند به منظور تکمیل ظرفیت دوره قبلی این تخفیف را داده ام در حالیکه در تاریخی که به ذهنم خطور کرد این تخفیف را ارائه نمودم. به همین جهت برای این سمینار زودتر خبر میدهم تا سو برداشت نشود
توجه کنید که از این تاریخ تا روز 27 دی ماه فرصت دارید تا از این تخفیف استفاده کنید.
برای این منظور بعد از آنکه فرم ثبت نام را پر کردید در قسمت سایر توضیحات آدرس وبلاگتان را حتما بنویسید.
با توجه به آنکه ثبت بر اساس تاریخ با دو نرخ مختلف صورت میگیرد تخفیف شما بر اساس قیمت زمان ثبت نام محاسبه خواهد شد
امیدوارم استفاده از این فرصت برایتان مفید باشد.
همه شرایط عادی و مشخصات سمینار در آدرس http://learning01.mojahedi.ir قرار دارد

از دبیرخانه نخستین کنفرانس مدیریت روابط مشتری نیز خبر دادند که مقاله ام تحت عنوان "اهمیت وجود نگرش سیستمی در پیاده سازی CRM" با کد 808066 برای ارائه پوستری انتخاب شده است. ظاهرا بقیه کارها را خودشان با توجه به مقاله ارسال شده انجام خواهند داد. این اولین تجربه من در ارائه مقاله پوستری است